چهارشنبه ۲۳ فروردین ۱۳۹۶ - ۰۷:۱۷
۰ نفر

همشهری آنلاین: نشست خبری روحانی و حاشیه‌هایش، انتخابات ۹۶ و رئیسی و... از جمله موضوعاتی بودند که در ستون سرمقاله برخی از روزنامه‌های چهارشنبه-۲۳ فروردین- جای گرفتند.

روزنامه اعتماد در ستون سرمقاله‌اش با تيتر«سالي كه نكوست؛ در حاشيه يك بيانيه» نوشت:

روزنامه اعتماد، ۲۳ فروردین

يك روز پس از آنكه جمنا با خوشحالي تمام نام ٥ نفر را به عنوان نامزدهاي برتر خود اعلام كرد، گمان نمي‌كردند كه اين خوشحالي بيش از ٢٤ ساعت طول نكشد و تمام آن رشته‌ها پنبه نشود. نخستين مشكل اعتراض به شمارش آرا از سوي نفر ششم بود كه در نهايت منجر به جابه‌جايي او با نفر پنجمي شد كه اصولا داعيه نامزدي نداشت و اگر او نيز مدعي بود، به احتمال زياد كار به جاهاي باريك مي‌كشيد. جالب اين است كه جمنا اعلام كرد به دليل فاصله كم آراي نفر ششم و پنجم آراي مذكور بازشماري شد، در حالي كه هيچ ارتباطي ميان بازشماري و فاصله اندك آرا وجود ندارد. بايد آنقدر دقيق شمارش شود كه حتي با يك راي اختلاف نيز، نتايج از اعتبار و صحت برخوردار باشد. آنان از همين ابتدا نشان دادند كه در شمارش چند صد راي مشكل دارند، چه رسد به مديريت امر سياسي كشور. ولي مشكل مهم‌تر آنان با بيانيه آقاي رييسي نمودار شد، جايي كه اعلام كرد فارغ از گروه‌بندي‌هاي سياسي رايج وارد ميدان شده است. در حالي كه جمنا به‌طور واضح يك جناح سياسي و حتي جزيي از يك جناح سياسي است و بسياري از افراد آن بر تحزب نه تنها اصرار دارند، بلكه به درستي به آن افتخار هم مي‌كنند.

جالب‌تر اينكه جمنا وقتي متوجه شد كه اوضاع خراب شده، فرار به جلو كرد و گفت كه نخير ما هم فراتر از احزاب و گروه‌ها هستيم! و بيانيه با اطلاع و مشورت خودمان بوده است! خب اگر اين طور است هر گروهي فراتر از گروه‌ها و احزاب است! جالب‌ترين بخش ماجرا در اين بيانيه آنجا بود كه نويسنده ابتدا به «دعوت وسيع اقشار مختلف و نخبگان» از خودش اشاره مي‌كند و هيچ نامي از جمنا نمي‌برد. در پايان دوباره از ابراز محبت اقشار مردم و گروه‌هاي مختلف سياسي نام مي‌برد و سپس از جبهه انقلاب اسلامي نيز تشكر مي‌كند. در واقع نويسنده حتي نام دقيق اين جبهه را يا نمي‌دانسته يا نمي‌خواسته كه ذكر كند و به جاي جبهه مردمي نيروهاي انقلاب اسلامي، فقط به ذكر جبهه انقلاب اسلامي بسنده مي‌كند كه به نوعي فراتر از اين گروه خاص است. كسي هم از نويسنده نپرسيد كه اگر حمايت و معرفي اين گروه خاص نبود، پس چرا اعلام نامزدي را به روز بعد از راي‌گيري اين جبهه موكول كرد؟

