95 سال پس از احداث نخستین پارک ملی جهان (پارک ملی یلواستون در آمریکا) و 19 سال پس از آغاز به کار اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و حیاتوحش (آی.یو.سی. ان) اولین سنگ بنای مناطق حفاظت شده نهاده شد.
در این سال، پیشنهاد ایجاد 2 پارک ملی و15 منطقه حفاظت شده به عنوان نخستین گروه از مناطق حفاظت شده ایران به تصویب شورای عالی شکاربانی و نظارت برصید رسید.
اما با تشکیل سازمان حفاظت محیطزیست ایران در سال 1351 و ادغام سازمان شکاربانی و نظارت بر صید در این سازمان نوپا، و در پی آن، با تصویب قانون حفاظت و بهسازی محیطزیست در سال 1353، اختیارات جدیدی به سازمان حفاظت محیطزیست داده شد.
از جمله از سال 1353 مدیریت مناطق حفاظت شده در 4 گروه پارک ملی، اثر طبیعی ملی، پناهگاه حیاتوحش و منطقه حفاظت شده به این سازمان محول شد. اهمیت مناطق حفاظت شده، جایگاه تفرج در این مناطق و راهکارهای حفظ این مناطق محور گفتوگویی است با دکتر برهان ریاضی مدرس دانشگاه و کارشناس محیط زیست که از نظرتان می گذرد.
- بسیاری میپرسند چرا باید یک منطقه حفاظت بشود و اصولاً منظور از مناطق حفاظت شده چیست؟
-به طور کلی وقتی یک منطقه تحت حفاظت قرار میگیرد الزاماً به معنای آن نیست که این منطقه باید منظره زیبا یا تولید بیولوژیکی بالایی داشته باشد؛ بلکه هدف این است که از این طریق نمونههایی از اکوسیستمهای طبیعی کشور برای نسل های آینده حفظ شود.
این نکتهای است که باید به آن توجه شود. چرا که گاه شنیده میشود حتی استادان دانشگاه میگویند این پارک ملی خجیر که جز خار و خس و خاشاک چیزی ندارد اگر کسی در آنجا زیتون یا کاج بکارد قصد خدمت دارد نه تخریب. البته این ابهام از گذشته وجود داشته حتی یکی از مقامات محیطزیست سالها پیش گفته بود اگر فردی بیاید در اراضی پارک ملی کویر چاه بزند و بخواهد آنجا را آباد کند باید از او تشکر کرد.
این دیدگاه ناشی از آن است که شخص با محیطزیست و ماهیت آن آشنا نیست. چرا که درست است که پارک ملی کویر بسیار خشک است اما همین شرایط خاص باعث شده،گور ایرانی که یک زیرگونه منحصر به فرد است یا جبیر در آنجا زیست کند. همچنان که برخی گونههای گیاهی فقط در بیابانهای ایران یافت میشود و در هیچ کجای دنیا شما نمیتوانید آن را پیدا کنید.
- پس نکته اساسی حفظ گونههای منحصر به فرد اعم از گیاه و جانور است؟
-«دقیقاً همینطور است به عبارت دیگر نکته اصلی این است که ما الگوهایی از سرزمین ایران را حفظ کنیم. ما در سطح کشور دهها سرزمین ویژه داریم که واقعاً در دنیا قابل تکرار نیست.
به همین دلیل باید الگوهایی مناسب از آنها را برای استفاده نسل امروز و فردا حفظ و حراست کنیم.
اما اینکه چرا باید حفظ کنیم بحث زیاد است. ممکن است برخی بگویند ما 10 هزار گونه گیاهی داریم، چه اهمیتی دارد که چند گونه از بین برود یا مثلاً اگر یوزپلنگ منقرض بشود چه اتفاقی میافتد.
