اما چند روز كه گذشت ناگهان افت انرژي پيدا ميكرديد و كم و بيش افسرده و بيروح ميشديد... اين تجربه شايد بين خيلي از ما مشترك باشد و اتفاق غيرعادياي هم بهنظر نرسد. سيكل رواني با افتوخيزهاي جزيي، بخشي از طبيعت ماست اما بعضي افراد هستند كه اين بالا و پايينهاي انرژي جسمي و رواني را بهصورت دائمي و با شدتي عجيب تجربه ميكنند. آنها مرتب بين حال «زيادي خوش» و «زيادي بد» در نوسان هستند و تقريبا هيچوقت يك روال قابل پيشبيني ندارند، آنقدر كه زندگيشان بهخاطر اين همه نوسان خلقي مختل ميشود و از نظر همكاران، خانواده يا حتي غريبهها غيرعادي بهنظر ميرسند. روانشناسان چنين افرادي را مبتلا به اختلال دوقطبي ميدانند. اختلالي كه به منيك- دپرسيو هم معروف است و يك فاز سرخوشي و يك فاز غم و افسردگي دارد. با مريم بزرگي، روانشناس باليني درباره اين اختلال و شرايط زندگي با فرد مبتلا گفتوگو كرده و از او درباره نشانههاي اختلال دوقطبي پرسيدهايم كه در ادامه ميخوانيد.
- از فاز اول به فاز دوم
اختلال دوقطبي يك اختلال خلقي است كه با 2 فاز مختلف شناسايي ميشود: فاز شيدايي و سرخوشي و فاز افسردگي. در فاز شيدايي (يا مانيا) بيمار عزتنفس يا بزرگمنشي كاذب دارد، نياز به خواب احساس نميكند و با مثلا 2يا 3ساعت خواب شبانه، احساس رفع خستگي ميكند. پرحرفي غيرعادي، حواسپرتي، پرش فكر، هيجانزدگي از ديگر ويژگيهاي اين فاز است. از طرفي، بيماري كه در فاز شيدايي است رفتار غيرمنطقي و غيرقابل توجيهي دارد؛ مثلا ممكن است تمام پولهايش را به مردم كوچه و خيابان بدهد، ولخرجي كند. در اين فاز فرد ممكن است احساس كند بهشدت توانا و خلاق شده است.براي آنكه بگوييم يك فرد وارد فاز مانيا شده، بايد حداقل 3 مورد از اين نشانههايي كه گفتيم در او وجود داشته باشد و بهمدت يك تا چند هفته دوام پيدا كند. در بيماراني كه اختلال دوقطبي شديدي دارند، هذيانگويي، توهم، كارهاي خطرناك مثل اقدام به قتل، پريدن از ارتفاع، دزدي بهخاطر هيجان و... هم به اين علائم اضافه ميشوند و به همين دليل ممكن است براي جلوگيري از آسيبزدن بهخود يا ديگران پزشك او را در بيمارستان بستري كند. اين حال خوب و بازدهي بالاي بيمار، خيلي هم با دوام نيست و به سرعت به فاز افسردگي ميرسد. بيماري كه فاز افسردگي را تجربه ميكند، كمحرف و گوشهگير ميشود، احساس بيعلاقگي به امور روزمره ميكند، خواب و خوراكش به هم ميخورد و حتي ممكن است ميل بهخودكشي پيدا كند. كندي رواني- حركتي در تمام روزها، خستگي يا از دست دادن انرژي، احساس بيارزشي و كاهش تمركز هم از ديگر نشانههاي اين فاز هستند كه درصورت وجود حداقل 5 مورد از آنها، گفته ميشود فرد وارد فاز افسردگي شده است.
