ليلي سپهري شاملو، مديرارشد «مدرسه من» يك مادر 38ساله كارآفرين است كه بخشي از درآمد خود و بخشي از محصولات توليدي شركتش كه بستههاي آموزشي دروس مقاطع مختلف تحصيلي است را به امور خيريه اختصاص داده. او بدون هيچ سرمايه مادي اوليه پا به عرصه پر افتوخيز كسب و كار و كارآفريني گذاشته است. او نمونه كامل يك زن مستقل است كه سالهايي نه چندان دور براي تأمين مخارج زندگي خود و پسرش باربد، چند شيفت كار ميكرد اما حالا مدير يك شركت موفق و خلاق است كه حسابي براي ديگران اشتغالزايي كرده و از طرفي مشكل خانوادههاي بسياري را هم كه با بيماري اوتيسم درگير هستند حل ميكند.
- اوتيسم و شروع ماجرا
ماجرا از يك تفاوت آغاز ميشود؛ از سال 84، زماني كه خانم سپهري متوجه ميشود باربد، پسر يك سالونيمهاش اوتيسم دارد. رويارويي با اوتيسم باعث ميشود سمت و سوي زندگي اين مادر و پسر تغيير كند. براي از ميان برداشتن اين تفاوت، خانم سپهري سراغ راهحلهاي متداول و البته پرهزينه ميرود. با پيگيريها و پشتكار مادر باربد كه حالا 12ساله و كلاس ششم است، 85درصد از مشكلش حل شده و حتي جزو شاگردان ممتاز مدرسهشان است.
عشق مادر و فرزند محرك و انگيزهاي قدرتمند براي خانم سپهري شد تا همهچيز را تغيير دهد و شكستها را به موفقيت تبديل كند. خانم سپهري تا آنجا پيشرفته است كه حالا بعد از بهبودي باربد، پا به عرصه تعليم و تربيت دانشآموزان گذاشته. او خودش را وقف بچهها كرده است و براي آموزش دانشآموزاني كه در دوران دبستان ناديده گرفته شدهاند، تلاش ميكند. اوتمام بچههاي همسن و سال باربد را بچههاي خودش ميداند.
- چرا مدرسه من؟
«از سال اول دبستان بايد دائما دركنار بچههاي اوتيسم بود، بايد درسها را با آنها كار كرد؛ از اينرو من همان سالهاي ابتدايي متوجه شدم در آموزش به فرزندم ضعف دارم. بهخاطر تغييراتي كه در سيستم آموزشي مقطع ابتدايي اتفاق افتاد نهتنها من كه هر پدر و مادر ديگري براي آموزش دادن به فرزندش دچار مشكل ميشد. پس از انجام يكسري تحقيقات در مدارس مختلف، متوجه شدم فقط معلم ميتواند در امر تدريس، دانشآموزان را پيش ببرد. اما مسئله اينجاست كه معلم هميشه همراه بچهها نيست و از طرفي بيشتر خانوادهها در مقطع ابتدايي براي بچههايشان معلم نميگيرند و عموما از پس هزينههايش بر نميآيند». خانم سپهري درحاليكه انگار كاري به جز آموزش بچهها ندارد ادامه ميدهد:«احساس كردم دانشآموزان مقطع ابتدايي به 3دليل 1- تغيير در آموزش 2-عدمكار حرفهاي 3- جايگزيني ارزشيابي توصيفي، حسابي در آموزش و پرورش ناديده گرفته شدهاند. همه دانشآموزان باعبارت خاص «قابلقبول» به مقطع بالاتر راه پيدا ميكنند اما بعدا متوجه ميشوند كه بچهها آنچنان آموزشي نديدهاند و همان چيزهاي ابتدايي را نميدانند. اينجاست كه فاجعه رخ ميدهد».
تمام اين مسائل دست بهدست هم ميدهد تا سپهري به فكر راهاندازي مدرسهاي مجازي بيفتد. او ميخواهد با استفاده از كادري مجرب و هزينهاي ناچيز، امكان تحصيل و يادگيري را براي همه دانشآموزان- اعم از اينكه دچار مشكل مادي هستند يا دچار اختلال يادگيري- فراهم آورد.
سپهري درباره مزيت مدرسه مجازياش بر ساير موارد مشابه ميگويد: «ما سعي كرديم يك دايرهالمعارف باشيم و تمام درسها و سرفصلها را بهطور كامل براي بچهها توضيح دهيم. در سايتهاي مختلف، كانالها و... آموزشهاي مجازي متعددي وجود دارد، اما هيچ كدامشان تمام و كمال نيست. ما صفحه به صفحه تمام دروس را آموزش دادهايم و دانشآموز ميتواند با جستوجوي هر صفحه آموزش آن صفحه را ببيند.»