در پاسخ به این پرسشها باید گفت موضوع از دید اکولوژیکی اهمیت فراوانی دارد؛ اما برای آن که عوام همه متوجه بشوند میتوانیم بگوییم هرگونه گیاهی یا جانوری دنیای خاص خودش را دارد؛ درست مثل انسان، حال اگر موجودی مثل انسان از چرخه محیطزیست حذف شود چه اتفاقی میافتد؟ حذف گونههای گیاهی یا جانوری هم از نظر اکولوژیکی اهمیتی این چنین دارد. بنابراین ضروری است همه گونهها حفظ شود.»
- مناطق حفاظت شده از منظر جهانی چه جایگاهی دارند و به طور کلی در کشور ما از چه زمانی ضوابط و مقررات مربوط به این مناطق به مرحله اجرا درآمد؟
-«سازمان بینالمللی ای.یو.سی.ان بسیار تاکید میکند که باید بخشهایی از هر سرزمین به عنوان الگو یا نمونه حفظ شود، بحث طبقهبندی مناطق مورد حفاظت هم در همین راستا مطرح و اجرا شده است.
براساس این دیدگاه درکشور ما یک طبقهبندی چهارگانه وجود دارد که عبارتاند از: پارک ملی، پناهگاه حیاتوحش، مناطق حفاظت شده و آثار طبیعی ملی. این طبقهبندی در سالهای 1352 و 1353 تحقق پیدا کرد که البته در آن زمان بسیار مترقی بود چرا که براساس ضوابط به حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی و حیاتوحش که از سوی نشریه ای.یو.سی.ان (اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی) دیکته میشد این طبقه بندی صورت گرفته بود.
اما نکته اینجاست که هر چند این طبقه بندی در زمان خودش بسیار مترقی و مطلوب بود اما از آن زمان تاکنون ای.یو.سی.ان چند بار طبقهبندی مناطق تحت حفاظت را مورد تجدیدنظر قرار داده و در این زمینه توصیههای فراوانی کرده است از جمله یک طبقهبندی دهگانه و در پی آن هشتگانه ارائه کرده اما الان توصیه این نهاد بینالمللی یک طبقهبندی شش گانه است.
در حالی که ما هنوز در همان جای نخست هستیم. به عبارت دیگر، در طول این سالها باید این طبقهبندی اجرا شده در کشور با شرایط روز دنیا تطبیق داده میشد و روی آن کار صورت میگرفت اما واقعیت این است که یک گام هم در این زمینه برداشته نشده است.»
- جایگاه تفرج در مناطق حفاظت شده چیست؟
-«براساس ضوابط ملی و استانداردهای ای.یو.سی.ان یکی از اهداف مناطق حفاظت شده، مقوله «تفرج»است در این جا تاکید این نکته ضروی است که نباید با تفرج مخالفت کنیم. برای مثال، هر چند که اولویت برای یک پارک ملی حفاظت است یعنی حفاظت از پارک در اولویت نخست قرار دارد اما هدف دیگری که به موازات حفاظت مطرح میشود تفرج است.
استدلالی هم که پشت این موضوع وجود دارد و به عنوان تضمینی برای حفاظت چنین مناطقی تلقی میشود این است اگر منطقهای را به عنوان منطقه حفاظت شده اعلام کنیم و آن را با یک سیم خاردار و یا هر چیز دیگری محصور کنیم با این رویکرد که کسی حق ندارد به آنجا وارد شود به طور یقین چنین رویکردی با عکسالعمل منفی مردم بومی و جامعه مواجه میشود.
در حالی که وقتی این امکان فراهم شود که مردم با دید آموزشی به این مناطق وارد شوند و در آنجا سایتهای مخصوص آموزشی تدارک دیده شود تا مثلاً دانشآموزان بتوانند به همراه راهنما برای آموزش مباحث بیولوژیکی وارد این مناطق شوند و به این سایتها مراجعه کنند و وضعیت دست نخورده یک اکوسیستم را از نزدیک ببینند، نگاه عمومی نسبت به این مناطق عوض میشود.
