بنده كلاس پنجم دبستان هستم و تمام نمراتم 20 است. برنامه جامع و مدوني براي اقتصاد كشور بر مبناي پول توجيبي والدينم داشتم. همچنين راجع به انرژي هستهاي در كتاب علوممان نكات بسيار مهمي را خواندهام و تسلط كافي و وافي بر موضوع دارم. از نظر فرهنگي هم مقدمه گلستان سعدي را به اصرار معلممان حفظ كردهام كه نشان از جايگاه ويژه فرهنگ و ادبيات در زندگي بنده دارد. بهنظر شما الان بنده بايد چكار كنم؟
پاسخ مشاور: سلام دوست عزيز. خوشحاليم كه تمام نمرات شما 20 است و از اينكه بر مطالب كتاب علومتان تسلط كامل داريد بهخود ميباليم. ميدانيم كه روح تمام بزرگان ادبيات كشور هم از اين نكته كه شما مقدمه گلستان را حفظ كردهايد شاد و مسرور است. متأسفانه شما هنوز به سن كافي براي رأي دادن نرسيدهايد و حتي نميتوانيد به نامزد مورد نظرتان رأي بدهيد چه برسد به اينكه نامزد شويد اما خوشحاليم كه ميتوانيد از والدينتان بخواهيد كه به شخص موردنظر شما رأي بدهند. قانع باشيد و در همين حد در انتخابات مشاركت داشته باشيد تا ببينيم بعدا چه پيش خواهد آمد. راستي ميدانيد كه اگر كاكتوس نصف اعتماد به نفس شما را داشت روزي 2كيلو ميوه ميداد؟
با سلام، بنده يك راننده تاكسي هستم كه پول خرد ندارم. از مسافراني كه در ماشين را محكم ميبندند متنفرم و از آنها كه نميتوانند در را درست ببندند بيشتر بدم ميآيد. درون ماشينم هزار تا كاغذ چسباندهام كه رويشان نوشته است صحبت كردن با موبايل و يا بغل دستي و يا با خودتان ممنوع. همچنين روزي چنددقيقه دستم را از روي بوق برميدارم تا خستگي مچ دستم دربرود. بهنظر شما بهترين راهكار براي اينكه بنده بتوانم بيشتر به هموطنانم خدمت كنم چيست؟
پاسخ مشاور: با سلام. راستش ميترسيم جوابتان را بدهيم فردا با قفل فرمان تشريف بياوريد دفتر روزنامه. پيشنهاد ما به شما اين است كه از شغل شريفي كه داريد استعفا دهيد و به مشاغل ديگري كه نياز بيشتري به خشونت دارد بپردازيد؛ مثلا ميتوانيد مسئول سربازخانه و يا زندانبان شويد. اگر ديديد جواب نميدهد ميتوانيد عضو تيم ملي بوكس شويد. درهر حال رانندگي تاكسي برازنده شما نيست و حيف است كه آدمي با روحيات شما هر روز با مسافران دست و پنجه نرم كند. شما داريد پشت رل حيف ميشويد. راستي اگر خواستيد تاكسيتان را بفروشيد يك ندا به بنده بدهيد. مشاوره دادن براي ما آب و نان نميشود.
با سلام. بنده پدري هستم كه پسرم سال اول دبستان است. ما با هم رابطه بسيار صميمانهاي داريم و من هميشه به او املا ميگويم. راستش چند وقت پيش با پسرم براي مشاهده مسابقه فوتبال ليگبرتر به استاديوم آزادي رفتيم اما متأسفانه پسرم در طول بازي به لطف تشويق تماشاچيان به ميزان قابلتوجهي چشم و گوشاش باز شد و الفاظي را آموخت كه بنده از ذكر آنها معذورم. ميترسم بچهام را بفرستم مدرسه و يكي از آن الفاظ از زير زبانش دربرود و مدير و معلم شاكي شوند. خواهش ميكنم به من درمانده كمك كنيد.
پاسخ مشاور: با سلام. خسته نباشيد پهلوان. خدا قوت قهرمان. متأسفانه شما با اين حركت نسنجيده دريچههايي را رو به فرزند خود گشودهايد كه قابليت بسته شدن ندارند. مگر نميدانيد كه ورزش براي افراد زير 18 سال به هيچ وجه توصيه نميشود؟ از آنجا كه دانشمندان هنوز موفق به كشف دكمه ريست فكتوري انسان نشدهاند پيشنهاد ميكنيم فرزندتان را براي ادامه تحصيل به خارج بفرستيد و ديگر جواب نامهها و تماسهايش را ندهيد تا در غربت فراموش شود. به جايش ميتوانيد فرزند ديگري به دنيا بياوريد، فقط اين بار بيشتر مراقب باشيد و هرگز او را با خود به ورزشگاه نبريد.
نظر شما