اين نحوه برخورد با جمنا بود كه سروصداي اعتراض عده‌اي را در آورد و خواهان حذف آقاي رييسي از ميان نامزدهاي منتخب خودشان شدند. اين نحوه برخورد با جمنا از موضع بالا بود و به تعبيري به اين معنا بود كه آقاي رييسي خود را بي‌نياز از حمايت اين جمع مي‌داند و آنان هستند كه از او حمايت مي‌كنند و حضورش مستقل از اين جمع است. در اين صورت كليه ادعاهاي جمنا درباره تعهد دادن نامزدهاي مذكور به اصول و شروط جمنا و اينكه اگر كس ديگري نامزد نهايي آنان شد، سايرين بايد به نفع او كنار روند، نادرست بوده است. اگر چنين تعهدي داده شده، پس آقاي رييسي نامزد آنان است و نه نامزدي مستقل و فراتر از احزاب و گروه‌ها و اگر چنين تعهدي نداده، پس چرا تاكنون آن را تكذيب نكرده است. اگر تعهد داده بايد در بيانيه حضور خود به صراحت آن را اعلام مي‌كرد و به مردم مي‌گفت در صورتي كه افراد ديگر مورد تاييد جمنا شوند به نفع آنان كنار خواهد رفت. بنابراين بسيار روشن است كه كليه ادعاهاي جمنا در اين خصوص صوري و غيرواقعي بوده است و معلوم نيست چرا بر ادعاهاي نادرست تاكيد مي‌كردند. گروهي كه در ابتداي كار تا اين حد غيرشفاف و با خطا باشد در ادامه با مشكلات بيشتري مواجه خواهد شد.

مشكل جمنا در اين بود كه گمان مي‌كرد، گروه آنان آنقدر واجد اعتبار هست كه هر كسي را معرفي كند، او چهره و برجسته خواهد شد. در حالي كه افراد مورد نظر آنان خود را چهره‌هاي برتري از جمع جمنا مي‌دانند كه بخواهند خود را در رهن تصميمات اين جمع قرار دهند. جمنا به اشتباه فكر مي‌كند كه وحدت از طريق يك راي‌گيري از سوي جمع تعريف‌نشده‌اي محقق مي‌شود. جمعي كه معلوم نيست چگونه دور هم جمع شده‌اند. نتايج راي‌گيري به نوعي توهين به بخشي از نيروهاي اصولگرا محسوب مي‌شد.

فارغ از اين نكته بيانيه آقاي رييسي نيز نشان داد كه تا رسيدن به يك متني كه واجد پختگي سياسي باشد راه درازي در پيش است. ايشان ابتدا پرسشي را از طرف مردم به اين صورت طرح مي‌كند كه: «مردم مي‌پرسند با وجود اين همه منابع سرشار و سرزمين پرنعمت، استعدادهاي متراكم انساني و رهنمود‌هاي روشن رهبر عزيز انقلاب؛ چرا وضع كشور چنين است و چرا ظرفيت مجموعه‌هاي داخلي به جاي هم افزايي براي حل مسائل كشور، صرف خنثي‌سازي يكديگر و رقابت‌هاي تخريبي مي‌شود؟» سپس در حالي كه خواننده منتظر دريافت پاسخ است به يكباره با اين اقرار مواجه مي‌شود كه گوينده خودش نيز دو دهه در سطح مديريت كلان همين نظام بوده است.

سپس مي‌نويسد كه به دليل همين حضور «نسبت به ريشه‌هاي مسائل كشور و گرفتاري‌هاي مردم آگاهي و اشراف يافته‌ام» در حالي كه افراد وقتي در مديريت كلان يك جامعه قرار مي‌گيرند بايد آن را اصلاح كنند و اگر اين كار در دستگاه قضايي كه ايشان سال‌هاي سال در سطوح بالاي آن بودند، به درستي انجام مي‌شد، طبعا مشكل چنداني در كشور باقي نمي‌ماند. ولي مساله مهم‌تر اين است كه چرا تاكنون هيچگاه نظرات اصلاحي و مديريتي خود را در سطح عمومي طرح نكرده‌اند؟ وظيفه هر شهروند به ويژه صاحبان قدرت است كه يافته‌هاي خود را براي اطلاع عموم و تاثيرگذاري بر جامعه منتشر كند، در حالي كه تاكنون حتي يك يا چند مطلب جدي درباره مسائل كشور و راه‌حل آنها از ايشان منتشر نشده است. تغيير مديريت دولتي راه‌حل نيست، بلكه راه‌حل چيز ديگري است كه اگر آن راه پذيرفته شد، آنگاه دولت را مطابق خواست گوينده براي تحقق آن خواست و برنامه تغيير مي‌دهند. به نظر مي‌رسد كه سال سياست اصولگرايي از بهارش پيداست.

