بيشتر آنها ابتدا خرده اراذل و اوباشان محلي بودهاند كه بعد از محكوميتها و زندان رفتنها به تبهكاران خطرناك تبديل شدهاند. گزارشي كه در ادامه مرور ميكنيم مربوط به پرونده 4جوان خردهاراذل و اوباش است. اين پرونده توسط «نادر اقتصاد» رئيس شعبه110 دادگاه كيفري شيراز بررسي و با خردمندي قاضي و البته رفتار دلسوزانه شاكي به بهترين شكل ممكن بسته شد. قاضي پرونده و شاكي در گفتوگو با همشهري از جزئيات اين پرونده ميگويند.
- جرم اين چند نفر چيست؟
مجرمان اين پرونده، تعدادي جوان هستند كه نظم محله را به هم ريخته بودند. خودشان را گردنكلفت محل ميدانستند و به همين علت با فردي درگير شده بودند؛ درگيرياي كه به ضرب و جرح با چاقو ختم شد. شاكي پرونده در پي اين سوءقصد، با ضربه چاقوي يكي از اين افراد مجروح شده و با طرح شكايت او هر 4نفر دستگير شدند.
- يك نفر با چاقو ديگري را مجروح كرده، چرا هر 4نفر دستگير و محاكمه شدند!؟
اهالي محل از رفتار اين 4جوان شكايت داشتند. آنها با رفتار قلدرمنشانهشان ايجاد رعب و وحشت كردهاند. ميزان جراحت چاقو بسيار سطحي بود. آنها بيشتر بهخاطر رفتار نامناسبشان محاكمه شدند.
- اين جرم چقدر حبس دارد؟
يك سال.
- و شما قلدرهاي محل را چطور مجازات كرديد؟
با اقدام پسنديده و خيرخواهانهاي كه شاكي پرونده در حقشان انجام داد، دست بنده را باز گذاشت تا بتوانم از مجازاتهاي جايگزين حبس استفاده كنم. شاكي پرونده، رضايت داد و قلدرها موظف شدهاند به جاي يكسال زندان، 4ماه محلهشان را نظافت و خدمات رايگان عمومي ارائه كنند. البته بايد به مسجد محل هم بروند.
- چرا اين مجازات جايگزين را درنظر گرفتيد؟
اين حكم غرورشان را كمتر ميكند. فضاي مسجد فرصتي براي تفكر هم به آنها ميدهد. وقتي محيطي فراهم شود كه بتوانند نماز صبح برگزار كنند، همچنين با نظافت مسجد، در فضا و محيطي سالم قرار گيرند، مسيرشان را تغيير ميدهند. اهالي محل شاهد اين تغييررفتار هستند و رضايتشان جلب ميشود.خدا هم حتما كمكشان ميكند.
- مجرمان متحول شدهاند!؟
حكم درحال اجراست. اما هر 4نفرشان ضمن اينكه از رفتارشان بسيار نادم هستند، از اين نوع مجازات نيز استقبال كردهاند.
- رضايت دادم تا چاقوكش حرفهاي نشوند!
شاكي پرونده ميگويد: «زندان مكان مناسبي براي اين افراد نيست. كساني كه با من درگير شدهاند، جواناني خام و مغرور بوده و تا به حال حبس را تجربه نكردهاند. اين افراد خاطي تا به حال با خلافكاران بزرگ نشست و برخاست نداشتهاند. اگررضايت نميدادم و زنداني ميشدند، با توجه به شناختي كه از آنها دارم، شك ندارم به جاي همنشين شدن با زندانيهاي پشيمان، با مجرمان دانه درشت رفاقت ميكردند و وارد دنياي تبهكاري و جرم و جنايت ميشدند. رضايت دادم تا پاي آن چند جوان به زندان باز نشود و چاقوكش حرفهاي نشوند.»
نظر شما