- چرا دوقطبي ميشويم؟
دليل ابتلا به اختلال دوقطبي مشخص نيست. برخي تحقيقات زمينههاي ژنتيك را در ابتلا به آن مؤثر دانسته و برخي ديگر معتقدند كه تغييرات جدي و استرسهاي بزرگ در زندگي ميتواند باعث آن شود؛ مثلا طلاق، مرگ عزيزان، اخراج از محل كار و... ضربههاي روحي يا استرسهاي جدي را به فرد وارد ميكنند كه ممكن است تغييرات شديد خلقي را در پي داشته باشند. اختلال دوقطبي ميتواند بهخاطر عوارض برخي داروها هم ايجاد شود؛ مثلا پزشك براي شما يك داروي ضدافسردگي تجويز كرده اما اين دارو، منجر به شكلگيري دوره شيدايي در شما ميشود. به هر دليلي كه شما دچار اختلال دوقطبي شده باشيد، با دارودرماني و رواندرماني همزمان ميتوانيد مشكلات خلقي خودتان را كاهش داده يا بهطور كلي درمان كنيد. دارودرماني درباره بيماراني كه دوقطبي شديد هستند، ضروري است و درباره بيماراني كه شدت علائم در آنها كم است ممكن است روانشناس روشهاي درماني ديگري را پيشنهاد كند. اما قدر مسلم اين است كه يك بيمار با اين علائم نبايد به حال خود رها شود و حتما بايد تحت نظر روانشناس يا روانپزشك يا هر دوي آنها باشد.
- زندگي با يك دوقطبي
اگر پزشك براي يكي از اعضاي خانواده شما تشخيص بيماري دوقطبي داده است بايد خودتان را براي حمايتهاي ويژه از او آماده كنيد. واقعيت اين است كه كنار آمدن با روحيات عجيب و بيثبات يك فرد دوقطبي واقعا كار دشواري است. در فاز شيدايي، آنها هيچ كمكي از شما قبول نميكنند چون مطمئن هستند كه خودشان ميتوانند همهچيز را درست انجام دهند و در فاز افسردگي هم كمك شما را نميپذيرند چون معتقدند هيچكس آنها را درك نميكند. اما مهمترين كارهايي كه بايد انجام دهيد اين است كه:
1- در هر دو فاز، مراقب رفتارهاي پرخطر بيمار باشيد. در فاز شيدايي احتمال رفتارهاي هيجاني، پرخاشگرانه و خصمانه، توهم آسيبناپذير بودن و انجام كارهاي خارقالعاده وجود دارد و ممكن است خود فرد يا ديگران صدمه ببينند. در فاز افسردگي هم احتمال خودكشي وجود دارد. پس به نشانهها حساس باشيد و در زمان لازم جلوي اشتباهات بيمار را بگيريد.
2- از خودتان مراقبت كنيد و نگذاريد فشار زندگي با يك فرد بيمار شما را از پا درآورد. با دوستانتان وقت بگذرانيد، از اطرافيان كمك بگيريد تا در مواقعي كه نيستيد وظايف شما را انجام دهند.
3- درصورت شدت گرفتن و كنترل نشدن علائم، با اورژانس بيمارستان رواني تماس بگيريد و كمك بخواهيد. گاهي وقتها بستريشدن به بهبود و كنترل بيمار كمك ميكند.
- برچسب نزنيد
اختلال دوقطبي اگرچه جزو اختلالات نسبتا شايع بهحساب ميآيد اما هر نوسان خلقي را نبايد اختلال دوقطبي تلقي كنيد. فقط وقتي به تغيير و تحولات سريع خلقي اختلال دوقطبي گفته ميشود كه زندگي عادي و روزمره فرد را ناممكن كند يا احتمال آسيبديدن بيمار و يا آسيبزدن به ديگران وجود داشته باشد، در غيراين صورت تغييرات خلقي ضعيف و غيرمخل، نياز به تشخيص و درمانهاي ديگري دارد. اگر احساس ميكنيد نوسانات خلقي خودتان يا يكي از اطرافيانتان بالاست، به سرعت برچسب دوقطبي نزنيد و حتما با پزشك مشورت كنيد. گاهي وقتها برچسبزدن روي فرد، مجوز افسارگسيختگي رفتاري، آزار خود و ديگران و غيرعادي رفتار كردن را براي او صادر ميكند، درحاليكه ممكن است فرد واقعا بيمار نباشد و در دامنه طبيعي، تغييرات خلقي داشته باشد.
نظر شما