کارگرانی که بعدا برای کار میآیند بهاصطلاح اقماری کار میکنند (معمولا 15 روز کار، 15 روز استراحت) اما ماهیت کار نصب و راهاندازی دکل حفاری، ایجاب میکند که آنهایی که برای ساخت میآیند تقریبا تا اتمام پروژه، همه پای کار باشند. این اتمام کار، اغلب از 60 تا حتی 90 روز هم طول میکشد. در این مدت، زندگی روی کشتی و روی دکلی که مثل برج میلاد، کمکم دارد تکمیل میشود، میگذرد و البته زندگی، شامل قوانین کشتی و دریاست.
چطور شب میشود؟
معمولا اینطوری است که به دلیل شرایط سخت و خطرناک دریا در شب، شبها کار تعطیل میشود اما اگر لازم باشد، کار در شیفتهای 12 ساعته - 12 شب تا 12 ظهر و برعکس - انجام میشود.
6:00: در شرایط عادی، ساعت 7صبح کار شروع میشود. این یعنی که اگر شما مهندس«of f shore» باشید، باید لااقل ساعت 6 صبح از خواب ناز بلند شده باشید.
6:30: یدککشها و قایقها مثل سرویس ادارات، منتظر شما هستند تا ببرندتان روی سکو (احتمالا اگر از سرویس جا بمانید، باید تا محل کار شنا کنید!).
9:00: خیلی هم بد نمیگذرد، همچین که 2 ساعتی کار کردید، بین ساعت 9 تا 9:30 کافیتایم «coffee time»تان است. همان جایی که کار میکنید، نوشیدنی و خوردنی جمع و جوری بهتان میرسانند که خوش باشید.
12:00 تا 13:30: ساعت 12 که شد، زنگ ناهار را میزنند و میروید کشتی (ممکن است کشتی به سکو چسبیده باشد و با پای خودتان بروید) تا 5/1 ظهر وقت ناهار و نماز و استراحت است.
18: از این به بعد خـبــری نــیــست تــا 6بعدازظهر که ساعت استراحت و تفریح و گشت و گذار (در یک کشتی حداکثر 200 متری) است تا روز بعد.
چطور روز میشود؟
اینجا همه آدمها تقریبا مثل هم میشوند، چون شرایط ثابت و محدود است. همه، خسته کار؛ همه، به فکر یک استراحت و البته انبساط خاطر درست و حسابی و البته، فکر اهل خانهای که دور هستند.
- فکر میکنید توی این شرایط، با این همه وقت اضافه چه کار میشود کرد؟
- اولین کار همه، لباسکار کندن و دوش گرفتن است. توی رستوران، باید تر و تمیز و شیک و پیک باشی.
- توی یک فضای محدود تکراری، با آدمهای تکراری، اگر به فکر تنوع و فعالیت نباشی، زود از دست میروی. توی کشتی، سالن ورزش برای بدنسازی، بیلیارد و پینگپنگ هست.
- کشتیهای پیشرفته، استخر هم دارند. اینطوری، کسی شنا نکرده از دریا برنمیگردد.
- میگویند عشق فیلمها، در چنین جایی بهشت گمشدهشان را پیدا میکنند. سینمای خانوادگی عمومی هم ضمنا آنجا موجود است.
- نه که وقت هم بسیار است، کسی سر اینکه چه فیلمی ببینند دعوا نمیکند. شاید به خاطر اینکه بعضی فیلمها را برای بار پنجم، ششم میبینند.
- محدوده مسکونی کشتی چیزی حدود 30 متر در 50 متر است؛ چرا آدم نباید وقتی دریا عصبانی نیست، برود روی عرشه کشتی ستارهها را بشمارد؟ لابد قلاب انداختن و ماهیگیری اولین چیزی است که به فکر شما رسیده، اما قانونا این کار ممنوع است. البته بالاخره چند تا ماهی روزی بر و بچ میشود. خودشان که میگویند تا 30 کیلوییاش را گرفتهایم. اغلب ماهیهای حول و هوش سکوهای خلیج فارس خودمان، «چنگو» و «شیر» است.
- کشتی رسما ساعت خاموشی ندارد اما از ساعت 12 شب به بعد، محدودیتها بیشتر میشود. بهخاطر اینکه اگر اتفاقی برای کسی بیفتد، به این راحتیها نمیشود کاری برایش کرد.