او درباره روند توليد بستههاي آموزشي در مجموعه «مدرسه من» هم توضيح ميدهد:«ما توليد محتوا را ماهانه انجام ميدهيم. تمام پايهها از اول تا ششم دبستان هرماه در سايت بارگذاري ميشود».انجام اين كار يك چرخه است، معلم پيدياف كتاب را بهدست طراحان ميسپارد، پس از طراحي، معلم تدريس ميكند و پس از تأييد، فيلمبرداري و تدوين شده و سپس در سايت بارگذاري ميشود كه همين روند توليد، براي بيش از 47نفر بهصورت مستقيم و براي صدها نفر بهصورت غيرمستقيم اشتغالزايي كرده است».
خانم سپهري ميگويد كه هدفگذاري براي اين كار 5ساله است و بناي كار را تنها براي آموزش مقطع دبستان نگذاشته. او قصد دارد بهزودي آموزش دوره راهنمايي و دبيرستان را هم شروع كند. در كنار همه اينها، خانم سپهري با بهترين و مجربترين كادر متخصصان اوتيسم، ازجمله دكترمريم حجتي همكاري ميكند. با توجه به اينكه تعداد و تنوع اختلالات يادگيري در كودكان بسيار زياد است آنها به والدين آموزش ميدهند كه چگونه از بدو تولد فرزندشان با يك تست و آزمايش متوجه شوند كه آيا او اختلال دارد يا نه؟ سپس درصورت وجود اختلال چگونه ميتوانند بهدنبال درمان آن باشند؟ راهي را كه خود خانم سپهري با آزمون و خطاهاي فراوان براي باربد به سرانجام رساند و حالا ميخواهد تجربياتش را به همه پدر و مادرهايي كه نميدانند با مشكل فرزندشان چه بكنند به اشتراك بگذارد. سپهري از همكاري دكترعلي صاحبي و دكتر عاطفه سلطانيفر به عنوان روانشناس متخصص در اين مجموعه ميگويد كه راهكارهاي يك زندگي سالم را كه براي خانوادههاي مورد نياز است به آنها آموزش ميدهند. سپهري با تأكيد براين نكته كه قصد دارند در اين مجموعه به بچهها كارآفريني آموزش بدهند، ميگويد: «ما معتقديم بچهها ميتوانند از كودكي علايق خود را انتخاب و به سمت كارآفريني سوق پيدا كنند».
سپهري ازخوانش كتاب بهعنوان يكي ديگر از مزاياي «مدرسه من» ياد ميكند.«با احداث استوديو، كار صوتيكردن كتابها را آغاز كردهايم تا ذهن دانشآموزان با مفاهيم كتابها، چه درسي و چه غيردرسي آشنا شود. با اين كار بچهها وادار ميشوند فقط شنونده نباشند و حتي داستان بنويسند و براي مدرسه ارسال كنند و جايزه بگيرند. متأسفانه امروزه بچهها با كتابخواني و مفهوم كتاب خواندن آشنا نيستند. در مدرسه من سعي شده است تا حد امكان اين فرهنگ را در ميان كودكان جا بيندازيم».
سپهري با بيان اينكه مدرسه من بهترين روش يادگيري دروس براي دانشآموزان خارج از كشور و دانشآموزاني كه ميخواهند جهشي درس بخوانند است، ميگويد: «دانشآموزان از سال تحصيلي آينده ميتوانند لوح فشرده كل سال را يكجا تهيه كنند.»نبايد هيچ كودك فارسيزباني از تحصيل باز بماند!
سپهري با بيان اين مطلب كه روزهاي اول شروع كار، اداره كل آموزشوپرورش همكاري خوبي با مجموعه مدرسه من داشته و بهطور مثال معلمان خوبي را به آنان معرفي كرده است، ميگويد:«اين پروژه بدون هيچگونه حمايت مالي از سوي بخش دولتي و تنها با هزينهها و انگيزههاي شخصي پيش ميرود». او تأكيد ميكند: «زنگ مدرسه من با اين شعار كه نبايد هيچ بچه فارسيزباني از تحصيل بازبماند به صدا درآمد. براين اساس اعلام ميكنم هر بچهاي كه به هر دليلي از تحصيل بازمانده است، با معرفي به مجموعه ما ميتواند بهطور رايگان از امكانات تحصيلي ما بهرهمند شود. به همينخاطر فضا و بخشي از درآمد مدرسه من را با توليت خودم وقف كودكان نيازمند كردهام».
عباسقليخان، والي خراسان بزرگ، 360سال پيش تمام دارايياش را وقف آموزش كرده بود. اكنون ليلي سپهري شاملو، از نوادگان اين مرد بزرگ، پا جاي پاي پدربزرگ خود گذاشته است و راه او را ادامه ميدهد.
- فرهنگسازي مدرسه من براي حُسن استفاده از فضاي مجازي
سپهري با انتقاد از اين موضوع كه هنوز در ايران كار با اينترنت و آموزش از راه دور جايگاه خودش را پيدا نكرده است به اين مطلب اشاره ميكند كه:« خانوادهها نميتوانند بپذيرند فرزندشان زمان زيادي را براي كار با اينترنت بگذارد. الان كه تقريبا همه بچهها گوشيهاي هوشمند، رايانه يا تبلت دارند، حداقل كاري كه ميشود انجام داد، اين است كه آموزش دهيم چگونه از اين فضا استفاده بهينه كنند. اگر هم نميخواهند فرزندشان به اين فضا بيايد، خودشان به فرزندشان آموزش دهند تا بتوان كشور را به سمتي پيش برد كه هرچه بيشتر فرهنگ درست استفاده كردن از تكنولوژي را آموزش داد.»
- شكستن ديوار مشكلات و كشف سرمايه تغيير
خانم سپهري كارشناسارشد روانشناسي است. او با اشاره به هزينههاي سنگين درمان باربد ميگويد: «هيچ وقت از كار كردن ننگي نداشتم و همواره سعي كردم براي رسيدن به اهدافم تلاش كنم». او اشكهايش را پاك ميكند. صدايش اما نميلرزد. با اقتدار و صدايي رسا ميگويد: «اوايل فكر ميكردم چرا من و چرا فرزند من؟ ولي بعدتر متوجه شدم اين اتفاق برايم يك گشايش بود تا براي رسيدن به آرزوهاي كودكيام تلاش كنم». آرزوي خانم سپهري از كودكي اين بوده است كه روزي يك پرورشگاه و مركز نگهداري از بچههاي بيسرپرست و بدسرپرست داشته باشد. سپهري به اهدافش باور داشته و با سعي و تلاش به آنها رسيده است. او از اينكه مراحل سخت زندگي را براي رسيدن به تغيير، طي كرده بهخودش ميبالد و از پدر، مادر و خواهرش كه حامي و پشتيبان او بودهاند تشكر ميكند. وقتي مصاحبه با خانم سپهري به پايان ميرسد، او با عجله وسايلش را جمع ميكند. از اينكه فرصت نكرده با مهمانهايش چاي بنوشد عذرخواهي ميكند. بايد سراغ باربد برود و او را از مدرسه به خانه برساند. اما دوباره قرار است بازگردد. لبخند ميزند و شيريني تعارفمان ميكند.
- اوتيسم يا بيماري در خودماندگي
اوتيسم 3 نوع علامت دارد:
1- روابط اجتماعي ضعيف
2- مشكلاتي در ارتباط كلامي و غيركلامي
3- علايق و فعاليتهاي محدود
بايد والدين توجه داشته باشند اين علائم در 3 سال ابتدايي زندگي بروز ميكند و با آموزش اين افراد ميتوان سبب كاهش رفتارهاي نامطلوب شد. گفته ميشود در ايران از هر 10هزار نفر، 10الي 20نفر به اوتيسم مبتلا هستند. خودآزاري و رفتارهاي پرخاشگرانه از علائم اين بيماري است.
همچنين براي شناسايي زودهنگام كودكان اوتيسمي بايد به اين موارد دقت كرد:
1- آنها در بازيهاي اجتماعي و تخيلي يا ناتوان هستند و يا بهگونهاي ضعيف عمل ميكنند.
2- آنها در دوستيابي ناتوان هستند.
3- توانايي شروع يا ادامه مكالمه را ندارند.
4- داراي حركات كليشهاي، تكراري و زبان غيرمعمول هستند.
5- به چيزهايي (الگوهاي محدود) كه مورد علاقهشان است بهطور غيرعادي توجه ميكنند.
6- بهنظر ميرسد علاقهمند هستند كارهاي يكنواختي را بهصورت روزمره انجام دهند.
7- به قسمتهايي از اشيا دلمشغولي دارند.
خانوادههايي كه علاقه دارند به اطلاعات بيشتري در اين رابطه دست پيدا كنند ميتوانند به سايت ايران اوتيسم به آدرس www.iranautism.ir مراجعه كرده و اطلاعات بيشتري در مورد اين بيماري و راهكارهاي آموزشي بخوانند.
نظر شما