بيش از ۵۵ميليون نفر از جمعيت ۸۰ميليون نفري تركيه براي شركت در اين همهپرسي ثبت نام كرده بودند و بيش از 80درصد از آنها آراي خود را به صندوقها انداختند. با بسته شدن شعب رأيگيري و آغاز شمارش آرا، ابتدا موافقان تغيير قانون اساسي با اختلاف زيادي از رقباي خود پيش افتادند ولي با شمارش آراي شهرهاي بزرگ و مناطق غربي تركيه اين اختلاف كم شد.
در شهرهاي بزرگ ازجمله آنكارا، استانبول و ازمير، مخالفان تغيير قانون اساسي در نهايت پيروز شدند اما نتايج نهايي از پيروزي موافقان با كسب مجموع 51.4درصد آرا حكايت داشت تا اردوغان سرمست از پيروزي آن را «بزرگترين اصلاحات انجام شده در تاريخ تركيه» بخواند. «شفق باش»، روزنامهنگار و كارشناس مسائل سياسي در تركيه، اما نتيجه اين همهپرسي را حركت به سوي «يك دوره تاريك سياسي» ميداند كه حتي در طول حكومت نظاميان بر اين كشور هم سابقه نداشته است. او اگرچه معتقد است از پس اين تغييرات روزهاي خوبي در انتظار تركيه نيست، اما همچنان نگاهش به آن نيمي از جامعه است كه به خواسته اردوغان «نه» گفتهاند. شفق باش ميگويد اينها حتما در راه احياي دمكراسي تركيه مبارزه ميكنند.
- 51درصد از مردم تركيه به خواست رجب طيب اردوغان، به تغيير قانون اساسي رأي مثبت دادند. نتيجه را چگونه ديديد؟
به اعتقاد من، نتيجه همهپرسي اخير را نميتوان پيروزي رجب طيب اردوغان دانست. اگر به دقت به نتايج شهرهاي مختلف در تركيه نگاه كنيد ميبينيد كه در بسياري از شهرهاي بزرگ تركيه، ازجمله استانبول، ازمير، آنكارا، آدانا و آنتاليا، اپوزيسيون رأي بيشتري داشته است. در واقع اردوغان در مهمترين شهرهاي تركيه مغلوب مخالفان تغيير قانون اساسي شد. درنظر بگيريد كه شكست اردوغان در اين شهرها در حالي اتفاق ميافتد كه طي ماههاي اخير، تبليغات گستردهاي از سوي حزب حاكم و دولت براي همراه كردن مردم با تغيير قانون اساسي در جريان بود. در همين مدت، نيروهاي اپوزيسيون بهشدت از سوي دولت منزوي شده بودند و امكان تبليغات به گستردگي حزب حاكم را نداشتند. طي اين مدت همهجا، در رسانهها، در روزنامهها و در خيابانها، تبليغات حزب حاكم را ميديديد. من نتيجه همهپرسي را شكست سنگين اردوغان و پيروزي بزرگ اپوزيسيون ميدانم. برد اردوغان يك برد برابر با باخت بود.
- اما اردوغان اين را قبول ندارد؛ او قبول ندارد كه شكست خورده و همان يكشنبه شب هم با افتخار از پيروزياش در همهپرسي گفت.
خب، نكته مهم همين است. او ميداند كه بازنده همهپرسي بوده. بايد ببينيم چطور ميتواند با اين واقعيت كنار بيايد و اين موضوع چطور در سياستهاي آينده او بروز پيدا ميكند. من فكر ميكنم او از اين ناحيه احساس خطر خواهد كرد و برخوردهايش با مخالفان هم شدت خواهد گرفت. در همين ابتداي كار ديديم كه دولت حالت فوقالعاده را براي يكماه ديگر تمديد كرده است. اين اقدام با هدف كنترل بيشتر بر اوضاع انجام ميشود. اردوغان نگران اعتراضات خياباني عليه قانون اساسي جديد است.
- حزب جمهوريخواه خلق كه رهبري اپوزيسيون را در دست دارد و حزب اصلي مخالف تغييرات مورد نظر اردوغان به شمار ميرود صحت نتيجه اعلام شده را زير سؤال برده و گفته كه دستكم بايد يك سوم آرا بازشماري شود. دولت در پاسخ ميگويد كه هم حزب حاكم و هم گروههاي اپوزيسيون در صندوقهاي اخذ رأي نماينده داشتهاند و همهپرسي تحت نظارت آنها برگزار شده است. بنابراين صحبت از تقلب مبنايي ندارد.
بله درست است. اپوزيسيون ميگويد تخلف صورت گرفته اما نه در روند رأيگيري. ببينيد كميته انتخابات اقدامي انجام داده كه يك تخلف محرز انتخاباتي است. كميته انتخابات پيش از اعلام نتايج اعلام كرد 2.5ميليون برگه رأي بدون مهر در صندوقها وجود داشته كه همه در نتيجه نهايي، لحاظ شدهاند. اين كميته اعلام كرده از آنجا كه هيچ مدركي مبني بر تقلبي بودن اين آرا در دست نيست، نميتواند آنها را باطل كند. اعتراض گروههاي مخالف همهپرسي در اين رابطه است. اين آرا اساسا اعتباري نداشتهاند و نبايد در شمارش لحاظ ميشدند. طبق اعلام دولت، موافقان تغيير قانون اساسي حدود يك ميليون و 300هزار نفر بيشتر از مخالفان بودهاند؛ حالا اين عدد را با آن 2.5ميليون رأي مقايسه كنيد. بهنظر ميرسد تخلفي صورت گرفته كه ميتوانسته نتيجه همهپرسي را به كلي دگرگون كند. درست است كه مشخص نيست اين 2.5ميليون رأي به نفع چه گروهي به صندوقها ريخته شده اما منطقا زماني كه با اين اختلاف كم، يكي از طرفين پيروز همهپرسي ميشود، بلافاصله همه به نتيجه اعلام شده شك ميكنند.
