شنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۶:۲۲
۰ نفر

۲سال پیش در همین روزها آسمان خوزستان سیاه شد. گرد و خاک بخش وسیعی از استان و به‌خصوص شهر اهواز را فلج کرد.

براي نخستين بار بود كه مسئولان اعتراف كردند منشأ ريزگردها نه كشورهاي عربي، كه همين كشور خودمان است. رسانه‌ها موضوع را به‌شدت پوشش دادند و جناح‌هاي سياسي هم از پديده ريزگرد حسابي بهره بردند. همه هم قول شدند كه ريشه ريزگردها را بخشكانند. رئيس سازمان حفاظت محيط‌زيست وعده‌هاي زيبايي در زنده كردن هورالعظيم داد. بنا بود كه وزارت نيرو حقابه تالاب‌هاي خوزستان را بدهد، وزارت جهادكشاورزي هم آنقدر جنگل بكارد كه ريزگردي بلند نشود. وزارت نفت براي دكل‌هاي نفتي چاره‌انديشي كند و اينكه وزيرش جايزه ملي محيط‌زيست گرفت، حتما مي‌توان دلخوش بود كه حتما كاري مي‌كند.

اينكه بعد از 2سال دوباره طوفان ريزگردها با منشأ داخلي مجددا خوزستان را تيره كرده است، نمي‌تواند تأييدي بر مؤثر بودن و كفايت اقدامات و عملي شدن قول و قرارها در آستانه روز تالاب‌ها باشد. عملي شدن اين قول‌ها يعني تغيير در پارادايم 2 وزارتخانه قدرتمند نيرو و نفت است كه نون ابتدايشان شاه بيت آخر داستان توسعه در ايران است. توسعه‌اي كه در آن منافع كوتاه‌مدت بر منافع درازمدت ترجيح دارد. اما امسال كه ريزگردها آمدند، اخبار آن در ميان رويدادهاي خبرسازي چون درگذشت مرحوم هاشمي، حادثه پلاسكو و اين دست آخري هم كمدي ترامپ گم شده است. حتي رسانه‌هاي منتقد هم اينقدر سرشان شلوغ است كه سوژه‌هاي نويي چون سيل بلوچستان و تراژدي كولبران كردستان را به داستان خسته‌كننده و ملال‌آور ريزگردهاي خوزستان ترجيح مي‌دهند.

چه دلمان بخواهد و چه نخواهد، زنجيره حوادث اين چند هفته بدجوري به هم گره خورده‌اند. بعد از درگذشت مرحوم هاشمي، كمتر رسانه‌اي تمايل داشت نقدي بر كارنامه سازندگي آيت‌الله داشته باشد. ميراثي كه دكترين توسعه ناپايدار هم در آب و هم در صنعت را در ايران نهادينه كرد و حاصل آن رشد شركت‌هاي شبه دولتي-خصوصي شد كه منافع آنها در گرو ادامه همان روند نادرست توسعه ناپايدار است. ريزگردها به‌عنوان معلول خشك شدن تالاب‌ها حاصل ويراني كامل شبكه طبيعي هيدرولوژيك كشور در اثر سدسازي هستند. گره‌خوردن منافع شركت‌هاي سد ساز و تأمين آب جريان‌هاي رأي ساز، كوچك‌ترين شانسي براي تأثيرگذاري مشاوران دلسوز در تغيير مسير توسعه ناپايدار - با وجود آگاهي كامل مسئولان - نگذاشته است.

اين مصلحت‌انديشي‌ها دقيقا مشابه فروريختن ساختمان پلاسكو است. اگر مسئولان مربوطه پيش از رخ دادن واقعه در مقابل صاحبان پلاسكو سختگيري مي‌كردند و آنها را وادار به تمكين در مقابل قانون كرده بودند، شايد امروز حداقل 20خانوار داغدار نشده و اين همه خسارت مادي و روحي به كشور وارد نشده بود. توسعه و مديريت اگر با رعايت 3عامل سلامت، ايمني و محيط‌زيست (همان HSE) نباشد، عاقبتي بهتر از پلاسكو نخواهد داشت.

حل مشكل ريزگردها فقط يك راه دارد، آن‌هم رساندن آب به تالاب‌هاي خوزستان است به‌خصوص به شكل سيلاب طبيعي و اين امكان‌پذير نيست جز با برداشتن ديوار سدها. متأسفانه اميد زيادي ندارم در دنيايي كه ضد‌محيط‌زيستي‌ترين تاجر و كسي كه تازه مي‌خواهد قهرمان ديوار‌سازي‌ شود به رهبري قدرتمندترين كشور جهان رسيده است، بتوان آنهايي را كه هنوز افتخارشان جا‌يابي سدهاي ايران توسط شركت‌هاي آمريكايي است، متقاعد كرد كه براي سلامت هموطنان‌شان ديوار سدها را بردارند.
دكترحسين آخاني-استاد دانشگاه تهران

کد خبر 360866

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار محیط زیست

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha