در اين ميان جوانان ايراني هم بيكار ننشستهاند و براي نجات شهر و كشورشان از اين وضعيت، آستين همت را بالا زدهاند. چندي قبل وقتي فيلم و خبر ساخت خودرويي كه به جاي بنزين، آب ميسوزاند منتشر شد كسي باور نميكرد كه با ريختن آب در باك خودرو بتوان ماشين را به حركت درآورد. اما اين خبر واقعيت داشت. علاءالدين جاسمي زرگاني، مبتكر ايراني يكي از كساني است كه پس از سالها تلاش و تحقيق و مطالعات علمي و انجام آزمايشهاي مختلف توانسته آب را بهعنوان سوخت، جايگزين بنزين كند و «خودروي آبسوز» اختراع كند. اين جوان ايراني كه بسياري از مجامع علمي بزرگ دنيا از او دعوت بهعمل آوردهاند و بسياري از خبرگزاريهاي خارجي موفقيت او را بهعنوان انقلابي در صنعت خودرو معرفي كردهاند، زاده اهواز است؛ شهري كه ريزگردها نفسش را گرفته است. او با يك دستگاه پژوي 405كه آب بهجاي بنزين داخل باك آن ريخته ميشود بارها در برابر دوربينها و در خيابانهاي شهر تردد كرده است تا همه به اين باور برسند كه خواستن توانستن است. او از اين موفقيت و توليد هيدروژن از آب و استفاده از آن براي سوخت خودروها و سختيهايي كه در اين راه تحمل كرده و همچنين ناملايمتها و برخي ادعاها از سوي برخي كه نميخواهند اين موفقيت بزرگ را باور كنند ميگويد.
- رؤياي كودكي
سال 1358در اهواز به دنيا آمدم. آن روزها در جنوب از گردوغبار و آلودگي خبري نبود و زيباييهاي كارون مثل هميشه جذاب بود. هنوز هم صداي خمپاره و موشكهاي دشمن كه بر تن خسته شهر فرود ميآمد را بهخاطر دارم؛ روزهايي كه مردم اهواز حاضر نشدند ديارشان را ترك كنند و در برابر دشمن مقاومت كردند. فرزند چهارم خانواده بودم و مثل همه بچههاي هم سن و سالم جنگ را با همه وجود لمس كردم. روزهاي داغ تابستان در كوچه و خيابان بازي ميكرديم و هميشه دوست داشتم از علت بهوجود آمدن پديدههايي كه ديدن آن براي من عادت شده بود سردربياورم. پدرم در تاسيسات فني فعاليت داشت و همين باعث شد تا او مرا در مسيري قرار بدهد كه امروز بتوانم دست به اختراع بزرگي بزنم. او فردي مذهبي بود و به آينده فرزندانش اهميت ميداد. پدرم يكي از كساني بود كه در كار نصب و راهاندازي و تعمير پكيجهاي سبك و سنگين تبحر داشت و به همين دليل از نظر دانش فني بسيار قوي بود. او يكي از پشتوانههاي اصلي من در زندگي بود و به جرأت ميتوانم بگويم شمعي كه امروز زندگيام را نوراني كرده از وجود پدر است. شروع كار را او به من آموخت و كسي بود كه براي نخستين بار در كودكي آچار بهدست من داد و هميشه سعي ميكرد حس كنجكاوي مرا تحريك كند تا از نحوه كار ماشينهاي اسباب بازي برقي سردربياورم. اجازه ميداد تا آنها را خراب كنم تا نحوه كاركردن آنها را ببينم. 7ساله بودم كه پدر ماشين اسباببازي مرا به يك آرميچر وصل كرد و دو سيم از آن بيرون كشيد و به من گفت با قرار دادن باتري به دو سر سيم ميتوانم ماشين را به حركت دربياورم. هيچگاه آن روز را فراموش نميكنم. ماشين حركت ميكرد و من احساس ميكردم سازنده اين ماشين هستم. پدر كه بهخوبي متوجه علايق من شده بود سعي ميكرد زمينههاي رشد آن را فراهم كند. از فرداي آن روز به مغازه اسباب بازي فروشي ميرفتم و انواع مختلف ماشين مثل تريلي يا ماشينهاي آتشنشاني و هليكوپتر را ميخريدم و در خانه با جدا كردن قطعات و سرهم كردن آنها خودروي جديد درست ميكردم. با توجه به علاقهاي كه داشتم در 15سالگي شروع به ساخت هواپيماهاي مدل كردم. بعد از ساخت مدلها احساس ميكردم يك گام ديگر به قله آرزوهايم نزديكتر شدهام.
