فارس نوشت: محمدباقر قالیباف کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری شامگاه امروز چهارشنبه 13 اردیبهشت با حضور در شبکه خبر به بیان دیدگاههای خود پرداخت.
محورهای اظهارات قالیباف به این شرح است:
*اول باید ببینیم انقلاب چیست و انقلابی کیست؟ و سپس مصادیق آن را دنبال کنیم. با توجه به نگاه های مقام معظم رهبری و خواست های مردم بر این باور هستم انقلاب یعنی مجموعه کارهایی که در چهارچوب اسلام سیاسی امام (ره) برای خدمت به مردم اتفاق بیفتد.
*هدف ما در 12 فروردین سال 58 همین بود که نظام مقدس جمهوری اسلامی بتواند به جامعه خدمت کرده و جامعه را به سمت رفاه مادی و سعادت اخروی پیش ببرد. انقلابی نیز هر کسی است که بتواند این کار را انجام دهد تا کارآمدی دین در اداره امور جامعه را برای این مردم عزیز را اولویت محرومان و مستضعفان به اثبات برساند.
*کسی نمیتواند بگوید من انقلابی هستم، اما از مردم جدا باشد و به تودههای مردم توجه نکند. انقلاب ما انقلاب مستضعفان و یک انقلاب مردمی بوده است.
*بخشی از افراد در جامعه، تافته جدا بافته هستند، به این معنی که قانونشکنی کرده، قانون را دور میزنند و با استفاده از رانت و اطلاعات از توده مردم جدا هستند. این افراد، ویژهخوارانی هستند که برای مردم مشکلات و چالش درست میکنند.
*انقلابی کسی است که بتواند دغدغه مردم را حل کند. امروز نزدیک به 10 میلیون از جامعه در فقر شدید هستند و 25 میلیون نفر از کمدرآمدها هستند.
*ما در حین اینکه یکدرصد جمعیت دنیا را داریم، اما پنج درصد منابع را داریم، بنابراین انقلابی نمیتواند بگوید «نداریم» و «نمیشود».
*ما امروز جوانهای قابل و خلاقی را داریم که با تکنولوژیها و مدیریت نسل چهارم آشنا هستند؛ انقلابی نمیتواند بگوید ما «نمیتوانیم».
*هدف اصلی ما خدمت به مردم در سایه نظام اسلامی است، البته معتقدم یک «انقلابی» حتماً باید روحیه مبارزه با رانتخواران و فساد و مبارزه با آن 4 درصد را داشته باشد.
یکی از کانونهایی که امروز به مردم، تولیدکننده و کارخانهداران فشار وارد کرده و حتی برای بسیاری از افرادی که تولید ثروت میکنند مزاحمت ایجاد میکند، قاچاق کالا است.
*امروز حدود 25 میلیارد دلار قاچاق کالا صورت میگیرد و قطعاً این قاچاق کالا را افراد ضدانقلاب انجام میدهند، چون خلاف منافع کشور عمل میکنند.
*دلالها و زالو صفاتی هستند که از دسترنج مردم، کارگران و تولید کشاورزان سود انبوه میبرند و گرانی را بهروی دست مردم میگذارند، اما «دولت مردم» رسیدگی به این موارد را در راس کارش قرار میدهد؛ ما با عمل و رفتارمان این روحیه انقلابی را ترویج میکنیم تا مردم ببینند.
*قوه مجریه میخواهد مسئولیت اداره و اجرای کشور را برای یک دوره چهار ساله بر عهده بگیرد و 80 میلیون جمعیت با این همه سرمایه و منابع انسانی میخواهند ظرفیتهای خود را در اختیار رئیس دولت قرار دهند، از اینرو بدون داشتن یک کارنامه مشخص اجرایی و بدون توان لازم، بقیه موارد تحت تأثیر قرار میگیرد.
*رئیس دولت نباید مشکل مردم را حل نکند و دغدغههای مردم و رهبری بر زمین بماند؛ طبیعتاً دغدغههای مقام معظم رهبری نیز جز دغدغههای مردم، چیز دیگری نیست. به همین جهت دولت باید وظیفه خود را در مقابل قانون اساسی و بودجه سالیانه و برنامه پنج ساله انجام دهد.
