این اتفاق جالب افـتاد
توی خـیابان نــراقی
آقای حافظ داشت می رفت
سمت شب شعري کلاسیک
ده تا کتاب شعر نو را
انباشته بود توی پلاستیک
كنجكاويم گل كرد و رفتم
هرجا که رفت آقای حافظ
خیلی تعجب کردم از او
چون كه نداشت او يك محافظ
رفتم جلو تعظیم کردم
حس کردم از او بوی شیراز
حافظ برای من غزل خواند
از آفرینش از سر آغاز
دیدم که حافظ غصه دارد
از شعر دنیای مجازی
اینکه زبان فارسی شد
در این فضا اسباببازی
تصويرگري: شادي هاشمي
نظر شما