آشنايي من با بنزين هم به زمان كودكيام بازميگردد. آن زمان بنزين كوپني بود و پدرم يك بليزر داشت. هر وقت به پمپ بنزين ميرفتيم با تعجب بهخودروهايي كه در صف قرار داشتند نگاه ميكردم. شيلنگ پمپهاي بنزين براي من جذابيت خاصي داشت و از آنجا كه شباهت زيادي به شيلنگ آب داشت تصور ميكردم رانندهها آب داخل باك ميريزند. اما وقتي متوجه ميشدم كه داخل پمپهاي بنزين خبري از آب نيست با خودم فكر ميكردم كه چرا به جاي بنزين داخل ماشين آب نريزيم! اين سؤال هميشه ذهنم را مشغول كرده بود تا اينكه در سال دوم راهنمايي با الكتروليز آشنا شدم. معلم به ما ياد داد كه در الكتروليز هيدروژن از اكسيژن جدا ميشود و هيدروژن قابل سوخت و اشتعال است. از همان سال به موضوع الكتروليز علاقهمند شدم و روي آن كار كردم. با باتري براي خودم الكتروليزهاي مختلف ميساختم و با آن آب را تجزيه ميكردم. ظهرها وقتي پدر استراحت ميكرد مخفيانه سوئيچ ماشين را برميداشتم و پس از بازكردن كاپوت، از باتري ماشين براي دستگاه الكتروليز استفاده ميكردم. با مثبت و منفي باتري آشنا نبودم و باتريهاي زيادي خراب كردم. بارها مسير را اشتباه رفتم اما بالاخره به اين فناوري دست پيدا كردم.
- اولينگام
آن سالها در زمينه ساخت دستگاه الكتروليز تبحر خاصي داشتم و در اين زمينه مطالعات زيادي انجام ميدادم. هيچوقت فراموش نميكنم كه دوران نوجواني از اينترنت پرسرعت امروزي خبري نبود و تنها با اينترنت خانگي كه از طريق مودم به كامپيوتر وصل ميشد، بايد انتظار زيادي ميكشيدم. تا پاسي از شب مقالات مختلف علمي را مطالعه ميكردم. در سن 23سالگي نخستين مقاله علميام را به رشته تحرير درآوردم. اين مقاله در 25صفحه بود و موضوع آن درباره جايگزيني آب به جاي سوختهاي فسيلي بود. در آن سال با تحقيقاتي كه انجام داده بودم نوشتم اگر چنين شود چه اتفاقهايي در دنيا خواهد افتاد. اين مقاله سكوي پرتابي براي من بود و هنوز هم اين مقاله -كه با دستخط خودم نوشته بودم- برايم شيرين است زيرا حاصل مطالعات و تحقيقات خودم بود. هنگام نوشتن اين مقاله به روزهاي جنگ فكر ميكردم و اينكه خودروهاي نظامي و موشكها و هواپيماها سوخت خود را از كجا تأمين ميكنند و اگر از آب بهعنوان سوخت استفاده كنيم چه انقلابي در اين زمينه اتفاق خواهد افتاد. ذهنيت من به اين ترتيب شكل گرفت و همه تمركزم روي اين موضوع بود. وقتي همراه خانواده به مسافرت ميرفتيم متوجه كمبود جايگاههاي بنزين ميشدم. آن زمان وقتي از اهواز بيرون ميرفتيم تا خرمآباد خبري از پمپ بنزين نبود و پدر دائم نگران تمام شدن بنزين بود. اين ذهنيت هميشه با من بود. بيراهههاي زيادي رفتم، مطالعات زيادي انجام دادم و هزينههاي بسيار زيادي كردم و با دسترنج خودم علاوه بر تأمين هزينههاي تحصيل، براي تحقيقات نيز هزينه ميكردم. بعد از ديپلم همه تمركزم بر اين موضوع بود كه چطور ميتوانم از آب، سوخت ماشين توليد كنم. البته قبل از اين اختراع يك پروژه ساختماني به ثبت رساندم كه در سن 18تا 21سالگي آن را انجام دادم. بعد از تحصيل در رشته كامپيوتر دانشگاه ميمه، براي ادامه تحصيل به تركيه و سوريه رفتم و مقاطع كارشناسي و ارشد را در اين كشورها گذراندم.