این مسئله آن قدر اهمیت دارد که توصیه شده در هر پارک ملی یک مرکز تجمع بازدیدکنندگان در مقطع ورودی ایجاد شود با این ویژگی که در آن بازدیدکننده با ارزشها، حساسیتها، تنوع زیستی و دیگر موضوعات مرتبط آشنا شود و از این طریق در او انگیزه ایجاد شود؛ سپس از راههای مخصوص آنها را وارد منطقه کنیم، مسلم است این شیوه سبب میشود تا مردم خودبهخود برای حفاظت محیطزیست و طبیعت تشویق و ترغیب شوند.
برای نمونه تصور کنید فردی که هرگز از پارک ملی گلستان دیدن نکرده، یکی یا دو روز را در این پارک بگذراند و در آنجا به کمک راهنما با دوربین گوزنها، مرالها و کل و بزها را تماشا کند این شخص وقتی به خانه بازگردد اگر بشنود کسی حتی از دوستان و آشنایانش بخواهد برای شکار به پارک گلستان برود مطمئن باشید با آنها مخالفت میکند.
یعنی همین بازدید از طبیعت و آگاهیبخشی به مردم در حین بازدید بهترین وسیلهای است که میتواند دید عمومی را نسبت به طبیعت و حفاظت از آن تغییر دهد. من افتخار آن را داشتهام که یک هفته را در پارک یلواستن (مشهورترین پارک ملی آمریکا) بگذرانم در آنجا شاهد بودم که چطور یک فرد وقتی وارد پارک میشد چندان حساسیتی نسبت به طبیعت نداشت اما در هنگام خروج از پارک به یک سینهچاک طبیعت تبدیل شده بود.»
- پس در حقیقت تفرج میتواند در خدمت حفظ طبیعت و حیات وحش باشد؟
-دقیقاً همینطور است. اما متأسفانه الان تصویری که از تفرج درکشور ما وجود دارد این است که چند نفر بروند زیر یک درخت و آنجا غذا بخورند و تخمه بشکنند که البته این ناشی از کوتاهی کارشناسان، صاحبنظران و مجموعه دستاندرکاران محیط زیست است و به دلیل آن است که هنوز ضوابط و مقررات زیستمحیطی در کشور جایی ندارد و رعایت نمیشود.
وقتی ما یک پارک را زونبندی (طبقهبندی) میکنیم در زون اول که بسیار حساس است حتی اجازه نمیدهیم که مأموران حفاظت پارک هم وارد آن شوند به طوری این بخش تنها به شیوه دیدهبانی حفاظت میشود، چرا که در این بخش شرایط زیستی خاصی وجود دارد و از این نظر بسیار آسیبپذیر است.
زون دوم، سطح اصلی پارک ملی یا منطقه حفاظت شده را دربرمیگیرد در این زون ارزشهای اکولوژیکی بسیار بالایی وجود دارد اما حساسیت آن کمتر از زون اول است با این همه، تفرج در این بخش ممنوع است.
اما در عین حال یک زون گسترده برای تفرج در نظر گرفته شده که بازدیدکنندگان میتوانند از طریق راههای پیادهرو مخصوص، وارد این منطقه شوند. این راهها به گونهای طراحی شده که تمام قسمتهایی که ورود به آن ممنوع است در معرض دید باشد البته در این زون تفرج نه ساختمانی ساخته میشود و نه کسی توقف شبانه دارد.
چرا که آن زونی که مردم به طور متمرکز میتوانند در آن توقف طولانی داشته باشند و ساختمان هم در آن ساخته میشود بخشهای حاشیهای است که ارزشهای اکولوژیکی کمتری دارند.
- برخی کارشناسان معتقدند تا پیش از بستر سازی باید از ورود عموم مردم به داخل مناطق حفاظت شده جلوگیری شود، نظر شما دراینباره چیست؟
-اینکه مردم برای تفرج به مناطق حفاظت شده وارد نشوند دیدگاهی غیر اصولی است اما اینکه گفته میشود تا زمانی که بستر سازی مناسب صورت نگرفته و زونبندی انجام نشده مانع ورود مردم به این مناطق شویم حرف منطقی است چرا که مردم نمیدانند چگونه و به کدام بخش وارد شوند.