- همانطور كه اشاره كرديد در بسياري از شهرهاي بزرگ تركيه، مخالفان تغيير قانون اساسي پيروز همهپرسي بودهاند. برداشت ما از جامعه امروز تركيه اين است كه جامعه شما به يك جامعه دوقطبي تبديل شده؛ نتيجه همهپرسي اخير كه در آن نيمي موافق و نيمي مخالف حزب حاكم هستند هم تأييدي بر اين مدعي است. چه آيندهاي براي جامعه تركيه متصور هستيد؟
به اعتقاد من اگر به جاي جامعه دو قطبي بگوييم جامعه دچار اختلاف، دقيقتر است. اما به هر حال، من نسبت به آينده اين وضعيت خوشبين نيستم. ببينيد تاريخ جهان را كه ورق ميزنيم ميبينيم كه قانوني اساسي يك كشور براي اينكه موفق باشد بايد پشتيباني مردم آن كشور را داشته باشد. در واقع جامعه است كه ميگويد قانون اساسي چگونه باشد يا نباشد. حالا جامعهاي را تصور كنيد كه نيمي از مردم آن قانون اساسياش را قبول ندارند. چه آيندهاي براي اين جامعه ميتوان متصور بود؟ همه آنهايي كه رأي منفي دادهاند اعتقادشان بر اين است كه جامعه تركيه بار ديگر به سمت ديكتاتوري پيش ميرود. من هم فكر ميكنم تركيه به يك دوره تاريك قدم خواهد گذاشت.
- با توجه به شناختي كه از جامعه تركيه داريد، فكر ميكنيد آن نيمي از جامعه كه به تغيير قانون اساسي رأي منفي داده، در مقابل اجراي آن هم مقاومت ميكند؟ يا نه فكر ميكنيد مردم كنار ميايستند و نظارهگر اقدامات اردوغان خواهند بود؟
اين به 2عامل بستگي دارد؛ يكي اينكه اقدام بعدي اردوغان چه باشد. آيا او تلاش ميكند كه با مذاكره با اپوزيسيون، آنها را در مورد تغييرات قانون اساسي قانع كند؟ من كه اينطور فكر نميكنم. عامل دوم اينكه قدم بعدي اپوزيسيون چه باشد. مردم عصباني هستند اما آيا اپوزيسيون براي هدايت اين عصبانيت تلاشي ميكند؟
آيا به پشتوانه همين حمايتي كه از سوي مخالفان همهپرسي دارد، ميتواند مانع ادامه اقدامات اردوغان شود؟ اگر اپوزيسيون بتواند خشم مردم را با ابزارهاي سياسي موجود كاناليزه كند، اين بهمعناي پايان حكومت اردوغان خواهد بود. اما اگر نيروهاي مخالف حزب حاكم، توانايي چنين اقدامي را نداشته باشند، اين خشم در جامعه تركيه خواهد ماند و اين خطرناك است. اگر مردم احساس كنند كه از طريق روندهاي دمكراتيك مثل انتخابات، پارلمان و روشهايي از اين دست نميتوانند در سرنوشت سياسيشان تأثيرگذار باشند، يا شورش ميكنند يا به كلي به روندهاي سياسي پشت ميكنند. به اعتقاد من هر دوي اينها خطرناك است.
- آيا نشانهاي ميبينيد كه حاكي از اقدام نيروهاي اپوزيسيون براي ايستادگي در مقابل خواست حزب حاكم باشد؟
بهنظر من هنوز زود است كه در اين مورد قضاوت كنيم. اگر به بيانيههاي احزاب اصلي مخالف دولت يعني حزب جمهوريخواه خلق و حزب دمكراتيك خلقها توجه كنيد، ميبينيد كه آنها نتيجه همهپرسي را قبول ندارند اما اين مخالفتشان را با زباني نرم بيان كردهاند. همين رويكرد باعث اعتراض هواداران آنها هم شده است. مردم توقع داشتند بيانيه احزاب مخالف تندتر از اينها باشد.
- خيليها ميگويند اين همهپرسي بهمعناي پايان دمكراسي در تركيه است. شما با اين نگاه موافقيد؟
بهنظر من اين نگاه، يك نگاه تقليلگراست. ريشه دمكراسي در تركيه به سالهاي دور يعني به اوايل قرن نوزدهم بازميگردد. حتي با حكومت اردوغان هم دمكراسي در تركيه باقي ميماند. دمكراسي تركيه حتي در حكومت اردوغان هم رشد كرده است ولي آنچه رخ داده، پايان دمكراسي در تركيه نيست اما قطعا بازگشت به عقب است.
ببينيد قانون اساسي كه از سوي اردوغان پيشنهاد شده، از منظر اصول دمكراتيك بسيار عقبماندهتر از آن قانوني است كه در سال1982 از سوي خونتاي نظامي حاكم بر تركيه تهيه شده بود. حتي قانون اساسي نظاميان هم بدتر از قانون اساسي اردوغان نبود. از اين منظر است كه ميگويم دمكراسي در تركيه بهخاطر تغيير قانون اساسي ضربه سنگيني خورده است. اما فراموش نكنيد كه هنوز نيمي از جامعه به اصول پيشرفته دمكراتيك اعتقاد دارند و بهطور حتم، در راه احياي آن مبارزه ميكنند.
نظر شما