- آب به جاي بنزين
سيستم جديد و منحصربه فردي ابداع كردم كه ميتوان آن را روي انواع خودرو نصب كرد. در اين روش جديد، يك دستگاه الكتروليز درون خودرو جاگذاري ميشود. زماني كه استارت زده ميشود اين دستگاه شروع به توليد هيدروژن ميكند، اين گاز وارد لولهاي ويژه شده و سپس فشرده ميشود تا مانند سوخت براي خودروها بهكار گرفته شود. در اين خودروها هيچگونه تغييري در سيستم موتور انجام نميگيرد و در واقع با همين موتورهاي موجود در كشور به اين فناوري دستيافتهام. در كل ميتوان گفت آب را به سوخت پاك تبديل كردهايم. توليد هيدروژن از طريق تجزيه آب پديده جديدي نيست و سالهاست بشر به اين فناوري دست پيدا كرده است. اما آنچه كشف جديد را قابل تأمل ساخته، الكتروليز آب با مصرف الكتريسيته كم و همچنين غير انفجاري بودن اين گاز است. در حقيقت توانستم يك روش ارزان اما كارآمد براي توليد هيدروژن ابداع كنم و به نوعي هيدروژن را رام كردم. گاز بهدست آمده يك سوخت پاك ارزان خواهد بود و مشكل جايگزين كردن سوختهاي فسيلي به وسيله سوختهاي تجديدپذير را رفع ميكند.
اين پروژه نخستين پروژهاي خواهد بود كه در سطح جهان به بهرهبرداري خواهد رسيد و بهدليل ارزاني، مقرون بهصرفه، بيخطر و قابل رقابت با سوختهاي رايج خواهد شد. اين سوخت فاقد هيچگونه آلايندهاي است. هيدروژن توليدي و رام شده وارد موتورهاي چدني خودروهاي ديزلي و بنزيني شده و تبديل به نيروي محركه ميشود. در كشور آلمان و در سال 2003روي خودروي بي.ام. و سري 7سوخت هيدروژني را امتحان كردند اما موفق نبود. آنها براي اينكه اين روند ناكام نماند موتور خودرو را تعويض كرده و سازه آن را تبديل به فولاد كربن كردند. اين كار يك و نيم ميليون مارك هزينه در پي داشت و به هيچ عنوان توجيه اقتصادي نداشت و آنها فقط ميخواستند به دنيا نشان بدهند كه اين كار را انجام دادهاند. اما ما سامانه و رآكتوري را ساختهايم كه اين قابليت را دارد كه آبي را كه داخل باك ماشين ميريزيم تبديل به هيدروژن كرده و بدون اينكه موتور ماشين عوض شود با سوخت هيدروژن راندمان قدرت ماشين تأمينشود. اين دستگاه در باك خودرو نصب ميشود و عمل جداسازي هيدروژن را انجام ميدهد. اين هيدروژن به سمت موتور هدايت شده و در محل خاصي از موتور ميسوزد و نيرو توليد ميكند. همچنين خروجي اگزوز خودرو به جاي مونواكسيد كربن، صددرصد بخار آب است و اين بخار با محيطزيست كاملا سازگار است.