  • ارزیابی مانیفست «رئیسی»

صادق زیباکلام . استاد دانشگاه تهران در ستون سرمقاله روزنامه شرق نوشت:

روزنامه شرق،۲۳ فروردین

سرانجام همان‌گونه که انتظار می‌رفت، آقای رئيسی رسما با صدور بیانیه یا مانیفست انتخاباتی خود، ورود خود به انتخابات ٢٩ اردیبهشت را اعلام کرد. یکی، دو نکته درباره این اعلامیه در همین وهله نخست، قابل‌تأمل است؛ نخستین نکته اینکه ایشان ظاهرا به‌عنوان نامزد مستقل وارد عرصه شده است. البته مستقل‌بودن ایشان به نظر می‌رسد بیشتر تدبیری باشد برای جلب آرای غیراصولگرايان، وگرنه کیست که نداند تولیت آستان قدس، نامزد اصلی اصولگرایان است. درعین‌حال نام‌برده می‌خواهد با اعلام مستقل‌بودن، توجه آرای خاکستری را جلب کند. مهم‌تر از این ملاحظه، دستورالعمل و رویکرد انتخاباتی آقای رئيسی است. به نظر می‌رسد مرکز ثقل برنامه تبلیغات انتخاباتی او، روی انتقاد از عملکرد آقای روحانی تمرکز یافته باشد. به عبارت دیگر مهم‌ترین و اصلی‌ترین سخنی که ایشان در بیانیه انتخاباتی مطرح کرده، انتقاد غیرمستقیم از عملکرد دولت یازدهم است. عمده انتقادات هم روی اشتغال و تولید، تمرکز یافته‌اند.

ایشان به مخاطبان این پیام را می‌دهد که برخلاف مسئولان فعلی که به دو امر مهم اشتغال و تولید -که دغدغه اصلی مردم است- چندان نپرداخته‌اند، نامزد اصولگرایان این دو مسئله را سرلوحه دولت احتمالی قرار خواهد داد. حتی اگر فرض بگیریم آنچه آقای رئيسی می‌گوید درست باشد و دولت یازدهم می‌توانسته خیلی بیشتر از اینها به اشتغال و تولید بپردازد، اما کوتاهی کرده و نپرداخته، باز هم مانیفست انتخاباتی معاون اول سابق قوه قضائیه، با یک نقطه‌ضعف و اشکال اساسی روبه‌رو است. به نظر نمی‌رسد که هیچ طرح و برنامه و درواقع «چه باید کرد» در مانیفست انتخاباتی اعلام‌شده، در نظر گرفته شده باشد. به عبارت دیگر او می‌گوید تولید و اشتغال در صدر اولویت‌ها قرار دارد، اما یک کلام توضیح نمی‌دهد این دو مقوله چگونه و از طریق کدامین برنامه اجرائی تحقق پیدا خواهد کرد؟

گفته می‌شود درحال‌حاضر بین پنج تا هفت میلیون بی‌کار در کشور وجود دارد. از سوی دیگر تخمین زده می‌شود برای ایجاد هر شغل، بین ١٠٠ تا ٣٠٠ میلیون تومان سرمایه‌گذاری نیاز است. اگر جمعیت بی‌کار را صرفا پنج میلیون نفر در نظر بگیریم، برای ایجاد اشتغال آنها حداقل به ٥٠٠ هزار میلیارد تومان بودجه نیاز است. برای اطلاع خوانندگان که این رقم یعنی چه میزان بودجه، نگارنده سه آمار متعلق به سال ٩٥ را می‌آورم. کل بودجه عمرانی که سال گذشته در کشور هزینه شده به ١٥ هزار میلیارد تومان نمی‌رسد. کل بودجه دانشگاه‌های کشور در سال گذشته، پنج‌هزار میلیارد تومان و کل بودجه محیط زیست کشور با بیش از شش هزار پرسنل، حدود ٣٠٠ میلیارد تومان بود. اکنون بهتر می‌توان ابعاد ٥٠٠ هزار میلیارد تومان را درک کرد. همه حرف آقای رئيسی انتقاد از عملکرد دولت یازدهم است. ایشان یک کلام پیرامون برنامه‌های دولت خود سخنی به میان نیاورده است.

