در همه حال ميخواهد كنار من باشد، هيچ جايي را بدون حضور من نميرود و براي خريد كوچكترين چيزها هم نظر مرا ميپرسد. خودش ميگويد تو دليل همهچيز من هستي؛ زنده بودنم، نفس كشيدنم، كار كردنم و حتي خوشحالي و ناراحتيام. همه اينها اگر در حد طبيعي بود، اشكالي نداشت اما همه اينها بهصورت خيلي افراطي و شديد در همسرم وجود دارد.» اگر احساس ميكنيد اين چند خط، مشكل شما و همسرتان را بيان ميكند، احتمالا شما هم همسري وابسته داريد كه زندگي را براي شما و خودش سخت كرده است. تا انتهاي مطلب با ما همراه باشيد تا راهكارهاي مفيدي را براي كنترل اين مشكل و حل آن با هم مرور كنيم.
- تغيير اما كمكم...
براي حل اين مشكل و طبيعي و به اندازه شدن وابستگي و محبت همسرتان به شما، بايد خيلي چيزها تغيير كند و اتفاقا شما بايد بهانه تغيير اين «خيلي چيزها» باشيد اما نكته مهم و اساسي اين است كه در زندگي، هيچچيز يكباره تغيير نميكند و نياز به مداومت، صبر و شكيبايي دارد. شما بايد با استفاده از توصيههاي ما خيلي از عادتهاي زندگي روزمره و الگوهايي كه در رابطه شما و همسرتان شكل گرفته را كمكم و ذره ذره تغيير دهيد تا الگوي روابط همسرتان با شما تغيير كند و به حالت عادي بازگردد اما دقت كنيد اگر اين تغييرات يكباره و ناگهاني اتفاق بيفتد، همسرتان را دچار شوك و ضربه ناگهاني خواهد كرد و احتمالا باعث افسردگي و شكرآب شدن رابطه شما و او خواهد شد. پس دقت كنيد پيش از هر چيز خودتان را براي يك دوره تغييرات بلندمدت، كمكم و گاهي هم ناراحتي و دلخوري همسرتان آماده كنيد. مهم اما اين است كه شما مهربان، ثابتقدم و صبور باشيد.
- استقلال شخصيتي
مهمترين موضوع در بحث وابستگي بهخصوص در ميان زنان، عدمتوانايي تصميمگيري مستقل است. اين عدمتوانايي در همه جنبههاي زندگي بروز ميكند. در ابتدا ممكن است بروز اين ناتواني در تصميمگيري، براي شما دلچسب و شيرين باشد و احساس كنيد تصميمگيرنده نهايي در همه امور شما هستيد اما رفتهرفته آسيبهاي اين سبك از ابراز علاقه و دلبستگي خودش را نشان خواهد داد و شما را خسته و عاصي خواهد كرد. بهترين كار اين است كه از موضوعات ريز زندگي شروع و در همين موضوعات جزئي و ريز، شخصيت و هويت او را تقويت كنيد. يك زن وابسته در انتخاب غذا، نوع لباسي كه ميپوشد، آرايش و نوع پيراستگي در داخل منزل، مسائل مربوط به بچهها، انتخاب محل مسافرت و هر تصميمگيري ديگري كه در زندگي پيش بيايد، كاملا بينظر است و سعي دارد از نظر شما تبعيت كند. دقيقا در همين بزنگاههاست كه شما بايد سعي كنيد تصميمگيري را برعهده او بگذاريد و آهستهآهسته قدرت تصميمگيري او را تقويت كنيد؛ البته دقت كنيد نه با بيتوجهي و بيمحلي بلكه در كمال محبت، توجه و مهرباني تصميم را برعهده او بگذاريد و بعد هم از نتيجه كار تعريف و تمجيد كنيد تا انگيزه استقلال در او تقويت شود.
- استقلال مالي
بهگونهاي كه همسرتان مستقيما متوجه نشود، سعي كنيد مقدمات استقلال مالي او را در خانه فراهم كنيد. احتمالا تا امروز او هر كاري كه داشته يا هر خريدي كه برايش پيش ميآمده، نزد شما آمده و از شما ميخواسته تا جنس مورد نظر را براي او خريداري كنيد يا از شما مبلغ مشخصي پول ميگرفته و خريد مورد نظرش را انجام ميداده. حالا اما شما بايد ابتدا بهانه كنيد كه دغدغههاي فكريتان خيلي زيادشده و ذهنتان خيلي شلوغ شده است و كمكم مبلغ مشخصي را در ماه به همسرتان بدهيد و از او بخواهيد تا پايانماه هزينههايش را از همان مبلغ مشخص بردارد و خريدهاي شخصياش را از همان مبلغ مشخص هزينه كند. سعي كنيد مبلغ مورد نظر را بهگونهاي انتخاب كنيد كه علاوه بر پرداخت هزينههاي جاري او، مقداري هم پسانداز برايش بماند تا انگيزه و انرژي بيشتري براي همراه شدن با اين روش جديد از خود بروز دهد؛ البته در اين مرحله هنوز شما با هم به خريد ميرويد اما مديريت هزينههاي مربوط به همسرتان را به خود او سپردهايد.
