اصلاً اين نه از منظر تكليف اجتماعي درست است و نه از منظر ديني و تكليف الهي. كسي كه فقط به اصلاح خود ميپردازد و كاري بهكار جامعه و اطرافيانش ندارد، هرچقدر هم كه صالح و پاك باشد، در فساد جامعه شريك است و در محضر حضرت حق تعالي مسئوليت دارد. درست است كه بايد از خود شروع كرد ولي نبايد در خود باقي ماند و بايد اين اصلاح و سازندگي را به خانواده، اطرافيان و اهالي محل و ديگر اعضاي جامعه تسري بخشيد؛ با امر به معروف، آنها را نيز به راه درست و راست تشويق كرد و با نهي از منكر از زشتي و پلشتي بازداشت. دقت داشته باشيم كه اين موضوع با فضولي و سرك كشيدن در كار ديگران تفاوت ماهوي و اساسي دارد. فضولي خودش يك رذيله و باعث برهم زدن امنيت رواني جامعه و حيثيت افراد است، درحاليكه مراقبت براي اصلاح ديگران و بيتفاوت نبودن نسبت به مصلحت همنوعان، امري پسنديده و مورد سفارش بزرگان است.
اگر قرار است جامعه انساني يك پيكره باشد، اين لازمه استحكام يك پيكر است كه اعضاي مختلف آن با هم تشريك مساعي كنند و در خوبيها ياور هم باشند و در بديها و هجوم زشتيها از يكديگر دفاع كنند. فرض كنيم يك نفر، دست يا پايش يا يكي از اعضاي ديگرش، از بقيه اعضاي جسمش بيشتر رشد كرده باشد، بدون ترديد درصورت بروز خطر نهتنها اين عضو نميتواند ديگر اعضا را حمايت كند كه حتي نميتواند خود را از خطر برهاند و اين بسيار طبيعي است؛ زيرا همه اعضا با هم هماهنگ نيستند و براي رهيدن از خطرات هماهنگي تمامي اعضاي يك پيكره ضروري و لازم است.
آري، انسان نبايد و نميتواند نسبت به اطرافيانش احساس مسئوليت نداشته باشد و آنها را به كارهاي خوب تشويق نكند و از كارهاي بد باز ندارد. به خاطر همين است كه امر به معروف و نهي از منكر از منظر ديني، امري واجب و از منظر اجتماعي نيز امري ضروري و اجتنابناپذير است. قرآن كريم از قول لقمان در نصيحت به فرزندش سفارش ميكند كه نسبت به اطرافيانت، احساس مسئوليت كن و آنها را از كارهاي بد باز بدار و به كارهاي خوب تشويق كن. (لقمان/17)
نظر شما