نامزد اصولگرایان نه‌تنها درخصوص طرح و برنامه‌های خود به‌منظور تحقق اشتغال، بالابردن تولید، خروج از رکود، بهبود وضع معیشت اقشار و لایه‌های کم‌درآمد و سایر ابعاد اصلاحات اقتصادی که وعده ایجاد آن را داده، توضیحی به مخاطبان پیام خود نمی‌دهد، بلکه به هیچ‌یک از مسائل مهم سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هم اشاره‌ای نمی‌کند. تولیت آستان قدس، کلامی توضیح نمی‌دهد که برای بسیاری از مشکلات و ناهنجاری‌های اجتماعی؛ از فقر و اعتیاد گرفته تا بالارفتن سن ازدواج، مهاجرت فارغ‌التحصیلان ممتاز کشور به خارج و یک، دوجین معضل جدی دیگر که جامعه ایران با آنها دست‌به‌گریبان است، چه ایده‌ها و برنامه‌هایی دارد؟ ایضا معلوم نیست اگر آقای رئيسی رئيس‌جمهور شود، برای موضوعات دیگری همچون مسئله زنان، اداره دانشگاه‌های کشور، سیاست خارجی، رابطه با غرب و هیچ‌یک از موضوعات مهم و جدی کشور در مانیفست آقای رئيسی، کلامی وجود ندارد. بماند اینکه توضیحی درباره برنامه‌ها در مورد مطبوعات، فضای مجازی، توسعه سیاسی، فعالیت‌های تشکل‌های صنفی همچون کارگران، دانشجویان، معلمان و سایر صنوف وجود ندارد. به بیان ساده‌تر، رئيسی در این اعلامیه، درباره نحوه مملکت‌داری، سیاست‌های عملی و اجرائی در زمینه حوزه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اصلاح ساختار کلان اقتصاد ناکارآمد دولتی حاکم بر کشور و مبارزه با مفاسد اقتصادی چیزی به مخاطبان خود نگفته‌اند. بماند طرح‌ها و برنامه‌هایی که انتظار می‌رفت ایشان درخصوص بهبود وضعیت اسفبار محیط زیست کشور ارائه دهند. تنها چیزی که به مردم گفته می‌شود آن است که دکتر روحانی موفق نبوده است؛ همین و بس! و البته وعده اینکه نامزد اصولگرایان به حول و قوه الهی موفق خواهد شد. بدون اینکه کلامی درباره چگونه موفق‌شدن با رأی‌دهندگان بالقوه در میان بگذارد.

  • نگران میانه‌روها یا خسته‌ها؟!

روزنامه كيهان در ستون سرمقاله‌اش نوشت:

روزنامه کیهان، ۲۳ فروردین

پس از نشست خبری روز دوشنبه جناب آقای روحانی - یک روز پیش از آغاز رسمی ثبت‌نام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری- و پخش زنده آن از صداوسیما، عده‌ای نسبت به این نوع پوشش خبری در فاصله کمتر از 40 روز مانده به انتخابات اعتراض کرده و معتقد بوده و هستند صداوسیما با کدامین ادله و مجوز آنتن زنده را در اختیار ایشان و یک نشست تقریباً تبلیغاتی گذاشته است؟ آیا صدا و سیما مرعوب تبلیغات و جنگ روانی گسترده مدعیان اعتدال- اصلاحات طی هفته‌های اخیر شده است؟! این سؤالی جدی است که لازم است مسئولین صدا و سیما -به عنوان تاثیرگذارترین رسانه در انتخابات- درباره آن به طور جدی فکر کنند و اسیر تبلیغاتی نشوند که از یک سو مدعی است صداوسیما دیگر مخاطب ندارد و از سوی دیگر به دنبال قبضه انحصاری آنتن رسانه ملی است!