- داستان مهم خريد
يكي از مهمترين موقعيتهايي كه شما و همسرتان با آن مواجه هستيد و اهميت زيادي در موضوع وابستگي دارد، هنگام خريد رفتن است. معمولا افراد وابسته توانايي و قاطعيت كافي براي خريد كردن به تنهايي را ندارند و همواره سعي ميكنند نظر شما را بپرسند و براساس نظر شما تصميمگيري كنند و مسئوليت تصميمشان را بر گردن شما بيندازند. كاري كه شما بايد بكنيد اين است كه كمكم سهم خود را در تصميمگيريها كاهش دهيد و تلاش كنيد همسرتان خودش براي خريدهايش تصميم بگيرد؛ مثلا اگر قبلا در مورد خريد يك مانتو قاطع نظر ميداديد و ميگفتيد: «اين مانتو براي تو مناسب است» يا « اين مانتو قشنگ است». حالا بايد بگوييد: «اين مانتو قشنگ است، آن يكي هم به شما خيلي ميآيد، ببين خودت كدام را دوست داري و همان را انتخاب كن». دقت داشته باشيد كه حتما همسرتان خواهد گفت: «نظر تو برايم مهم است و تو بگو كدام را بردارم» ولي تمام بار درماني كار شما بر پافشاري و عدم اعلام نظر قطعيتان استوار است. حتما در دفعات اول، اين كار براي همسرتان خيلي سخت خواهد بود اما به مرور او توانايي بيشتري براي انتخابهاي خود بهدست خواهد آورد.
- رفتوآمدها را زياد كنيد
از ديگر مواردي كه ميتواند كمك زيادي به همسر شما بكند تا كمي از دنياي وابستگي به شما فاصله بگيرد، زيادشدن هوشمندانه رفتوآمدها و تعاملات اجتماعي است. كلمه هوشمندانه را استفاده كردم چون زياد شدن بيهدف و غيرهوشمندانه تعاملات، به شما كمكي نخواهد كرد. بايد سعي كنيد رفتوآمدها و تعاملات اجتماعي را كه همسر شما در موقعيتهاي آنها احساس استقلال و شخصيت بيشتري ميكند، افزايش بدهيد؛ مثلا اگر رفتوآمد خانوادگي با كسي داريد، سعي كنيد به جاي جمعهاي كنار هم و زن و شوهري، جمعهاي زنانه و مردانه جداگانه را بهوجود بياوريد تا همسرتان در موقعيتهايي به دور از شما در معرض تعامل اجتماعي قرار بگيرد؛ مثلا ميتوانيد همسرتان را تشويق كنيد تا يك گروه تلگرامي براي دوستان يا اقوام ايجاد كند و خود مديريت آن را برعهده بگيرد يا مثلا در مسجد محل يا مدرسه بچهها فعاليتهاي اجتماعي انجام دهد، ميتواند عضو بسيج خواهران مسجد محل شود يا در فعاليتهاي انجمن اوليا و مربيان مدرسه فرزندتان مشاركت كند؛ البته دقت كنيد هوشمندي شما در ايجاد ميل و رغبت در همسرتان بسيار مهم است، بايد با زيركي و خلاقيت به نوعي همسرتان را به اين كارها ترغيب كنيد كه هم جذب آنها شود و هم احساس اجبار و بيميلي نداشته باشد؛ البته بدانيد اين فعاليتها براي او آسان نيست و نياز به پشتيباني، تشويق و همكاري صميمانه شما دارد تا به نتيجه مطلوب برسد.
- تفريحات زنانه را تقويت كنيد
قطعا يكي از سختترين موقعيتها براي همسرتان، موقعي است كه ميخواهيد او را براي مدتي طولانيتر از معمول تنها بگذاريد اما اين تنها ماندنها براي او همانند دارو اثر درماني دارد و به حل مشكل وابستگياش كمك ميكند. شما بايد به بهانههاي مختلف مترصد اين باشيد كه همسرتان را در موقعيتهايي به دور از خود قرار دهيد؛ البته بهتر است در نبود شما افراد ديگري همراه همسرتان باشند و او در موقعيتهاي خوشايند و تفريحي بدون شما باشد. شما ميتوانيد همسرتان را با دوستان يا اقوام خانم به مسافرت، تفريح يا گردشهاي زنانه بفرستيد. ميتوانيد مثلا براي مادر و خواهر خود يا همسرتان به همراه همسرتان از يك تور مناسب بليت تهيه كنيد و آنها را به مسافرت بفرستيد يا حتي در شهر خودتان همسرتان را ترغيب كنيد كه با خانمهاي فاميل يا دوستانش تفريحات زنانه داشته باشد، به استخر برود يا مجالس دوره زنانه برگزار كند. چنين برنامههايي يكي از بهترين موقعيتهاي ممكن براي تمرين دور بودن از شما در كنار احساس سرخوشي و تفريح است. درواقع طي چنين برنامههايي ترس از نبودن شما رفتهرفته با لذت همراهي و دوستي و تفريح جايگزين ميشود و همسر شما از دنياي وابستگي افراطي به شما فاصله ميگيرد.
- با همسرتان صحبت كنيد
يك روز خوب، آرام و عاشقانه را انتخاب كنيد، 2فنجان چاي بريزيد و دست خانمتان را بگيريد و بهانه يك صحبت خوب را فراهم كنيد. موقعيتهاي مختلف وابستگي او را گوشزد كنيد؛ مثلا اينكه بدون وجود شما استقلال ندارد، خودش را فراموش كرده و لذتهايي را كه از خودش دريغ كرده به او يادآوري كنيد؛ مثلا ميتوانسته با دوستانش به مهمانيهاي زنانه يا حتي به مسافرتهاي كوتاه دوستانه برود و با اين وابستگي افراطي كه در او بهوجود آمده از همه اين موقعيتها محروم شده است. حالا با او توافق كنيد و كمكم و با ميل و رغبت خودش موقعيتهايي را بهوجود بياوريد كه متكي بهخود بودن و استقلال را تمرين كند. به او تأكيد كنيد تمرين اين موقعيتها دليلي بر كم شدن محبت، علاقه و توجه شما به او نيست و همه اينها بهخاطر خود اوست تا زندگي بهتري را تجربه كند. حالا شما تفاهمنامه لازم براي شروع اقداماتتان را امضا كردهايد.
نظر شما