*یکی از نکاتی که مردم امروز با دولت دچار چالش هستند، ضعف و ناکارآمدی دولت است. امروز کمتر کسی از افراد تحصیلکرده و ماهر یا افراد غیر تحصیلکرده و بدون مهارت را میبینید که از بیکاری رنج نکشد. حتی آنهایی که مشغول به کار هستند نیز امنیت شغلی ندارند و فکر میکنند کارگاه و تولیدی آنها هر روز ممکن است با مشکلی روبرو شود.
*امروز این ضعف کارآمدی وجود دارد، در شرایطی که سالانه یک میلیون 300 هزار نفر به جمع کسانی که میخواهند در بازار کار مشارکت کنند، اضافه میشود که باید پاسخگوی آنها هم باشیم. طبیعتاً وقتی این مشکل از دید اینها قابل حل نیست، نه میتوانیم بگوییم دولت، انقلابی و کارآمد است و نه میتوانیم بگوییم به وظیفه خودش توجه کرده است.
*ما در «دولت مردم» اولویت را بر تحول در عرصه اقتصادی گذاشتهایم.
*اگر امروز بحران اقتصادی را مهار نکنیم، حتماً با چالشهای جدی در حوزه مسایل اجتماعی مثل اعتیاد، طلاق و حاشیهنشینی روبرو خواهیم شد که افسردگی و تنشهای اجتماعی و بهدنبال آن ناامیدی و از بین رفتن نشاط خصوصاً در نسل جوان را بهدنبال خواهد داشت.
در این تحول در گام اول 25 میلیون نفر را باید با سرعت بیشتر و به صورت اورژانسی مورد رسیدگی قرار دهیم. در همین بخش باید برای یک اشتغال پایدار و در مرحله اول یک اشتغال عمومی تلاش کنیم تا بتوانیم در طول دوره چهار ساله 5 میلیون شغل را با کمک مردم، کارآفرینان، صنعتگران و افراد مولد کالا و تولید کنندگان ثروت ایجاد کنیم.
قرار بود یارانه ها به صورت هدفمند داده شود اما در این بخش اشکالاتی وجود دارد و این کار ناقص شکل گرفت. خانواده ها در سال 89 مبلغ 45هزار و 500 تومان دریافتی داشته اند اما ما خانواده هایی را داریم که واقعا زندگی آنها با یارانه اداره می شود. تورم و گرانی که در این سال ها اتفاق افتاده، حداقل سه برابر است. یعنی امروز بر اساس شاخص های بانک مرکزی قدرت خرید یارانه به اندازه 15 هزار تومان است در این شرایط آیا نباید این یارانه را افزایش دهیم تا قدرت خرید مردم نیز افزایش پیدا کند؟ امروز اگر این خانواده ها 150 هزار تومان دریافت کنند معادا 45هزار و 500 تومانی است که در سال 89 دریافت می کردند.
امروز ممکن است فردی سرکار باشد و فردا به هر دلیلی از محیط کار بیرون بیاید و یا منتظر کار است. از این رو در برنامه های خود بحث کارانه را مطرح کردم که این منطبق با برنامه است.
بعضی از افراد فکر می کنند که این کار تنها در کشور ما انجام می شود؛ این در حالی است که در اکثر کشورهای دنیا و مخصوصا کشورهای پیشرفته، وقتی مردم با چالشی روبرو می شوند دولت نیز بلافاصله سیاست های جبرانی خود را برای حل مشکل مردم اعمال م کند. ما هم مکلف هستیم با نگاه به توده ها، این کار را انجام دهیم.
در این شرایط حتما به حاشیه رفتن کار درستی نیست. به اضافه اینکه کسانی به حاشیه ها می روند که یا در مدیریت ضعف دارند و یا دغدغه آن ها دغدغه مردم نیست.
اگر در متن کار باشیم، دغدغه مردم را داشته باشیم و ضعفی در کار نداشته باشیم، هیچ دلیلی ندارد به حاشیه برویم بلکه باید تمام وقت خود را برای خدمت به مردم بگذاریم.
نظر شما