در نشست روز دوشنبه هنگامی که یکی از خبرنگاران درباره تناقض سخنان سال 92 ایشان درباره وعده تحول اقتصادی در 100 روز و سخنان اسفند سال 95 مبنی بر اینکه مشکلات 40 سال دیگر هم حل نمی‌شود پرسید، واکنش اولیه آقای روحانی به این سؤال بسیار مثبت بود و گفت مدت‌هاست منتظر چنین سؤالی بوده است تا یک دروغ بزرگ که انتشار آن کار مخربان است را برملا سازد! آقای روحانی با انکار وعده حل مشکلات و ایجاد تحول اقتصادی در 100 روز، گفت سخنان خود را به خوبی به یاد دارد و وعده ایشان این بوده است که پس از 100 روز بگویند و گزارش بدهند چه کرده‌اند.

اولین نکته و سؤالی که مطرح می‌شود آن است که چرا سایت ریاست جمهوری با سانسور این پرسش و پاسخ، فرصت افشای این دروغ بزرگ را از جناب ایشان گرفته است؟! عین عبارت آقای روحانی در تبلیغات انتخاباتی سال 92 از این قرار است؛ «در برنامه مدون من، علاوه بر برنامه برای حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی، سیاست داخلی، سیاست خارجی و امور فرهنگی، برنامه کوتاه‌مدت یک ماهه و 100 روزه وجود دارد. ما می‌توانیم در یک زمان کوتاه، تحول اقتصادی در کشور به‌وجود آوریم. دولت تدبیر و امید قادر است معضلات کشور را به حل‌وفصل برساند. من، دولت راستگویان تشکیل خواهم داد». آقای روحانی همان سال و در جای دیگری شبیه همین عبارات فوق را تکرار کرده و گفته‌اند؛ «در برنامه مدون من، برنامه کوتاه‌مدت یک ماهه و 100 روزه وجود دارد؛ ما می‌توانیم در یک زمان کوتاه، تحول اقتصادی در کشور به‌وجود آوریم و در آن تحول اقتصادی، بتوانیم با ایجاد یک دوره تنفس، به کارخانه‌ها و مراکز تولیدی که امروز مشکل دارند، مشکلات آنها را در آن مدت کوتاه، حل‌وفصل کنیم».

وقتی هم که خبرنگار خواست عین جملات ایشان را بخواند، اطرافیان اجازه ندادند و خود ایشان نیز با لحنی خاص گفتند مقاله‌تان را خواندید و استفاده کردیم و می‏دانیم چه می‌خواهید بگویید. عده‌ای هم که گویا از اصل برای همین کار ردیف شده بودند در اقدامی زشت و غیراخلاقی شروع به کف زدن و خندیدن کردند! فارغ از اصل سؤال و جواب، این شیوه برخورد با یک پرسش به هیچ عنوان زیبنده دولت راستگویان و هیچ دولت و دولتمرد دیگری نیست. همین نوع برخوردهاست که باعث می‌شود فلان آقای وزیر به خود جرات دهد چنان حرکتی در مقابل یک سؤال از خود بروز دهد و وقتی هم با موج اعتراض‌ها روبرو می‌شود به جای عذرخواهی، با لحنی قلدرمآبانه بگوید همین است که می‌بینید! وقتی با خبرنگاران و مقابل دوربین‌ها چنین برخوردهایی می‌شود، مردم چطور و اصلاً چرا باید نمایش‌هایی مثل «حقوق شهروندی» را جدی بگیرند و برای آن تره خرد کنند؟!

دولت یازدهم در حالی که تنها 22 روز از فروردین ماه می‌گذرد 5 سفر استانی داشته است. حال آنکه این آمار در کل شش ماه سال گذشته 5 سفر بوده است. شاید عده‌ای بگویند مگر شما مخالف پرکاری و فعالیت و سفرهای استانی دولت هستید؟ به طور قطع هیچ شهروندی از داشتن دولتی پرکار و فعال ناراحت نیست و گله‌ای ندارد اما دولت محترم فکر نمی‌کند می‌توانست همین انرژی و فعالیت را در چهار سال گذشته هم داشته باشد و به کار بندد؟ اگر دولت چنین انرژی و ظرفیتی دارد، پس چرا در این چهار سال نشانی از آن نبود و اگر اساساً ندارد ناگهان در این چند روز از کجا و برای چه آمده است؟!