- بازگشت به هواي پاك
پس از اختراع بهدنبال جايي بودم كه بتوانم آن را عرضه كنم و در اختيار مردم كشورم قرار بدهم. پس از رايزني با يكي از شركتهاي خودروسازي به آنجا رفتم و در حضور اعضاي هيأت علمي بهوسيله فيلم و كاتالوگ نحوه عملكرد سوخت هيدروژن و عمل كاتاليزور در باك ماشين را توضيح دادم. آنها ابتدا نميپذيرفتند ولي سرانجام قبول كردند، اما از من خواستند همه دانش اين كار را در اختيارشان قرار بدهم تا پس از بررسي با من تماس بگيرند. اما من اين كار را انجام ندادم زيرا اين دستاورد متعلق به من است و نميخواستم اين طرح نيز به سرنوشت اختراعات و طرحهاي قبليام دچار شود. تنها خواسته من اين است كه اين كار در ايران به توليد انبوه برسد. توليد اين رآكتور يك انقلاب صنعتي در سوخت است. اديسون وقتي برق را اختراع كرد و با آن يك لامپ روشن شد نميدانست كه بعد از گذشت چندين سال اين برق چه انقلابي در صنعت ايجاد خواهد كرد. سوخت هيدروژن نيز همين وضعيت را دارد و دليل اينكه بيشتر بهعنوان سوخت خودرو آن را مطرح ميكنيم بهخاطر اين است كه خودرو مخاطبپسندتر است و همه مردم به نوعي درگير موضوع سوخت خودرو هستند، وگرنه از انرژي هيدروژني مثل هر انرژي ديگري ميتوان در زمينههاي بسياري استفاده كرد. امروز نيروگاههاي ما براي تأمين برق هفتو نيم ميليون ليتر گازوئيل ميسوزانند و اگر سوخت هيدروژني جايگزين شود ميتوانيم از آن در نيروگاهها، ناوگان اتوبوسي و تريليها، قطارها و هواپيماها و كشتيها استفاده كنيم.
خوشبختانه من و دوستانم كه در زمينه ساخت اين رآكتور فعاليت ميكنيم مشكل اقتصادي نداريم و تنها دغدغهمان توليد اين رآكتور براي مردم است تا مردم پس از استفاده از آن، خودشان به مسئولان اعلام كنند كه بايد از چنين دستاوردهاي علمياي حمايت شود. مجامع علمي بزرگ دنيا فرمول ساخت اين رآكتور و سامانه را ميخواهند اما ما نميتوانيم اين كار را انجام بدهيم و تصميم گرفتهايم آن را بهدست مردم كشورمان برسانيم. با اين كار علاوه بر اينكه منابع نفتي كشور آسيبي نميبينند ميتوان رفاه عمومي براي مردم ايجاد كرد و در همين تهران با استفاده از سوخت جايگزين، هواي تهران را به سالها قبل كه همه روزهاي سال پاك بود بازگرداند. از اين سامانه و رآكتور ميتوانيم به مناطقي از كشور كه از داشتن گاز محروم هستند سوخت پاك بدهيم. البته برخي ميگويند بهدليل كمبود آب در ايران، استفاده از آب تصفيه شده مقرون به صرفه نيست اما به جاي آب تصفيه شده ميتوان از آب شور، آبهاي پسماند و آب رودخانه و چاه و... استفاده كرد. حتي ميتوان از شيرابهها استفاده كنيم و به اين ترتيب به محيطزيست كمك كنيم. همچنين از گاز هيدروژن ميتوانيم در مصارف خانگي استفاده كنيم و در سرما از بخاريهايي استفاده كنيم كه سوخت آنها هيدروژن است و به اين ترتيب از مرگ تلخ چند صد نفر از هموطنان كه هر ساله بر اثر استنشاق گاز CO2جان خود را از دست ميدهند جلوگيري كنيم.
