اما حال او مثل بهار خوش نيست. يك چيزهايي كم است؛ يك چيزهايي كه سالهاست بهدنبالش ميگردد تا حال همه را خوب كند... نه اينكه خسته باشد از زندگي يا كم آورده باشد. نه اينكه ناراحت باشد از نبودنها و نداشتنها يا خواسته باشد گلايه كند؛ نه... روزهايش آن چيزي كه بايد باشد نيست. هنوز هم بعد از سالها، كودكان ديارش بوي عيد را استشمام نميكنند و خاطرهاي از سفره هفتسين ندارند. هنوز هم بوي لباس نو و شيريني تازه در روستا نميپيچد و بچهها اسكناسهاي نو عيدي نميگيرند. يادش ميآيد كه هميشه داستانهاي عمو نوروز برايش افسانه بود؛ افسانهاي شيرين كه با تصويرهاي خيالي از آن، به خواب ميرفت و آرزوي ديدنش را در دل ميكاشت اما عمونوروز هيچ وقت نيامد و هيچ هديهاي برايش نياورد. هنوز هم كودكان روستا از عيد نوروز چيزي نميدانند تنها تفاوتشان با هم نسليهاي او در اين است كه اين روزها بچهها قصه عمونوروز و سفرههاي رنگين هفتسين را در قاب شيشهاي ميبينند و حسرت لحظهاي نشستن بر سر سفره را در دل ميكشند.عمو نوروز براي آنها فقط حكايت از خانهتكاني ميكند و وصله كردن لباسهاي كهنهاي كه بايد براي سال جديد آماده شوند. نه بوي اسكناس تا نخورده ميآيد، نه شيريني تازهاي كه بتواند تلخي ايام را از كامشان بگيرد... اينجا گافر است.
گافر يكي از بخشهاي محروم شهرستان بشاگرد استان هرمزگان است كه در شرق اين شهرستان واقع شده و حدود 75روستا دارد. اين منطقه كوهستاني ازجمله مناطق صعبالعبور كشور است كه هيچ امكاناتي ندارد و مردم صبورش سالهاست كه با قناعت زندگي را ميگذرانند و باز هم به فرداي روشن اميد دارند. اغلب روستاهاي منطقه گافر فاقد مدرسه است و بچهها براي تحصيل مجبورند اين مسير سخت و كوهستاني را با پاي پياده طي كنند تا به مركز سردشت برسند و بتوانند سواد بياموزند. علاوه بر مسير سخت و صعبالعبور، وجود رودخانههاي سيلابي هم مشكلات اهالي را دوچندان كرده است؛ رودخانههايي كه طغيان ميكنند و هستي مردم را به نابودي ميكشند. وقتي بارندگيهاي فصلي اتفاق ميافتد راه ارتباطي با روستاها به كلي قطع ميشود و مردم حتي جاده خاكي هم ندارند و بايد از داخل آب عبور كنند. نكته جالب ماجرا آنجاست كه روي رودخانه جگين كه از اين محدوده ميگذرد هيچ پلي احداث نشده و وقتي باران ميبارد براي اهالي خوشحالي به همراه ندارد چون ميدانند باران دست بهدست رودخانه طغيانگر ميدهد و همهچيز را نابود ميكند.
- موادغذايي كه به منزل نميرسد
مرتضي ميراننژاد، يكي از اهالي روستاي حيدرآباد بخش گافر است كه در حوزه علميه تحصيل كرده و در حال حاضر معاون تبليغاتي منطقه است. او درباره مشكلات منطقه گافر ميگويد: «عمدهترين مشكل مردم اين منطقه نبود راه است. متأسفانه روستاهاي گافر راه ارتباطي مناسبي ندارند و جادهها معمولا خراب هستند و نميتوان حتي با خودرو از آنها عبور كرد. شما دقت كنيد وقتي راه مناسب نباشد بهطور حتم امكاناتي هم به محل ارائه نميشود چرا كه دسترسي وجود ندارد. چند وقت پيش بندهخدايي پيش من آمده بود و ميگفت از سردشت براي خانواده يكسري موادغذايي خريده بودم كه بهخاطر گرماي هوا و مسير 5-4 ساعته، بعضي از اين مواد فاسد شد و به دست زن و بچهام نرسيد. اين مشكل را تمام اهالي روستا دارند و آن را مهمترين مسئله خود ميدانند. بارانهاي فصلي هم كه ميبارد علاوه بر مسدود كردن مسير، برق را هم كه تنها امكان مورد استفاده مردم است قطع ميكند و يك هفته طول ميكشد تا دوباره وصل شود». ميراننژاد كه خودش تمام دوران كودكي را در روستاهاي گافر گذرانده در اينباره هم ميگويد: «تمام كودكي بچههاي روستا پر ميشود از بيكاري و علافي. بعضيها كه ميتوانند، به مدرسه ميروند و چند كلاسي درس ميخوانند و بعضي ديگر هم يا همينطور بيكار در روستا ميمانند يا مجبورند براي كار به شهرستانهاي مجاور بروند.من خودم دوران ابتدايي را در روستايي نزديكيهاي سيستان و بلوچستان گذراندم، بعد وارد مدارس شبانهروزي سردشت شدم و بعد از آن به حوزه علميه رفتم اما بسياري از دوستان من كه اتفاقا بچههايي بسيار باانگيزه و با استعداد بودند نتوانستند درس بخوانند چون شرايط زندگيشان اجازه نميداد. آنها مجبور شدند براي كار به شهرهاي ديگري ازجمله عسلويه، كيش يا حتي شيراز بروند».