چی میپوشند؟:نفوذناپذیر
زندگی روی کشتیای که بیشتر یک کارگاه صنعتی یا ساختمانسازی دریایی است، غیر از قوانین سفت و سخت دریایی، نظم و مقررات کاری خودش را دارد.
به چه رنگی؟
4 رنگ لباس در یک کشتی« of f shore » دیده میشود:
سفید: لباس کار مهندسها سفید است. البته با یک کلاه ایمنی.
آبی: کارگرها و تکنیسینهای فنی یا زرد میپوشند یا آبی و مثل مهندسها، کلاه سفید سر میکنند.
قرمز: قرمز همیشه رنگ خطر است. اما توی کشتی، کسی از آدمهایی که لباس قرمز دارند، احساس خطر نمیکند؛ چون آنها افسرهای ایمنی این کارگاه دریاییاند و مواظب اوضاع و احوال.
با چه کیفیتی؟
شما اگر از کنار یک دکل درحال نصب رد شوید، همینهایی را میبینید که ما گفتیم. اما اگر توی کارگاه راهتان بدهند، متوجه تفاوت این لباسها میشوید
- جنس لباس «off shore»ها، نسبت به آب نفوذناپذیر است. البته ضخامت آن هم نسبت به درجه حرارت محیط متغیر میشود.
روی لباس همه، نوارهای مخصوص براق و شبتاب دوخته شده که اگر افتادند توی آب، قبل از اینکه غرق بشوند یا کوسه بخوردشان، به راحتی برای تیم نجات قابل دیدن باشند.
گفتیم که برای «off shore»شدن، دانستن شنا، به اندازه توانایی راهرفتن مهم است با این وجود به هر نفر، یک جلیقه نجات میدهند. طوفان که بیاید، حتی اگر «شنا»کردن هم بلد باشی، بدون جلیقه دوسوم مابقی عمر نداشتهات برفناست.
کی، چه کاره است؟
وقتی قرار است چیزی حدود 300 نفر آدم توی یک کارگاه جمع و جور دریایی، دکل نفتی هوا کنند و پایههایش را تا کف دریا (و بلکه پایینتر) ببرند، نیاز به سازماندهی کاری دارند.
مدیر پروژه
یک نفر میشود مدیر پروژه که البته برای پیگیریهای لازم، همیشه درمحل پروژه نیست.
درآمد: زیاد(!) شاید یکطور توافق باشد. کسی که مدیر چنین کاری میشود حداقل 20 سال تجربه دارد.
کارشناس
بعد از آقای مدیر، همه کارشناس تشریف دارند. از مهندس مکانیک، سازه، Piping، برق و... تا پزشک؛ اینها، مهندسان ارشد و مسئولان قسمتهای مختلف هستند.
جایگاه: اینها نیروهای ارشد پروژه به حساب میآیند. رستوران، محل اقامت و امکانات بهتری هم دارند؛ در مقیاس دریایی هم، جایگاهی مثل افسر کشتی دارند.
درآمد: بستگی دارد که همین کار را، برای چه شرکتی انجام بدهی؛ شرکتهای ایرانی به مهندس و کارشناس جماعت که حداقل 5 سال سابقه کار داشته باشد، حدود 1500 دلار حقوق ماهیانه میدهند. همین مهندس، اگر خریدار خارجی پیدا کند، لااقل 4 هزار دلار کاسب است که به پول خودمان میشود حدود 5/3 میلیون تومان ناقابل.
تکنیسین
بازوی اصلی همه کارها، کارگر و تکنیسینهاییاند که دارند پروژه را جوش میدهند و پیچ و مهرههایش را سفت میکنند. از جوشکار و مونتاژکار بینشان هست تا نقشهبردار و...
جایگاه: طبق معمول کار اینها، سخت و اجراییتر است و البته امکاناتشان کمتر. توی قسمت مسکونی کشتی، از طبقه بالا به پایین امکاناتی مثل حمام، تلویزیون و... همینجور کم میشود و خب، آن آخریها و پایینیها قسمت اینها میشود. حتی وقت تمامشدن ماموریت، تکنیسین و کارگرها باید با یدککش برگردند اما اگر شرایط مهیا باشد، مهندسها را با بالگرد برمیگردانند.
درآمد: روزگارشان ای، بدک نیست. شرکتهای ایرانی برای یک جوشکار باتجربه، بین 800 هزار تا یک میلیون و 200 هزار تومان حقوق ماهانه کنار میگذارند اما درآمد ماهانه همکاران اینها به قیمت دریاهای آزاد (شرکتهای بینالمللی)، 1500 تا 2 هزار دلار است.