- پيروزي يعني ننشستن
من هيچگاه شكست را نميپذيرم و شكست براي من معنايي ندارد زيرا معتقدم اگر از كار دست بكشيم و گوشهاي بنشينيم يعني شكست خوردهايم. براي اختراع اين سامانه و رآكتور بيش از 80بار با بنبست مواجه شدم اما نااميد نشدم. در زمان اختراع و كار روي اين سامانه چندين بار با انفجار شديد مواجه شديم و من و همكارانم دچار سوختگي شديم و هنوزهم اثرات آن در بدن من مشهود است. همه تلاش من اين بود كه بتوانم گاز هيدروژن را كه از قابليت انفجار بالايي برخوردار است مهار كنم و سرانجام موفق شدم. همه تلاش و آرزوي من اين است كه دنيا را تبديل به جهاني عاري از كربن كنم و از مسئولان ميخواهم كه در اين راه از من حمايت كنند و زمينهاي را فراهم كنند تا بتوانم اين دستاورد بزرگ علمي را كه انقلاب عظيمي در سوخت ايجاد خواهد كرد به توليد انبوه برسانم. اين آمادگي را داريم كه در راستاي اقتصاد مقاومتي، توليد - اشتغال، آن را روي انواع مختلف خودروها نصب و راهاندازي كنيم.
- فقط براي وطنم
امروز يكي از بحرانهاي كلانشهرها ازجمله تهران، بحث آلايندگي هواست و اين آلايندگي نفسها را تنگ كرده. آمارها نشان ميدهد كه سالانه 5هزار نفر بر اثر استنشاق گازهاي گلخانهاي كه از ماشين و همچنين وسايل نقليه موتوري و كارگاهها و كارخانهها منتشر ميشود جان خود را از دست ميدهند. من احساس ميكنم در قبال هر نفسي كه در تهران گرفته ميشود مسئول هستم. دعوتنامههاي بسياري از كشورهاي مختلف براي من ارسال شد و دعوت به همكاري كردند اما اگر قرار بود به اين دعوتنامهها پاسخ مثبت بدهم تكليف مردم كشورم چه بود؟! اين بزرگترين خيانتي است كه ميتوانم به هموطنان داشته باشم. خبرگزاريهاي مهم دنيا و هيأتهاي علمي پس از رونمايي از اين اختراع در پانزدهمين نمايشگاه بينالمللي محيطزيست در تهران، بارها به ايران سفر كرده و از اين دستاورد بزرگ علمي كشور گزارش تهيه كردهاند. آنها به اين باور علمي رسيدهاند كه با توليد سوخت هيدروژن از آب ميتوان آن را جايگزين سوختهاي فسيلي كرد. 43سال قبل در كشور آمريكا جداسازي هيدروژن انجام گرفت اما از آن در صنايع نظامي و فضايي استفاده ميكنند و يكي از فناوريهاي محرمانه دنيا محسوب ميشود.
