حسين محمدي، پسر 12ساله افغان سالهاست كه همراه پدر، مادر و 7خواهر و برادرش در محله اسكويي فرديس كرج زندگي ميكند. روز پنجشنبه 14بهمن بود كه او تصميم گرفت به خانه پدربزرگش برود. حدود ساعت 11از خانهشان خارج شد و مسير خانه پدربزرگ را در پيش گرفت اما در ميانه راه حادثه وحشتناكي برايش رخ داد. 4سگ ولگرد با ديدن پسربچه به او حمله و وي را محاصره كردند. پسربچه راهي براي فرار نداشت. فرياد زد اما كسي در آن حوالي نبود كه صدايش را بشنود.
در اين ميان سگهاي گرسنه به او حملهكردند و حسين 12ساله در حالي كه با صورت روي زمين افتاده بود، تلاش ميكرد صورتش را از دندانهاي تيز آنها حفظ كند.لحظات وحشتناكي بود. حسين گريه ميكرد و با فرياد كمك ميخواست. لباسهايش دريده و بدنش پر از خون شده بود. در همين هنگام تعدادي از كاركنان يك كارگاه بالابرسازي در آن نزديكي با شنيدن صداي فرياد پسربچه كنجكاو شدند و خود را به محل حادثه رساندند.
يكي از آنها كه حامد يوسفي نام دارد در گفتوگو با همشهري ميگويد: صداي فريادهاي پسربچه در ميان صداي سگهاي ولگرد گم شده بود و شستمان خبردار شد كه اتفاق شومي افتاده است. بلافاصله به طرف صدا دويديم و با ديدن سگها كه به پسر حمله كرده و در حال دريدن او بودند به طرفشان رفتيم و آنها را فراري داديم. پسربچه در بين سگها دست و پا ميزد و همه بدنش زخم شده بود.
او ادامه ميدهد: شايد اگر يك دقيقه ديرتر رسيده بوديم، سگها گلوي اين بچه را پاره كرده بودند. جاي دندانهاي سگها روي بدن پسربچه آنقدر عميق بود كه تصور ميكرديم او جانش را از دست خواهد داد. با اين حال به سرعت با اورژانس تماس گرفتيم و دقايقي بعد وي به بيمارستان منتقل شد.
- در آيسييو
حسين به محض ورود به بيمارستان به بخش مراقبتهاي ويژه منتقل و تلاش پزشكان براي درمان او شروع شد. به گفته پرستار بيمارستان، او از روز پنجشنبه كه به آيسييو انتقال يافت تا يكشنبه از درصد هوشياري كمي برخوردار بود اما امروز (دوشنبه) تا حدودي هوشياري خود را بهدست آورده و دستگاه اكسيژن را از وي جدا كردهايم.
مادربزرگ حسين كه به همراه زندايياش براي ديدن او به بيمارستان آمده است، ميگويد: حسين را روز پنجشنبه كه بيهوش و شرايط بدي داشت، ديديم. اما امروز به هوش آمده؛ هرچند كه باز هم شرايط و حال مناسبي ندارد اما حداقل از بيهوشي درآمده و جاي شكر دارد.
به گفته آنها حسين تا حالا 3بار تحت عمل جراحي قرار گرفته؛ يكبار از ناحيه شكم، يكبار گلو و احتمالا يكبار هم از ناحيه سر.
مادر بزرگ حسين ميگويد: از وقتي اين اتفاق رخ داد، مادر حسين حالش بد شده؛ طوري كه نتوانسته براي ديدن پسرش به بيمارستان بيايد. پدر حسين هم كارگر است و حالا سر كار است و نتوانسته به بيمارستان بيايد. شرايط زندگي آنها طوري است كه اگر امروز كار نكند براي سيركردن شكم خانواده 10نفرياش حتي پول نان ندارد.
به گفته وي، از صبح از شهرداري با ما تماس گرفته و گفتند براي برآورد هزينه بيمارستان كارشناس ميفرستند اما هنوز خبري نشده. اگر آنها هزينه بيمارستان را پرداخت نكنند، نميدانيم چهكار كنيم.در اين ميان مدير روابط عمومي فرمانداري فرديس به همشهري ميگويد: بخش سياسي انتظامي فرمانداري فرديس اين موضوع را بررسي كرده و هماهنگي انجامشده تا مراحل درماني در بيمارستان مدني انجام تا بهبودي كامل حاصل شود.
فلاح نژاد ادامه ميدهد: شهرداري پرداخت هزينه بيمارستان را تقبل نكرده و با هماهنگي فرمانداري هزينه درمان بر عهده بيمارستان خواهد بود و قرار شده بيمارستان هزينهاي دريافت نكند. به گفته وي متأسفانه در بسياري از مناطق فرديس اين سگهاي ولگرد وجود دارند و شهرداري ميبايست اين مناطق را پاكسازي كند كه هنوز اين اقدام بهصورت كامل انجام نشده است.
نظر شما