- در جستوجوي حمايت
ميراننژاد به موضوع اشتغال مردم هم اشاره ميكند و ميگويد: «جوانان ما از بيكاري رنج ميبرند. اگر حمايتي از سوي ارگانها شود و كارآفريني و اشتغالزايي در منطقه ايجاد شود بخشي از مشكلات رفع خواهد شد». او درباره امكانات مراكز بهداشتي هم ميگويد: «هيچ امكاناتي نداريم. اين منطقه با وجود 16هزار نفر جمعيت تنها يك درمانگاه دارد كه آن هم از بسياري روستاها فاصله دارد و افراد نميتوانند مراجعه كنند يا مجبورند حداقل 2 ساعت در راه باشند. وسيله نقليهاي هم وجود ندارد يا اگر باشد مسير، صعبالعبور است. بارها شده كه در مسير، افراد بيمار شدهاند يا خانمهاي باردار قبل از اينكه به مركز درماني برسند جانشان را از دست دادهاند. درست همين چند هفته پيش بود كه خبر رسيد مادري در مسير رسيدن به مركز درماني، هم خودش و هم فرزندش فوت كردند». ميراننژاد ميگويد: «بنده به شخصه بارها براي ساخت پل روي رودخانه جگين تلاش كردهام اما هر بار نياز مالي را مطرح ميكنند و اينكه بودجه ندارند. براي اشتغال هم نياز به پشتوانه مالي است؛ مثلا اگر در يك روستا كارگاه خياطي ايجاد شود مردم ميتوانند كسب درآمد كنند. من حتي براي ساخت يك پايگاه فرهنگي در منطقه هم اقدام كردم اما باز هم با جواب منفي مواجه شدم. متأسفانه در منطقه، تبليغات وهابي از سوي نيروهاي پاكستان و عربستان داريم كه نياز به آگاهسازي است. مساجد ما هم در منطقه بسيار كم است يا روستا مسجد ندارد يا نيمه كاره است يا امكاناتي مثل فرش، موكت و... ندارد».
- بوي عيد نميآيد
او درباره حال و هواي شب عيد در منطقه هم با خندهاي سرد ميگويد: «شما هيچ هيجاني در منطقه نميبينيد.فقط مردم خانهتكاني ميكنند و لباسهاي كهنه را با وصله زدن آماده ميكنند. بچهها هيچ تصويري از لباس نو، عيدي، شيريني يا سفره هفتسين ندارند. هيچكس براي تفريح به سفر نميرود و فقط چند سالي است كه مردم حال و هواي عيد را بين مردم ساير نقاط كشور از طريق تلويزيون مشاهده ميكنند».
- همه با هم بگوييم گافر
امسال منطقه گافر در اولويت برنامههاي گروه جهادي محبينالائمه(ع) قرار گرفته و قرار است كه به همت اين گروه و همراهي اعضاي باشگاه سبقتمجاز روزنامه همشهري اين منطقه به سوي آباداني پيش برود و از محروميت مطلق نجات يابد. جوانان گروه جهــادي محبينالائمه(ع) كه سال گذشته كمپين قلعه گنج را با اعضاي سبقت مجاز به راه انداختند و پيش بردند امسال هم آستين همت را بالا زدهاند تا به مردم محروم اين منطقه كمك كنند. در اين مسير همه ميتوانند باشند و براي هموطنان محروم خود كاري كنند. هنوز فرصت هست تا در شب عيد خنده روي لبان مردم محروم اين منطقه بنشيند.
- شما چه ميكنيد؟
گروه جهادي محبينالائمه در عيد امسال اردوي جهادي كمك به منطقه گافر در بشاگرد را برگزار ميكند. شما براي همراهي با آنها چه ميكنيد؟ نظرات و پيشنهادهاي خود را به 30003344 پيامك كنيد يا با شماره تلفن 84321000 تماس بگيريد.
نظر شما