- ماشين دايي و سوخت پاك
پا به سن 8سالگي گذاشته بودم و هميشه ذوق اين را داشتم كه داييام با ماشين آرياي خودش ما را به پارك ببرد. يكي از روزها وقتي به خانه ما آمد قول داد كه همه ما را با ماشين به پارك ببرد. چند ساعت بعد با خوشحالي از دايي خواستم ماشين را روشن كند تا به پارك برويم اما دايي گفت ماشين بنزين ندارد و نميتوانيم برويم. از شنيدن اين حرف خيلي ناراحت شدم اما ناگهان جرقهاي در ذهنم زده شد. شيلنگ آب را از حياط بيرون بردم و آن را داخل باك ماشين دايي قرار دادم و شير آب را بازكردم. آب داخل باك ميرفت و من در دنياي كودكيام تصور ميكردم بنزين وارد باك ماشين ميشود. با خوشحالي به دايي خبر دادم كه باك ماشين را پر از بنزين كردهام و ميتوانيم به پارك برويم. وقتي دايي از خانه بيرون آمد با ديدن شيلنگ آب داخل باك از تعجب خشكش زد. آن روز كتك مفصلي خوردم و از رفتن به پارك نيز محروم شدم. 15روز ماشين دايي مقابل خانه ما متوقف شده بود و حركت نميكرد. من از اين فرصت استفاده كرده و ماشين دايي را به آزمايشگاه تبديل كرده بودم. از باتري آن آنقدر استفاده كردم تا باتري خراب شد. بعد از 15روز دايي كه متوجه شده بود، ماشين را به هر سختياي كه بود به نقطه ديگري منتقل كرد. آن روزها تصور ميكردم آب ميتواند جاي سوخت را بگيرد و خوشبختانه در 25سالگي به اين باور رسيدم و آن را به مرحله توليد درآوردم. در زمينه هيدروژن و پيل سوختي تحقيق و مطالعه كردم و توانستم با تحقيقات گسترده در عرصه انرژي جايگزين، به نوآوري بزرگ و منحصر به فردي در جهان براي خودروهاي شهري دست يابم؛ موفق شدم از آب، گاز هيدروژن ارزانقيمت توليد كنم.
- تواني بيشتر از خودروي بنزيني
پاسخ به 5سؤال رايج درباره خودروي آبسوز
1- چرا خودروهاي هيدروژني كه از اواخر سال2016 وارد بازار خواهند شد از آب بهعنوان سوخت استفاده نميكنند و مستقيم منبع ذخيره هيدروژن دارند؟
اينكه چرا خودروهاي هيدروژني نسل جديد از آب براي سوخت استفاده نميكنند، كار مافياي سوخت است زيرا اين كار شدني است؛ همانطور كه ما اثبات كرديم. آنها ميخواهند اين تكنولوژي را چندين دهه بعد به مردم بدهند زيرا اگر از آب استفاده كنند ديگر كسي سراغ سوخت هيدروژن و اينكه در جايگاههاي مخصوص، باك ماشين را پر از هيدروژن كرده و بابت آن پولي بپردازد، نميرود. خودرويي كه ما توليد كردهايم و سوخت آن نيز آب است را شايد 70سال ديگر مافياي سوخت جهان ارائه كند اما ما آن را امروز رونمايي كردهايم.
2- چگونه توانستيد خطر بالاي احتراق و انفجار را در اين خودرو مهار كنيد؟
هيدروژن غيرقابل انفجار است اما قابليت اشتعال دارد. بهطور مثال بنزين مايع قابليت انفجار ندارد و تنها قابليت اشتعال دارد. هيدروژن نيز به همين شكل است و ما با كنترل آن و رام كردن از قابليت اشتغال آن استفاده كردهايم.
3- آيا توانستهايد مجوزهاي سازمان استاندارد را بگيريد؟
متأسفانه بهدليل عدمهمكاري دولت و مسئولان هنوز نتوانستهايم آن را به تأييد سازمان استاندارد برسانيم اما به گواهي بسياري از مجامع علمي دنيا اين سوخت، استاندارد بوده و كاملا سازگار با محيطزيست و پاك است.
4- آيا خودرو بهعنوان يك اختراع به ثبت رسيده است؟
براي ثبت اين اختراع در ايران كارهاي مقدماتي آغاز شده است اما آن را در انگلستان به ثبت رساندهايم.
5- آيا توان خروجي خودرو در مدلي كه شما طراحي كردهايد كاهش مييابد؟
بههيچ عنوان توان خروجي خودرو كاهش پيدا نميكند. خودروهاي گازسوز در سربالاييهايي با شيب 15و 20درجه بهدليل كاهش قدرت خودرو مجبور به استفاده از بنزين ميشوند اما در سوخت هيدروژن اينگونه نيست. در هر ليتر بنزين 29مگاژول انرژي وجود دارد ولي در هيدروژن 96 مگاژول انرژي است و اين يعني 3 برابر قدرت؛ و به اين ترتيب قدرت ماشين بيشتر خواهد شد.
نظر شما