نکته دیگر آن که در این نشست به سیاق نشست‌های قبلی خبرنگاران باید از ابتدای مراسم سؤال خود را مکتوب به مسئولین و دست‌اندرکاران تحویل دهند. البته چنین رویه‌ای مختص به نشست‌های رئیس‌جمهور نبوده و در برخی دیگر از نشست‌ها هم دیده می‌شود که به هیچ عنوان قابل هضم نیست و شائبه‌های جدی و فراوانی را ایجاد می‌کند و شاید از همین روست که سالهاست خبرنگار کیهان فرصت طرح پرسش را نیافته است!

در اینگونه نشست‌ها، رسانه‌ها اغلب چند سؤال طراحی کرده و به خبرنگار خود می‌دهند تا چنانچه سؤال اول پرسیده شد، سؤال بعدی مطرح شود. اما اینبار کیهان یک سؤال بیشتر نداشت و علتش هم آن بود که تقریباً مطمئن بودیم چنین سؤالی از سوی دیگر رسانه‌ها پرسیده نخواهد شد. گرچه در کنار این اطمینان، از این هم تقریبا مطمئن بودیم که بسیار بعید است چنین سؤالی فرصت مطرح شدن بیابد. گرچه دست اندرکاران نشست در جریان سؤال کیهان هستند اما بجاست مردم هم آن را بدانند و درباره آن فکر کنند. سؤال کیهان این بود؛ جناب آقای رئیس‌جمهور! آمریکایی‌ها اخیراً به صراحت اعلام کرده‌اند تحریم‌های جدید علیه ملت ایران را به علت نگرانی از تاثیر آن بر نتیجه انتخابات، به تعویق انداخته و آن را به پس از انتخابات موکول می‌کنند. به نظر شما علت این کار آمریکایی‌ها چیست و آنها نگران از دست دادن چه چیزی در این انتخابات هستند؟!

بهترین راه آن بود که این سؤال طرح می‌شد و پاسخ آن را مستقیماً از زبان جناب آقای رئیس‌جمهور می‌شنیدیم اما حال که چنین نشد به نکته‌ای کوتاه در این باره بسنده می‌شود. آمریکایی‌ها مدتهاست از ادبیات و دوقطبی «تندرو-میانه‏رو» درباره سیاست داخلی ایران دم می‌زنند و آشکارا می‌گویند باید میانه‌رو‌ها را تقویت کرد و نگذاشت تندروها بر مصدر امور بنشینند. شاید عده‌ای بگویند تندروها در خفا با طرف مقابل بسته‌اند و این حمایت‌ها نیز ناشی از توافق پنهانی و نانوشته است. اما حداقل در مورد دولت یازدهم می‌توان گفت چنین تحلیلی چندان پذیرفتنی نیست. اما این دولت یک ویژگی خاص دارد که بسیار به کار آمریکایی‌ها می‌آید و آن هم چیزی نیست جز «بی‌حالی و خستگی»!  و در مواردی نیز «وادادگی» در مقابل دشمنان بیرونی.

برای آمریکایی که بزرگ‌ترین جنگ اقتصادی تاریخ را علیه جمهوری اسلامی کلید زده، چه دولتی بهتر از این که وعده‌هایش را انکار می‌کند و مردانش معتقدند باید مدیر از خارج وارد کرد و قدرت رقابت تولیدی ما نهایتاً در حد قورمه‌سبزی و آبگوشت بزباش است و پذیرایی قطارها را هم باید به شرکت خارجی سپرد و در نهایت معتقد است 100 سال دیگر هم مشکلات اقتصادی حل نمی‌شود؟! به راستی آمریکایی‌ها حق دارند نگران باشند. کشتی گرفتن با حریف خسته و بی‌حال، از سرشاخ شدن با حریف آماده و قبراق بسیار راحت‌تر است.

 

کد خبر 366760

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار رسانه و روزنامه‌نگاری

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha