اينجا بيمارستان است و اتاقها پر از كودكان كمسن و سالي است كه بهخاطر بيماري بستري هستند. با اينكه ايام امتحانات است اما از تخته سياه و كتاب و دفتر خبري نيست. اين كودكان بيمار گاهي تا چندماه در بيمارستان بستري هستند و جاي آنها در نيمكت مدرسهها خالي است.اما آنها نياز به آموختن دارند تا هم درد را فراموش كنند و هم از مدرسه باز نمانند. از اينرو فاطمه عبداللهي، مدرسهاي را براي كودكان بستري در بيمارستان راهاندازي كرده است تا در كنار درس و مشق روحيه هم داشته باشند. اين مدرسه متفاوت با همه مدرسههاست. اينجا معلم به سراغ كودكان ميرود و به آنها سواد ياد ميدهد.
- شروع كار
فاطمه عبداللهي، فارغالتحصيل رشته تكنولوژي آموزشي است و با توجه به تخصصي كه در زمينه روشهاي نوين آموزشي دارد، از سال ۹۲ در بيمارستان محك بهطور داوطلبانه كارش را با كودكان بيمار آغاز كرد. او ميگويد: «در مؤسسه خيريه محك با توجه به زمينه فعاليت بيمارستان، صرفا كودكان مبتلا به سرطان پذيرش ميشوند و از آنها حمايتهاي خوبي به عمل ميآيد اما برداشت من پس از فعاليت كوتاهي در بيمارستان محك اين بود كه ساير كودكان بيمار با زمينه ابتلا به انواع بيماريها نيز به اينگونه همياريها نياز دارند. به همين جهت به بيمارستان مركز طبي كودكان رفتم». در آن بيمارستان علاوه بر برگزاري چندين مراسم شاد براي كودكان، ايده مدرسه آموزشي به ذهن او رسيد كه در كشورهاي توسعهيافته بيش از نيم قرن وجود دارد اما در ايران تا اين لحظه بهصورت جدي به آن پرداخته نشده است. از اينرو با تمركز بر اين حلقه مفقوده از طريق مكاتبات با مدرسه بيمارستانهاي خارجي ازجمله مدرسه بيمارستان هانوفر آلمان و مدرسه بيمارستان موفقي در قاهره، شيوههاي آموزش به كودكان بيمار را بررسي كرد و مورد پژوهش قرار داد تا توانست يك سند راهبردي در اين زمينه تنظيم كند و به آموزش و پرورش و وزارت بهداشت ارائه دهد.
عبداللهي ميگويد: «در تحقق اين هدف، موانع بسياري وجود داشت و حتي برخي از مسئولين عنوان ميكردند كه اولويت اول كودك بيمار، درمان است نه آموزش! درحاليكه كودك بيمار نياز به شادي و تفريح دارد». به هر صورت هر روز با نظرات موافق و مخالف بسياري در اينباره مواجه بود اما هرگز در تحقق اين هدف، كوتاه نيامده و در برابر نظرات مخالف با جديتي مضاعف ادامه داد. سرانجام با كمك كارشناسان متخصص توانست اين طرح را بهطور علمي و با دلايل اثبات شده روانشناسي پيش ببرد.او معتقد است كه از طريق آموزش، اميد بازگشت به زندگي عادي در كودكان تقويت شده و روند درمان جسمشان تسريع ميشود، چون بيماري هرگز نبايد محروميت تحصيلي را به همراه بياورد.
عبداللهي ميافزايد: «در دوراني كه در بيمارستان طبي كودكان بودم متوجه شدم حتي برخي از كودكان بهخاطر فضاي كسالتآور بيمارستان هميشه بهانه مدرسه را دارند درحاليكه ممكن است در حالت عادي از مدرسه گريزان هم باشند».
- شعبه اول مدرسه بيمارستاني
طرح مدرسه بيمارستاني در ۳ سال گذشته بهصورت حضور در اتاقهاي كودكان اجرا ميشد اما در عيد فطر امسال مدرسه بيمارستاني با فضاي فيزيكي مجزا در بيمارستان كودكان علياصغر(ع) به بهرهبرداري خواهد رسيد. عبداللهي در اين زمينه ميگويد: «در اين مدت كارما گسترده شد براي همين نياز به فضاي بيشتري داشتيم كه اين كار با كمك خيرين ميسر شد و درحال حاضر شعبه اول مدرسه بيمارستاني با حمايتهاي خوب دكتر الهام طلاچيان در بيمارستان علياصغر(ع) در مراحل نهايي ساخت است و بهزودي افتتاح ميشود. همچنين تا اين لحظه از 2بيمارستان در شهرهاي مشهد و همدان هم درخواست شعبه شده است».
- كودكان و فضاي خشك بيمارستان
البته فعاليت آنها در مدرسه بيمارستان صرفا آموزش دروس تحصيلي نيست و برنامههايي مانند تماشاي دورهمي كارتون، لذت صبحانه دلچسب، قصهگوي مهربان، راديو كودك و همينطور انواع بازيهاي درماني و... را نيز دارند. عبداللهي ميگويد: «هدف ما اين است كه بچهها چند ساعتي از فضاي خشك بيمارستان خارج شده و به فضاي شاد ديگري داخل بيمارستان، اما با عنوان «مدرسه بيمارستان» وارد شوند تا روزهاي كودكي و بيماريشان را با اميد بهبود، سريعتر سپري كنند». او ادامه ميدهد: «خانوادهها هم استقبال خوبي از اين شيوه دارند چون كودك بيمارشان چند ساعتي از بيماري جدا ميشود و لذت كودكي را ميبرد».
- كار در بيمارستان
در مدرسه بيمارستان، 2 گروه داوطلب كار ميكنند. برخي مربيان كارگاههاي فوق برنامه، مانند نقاشي و عكاسي و... هستند كه وظيفه پرورش و تقويت روح كودكان را دارند و گروه دوم، نيروهاي تدريس هستند كه از معلمان رسمي و كارآمد آموزش و پرورش هستند. البته اين معلمان بايد علاوه بر تخصص در آموزش دروس، اطلاعات روانشناسي هم داشته باشند تا بتوانند با كودكان بيمار ارتباط مؤثرتري برقرار كنند.عبداللهي ميگويد: «معلمان براي آموزش درسها به كودكان، پس از گذراندن دوره كار با كودك، آموزشهاي لازم را براي ارتباط با كودكان بيمار دريافت ميكنند و از همان روز بهعنوان معلم كودك بيمار شناخته ميشوند. ارتباطگيري كودكان با معلم بسيار مهم است تا بتواند آموزش ببيند و از اينرو به آنها آموزش داده ميشود تا با كودك بيماري كه حوصله ندارد چطور رفتار كند.هماكنون30معلم براي شعبه اول مدرسه بيمارستان درنظر گرفته شده است. معلمان بايد بدانند كه شغلشان بسيار حساس و سخت است چون روحيه كودكان و همراهشان بسيار حساس است و نبايد كودك در بيمارستان بهخاطر درس خسته شود». عبداللهي بنيانگذار و مديرعامل مؤسسه ميگويد: «به هرحال كودك بيمار روحيه خاصي دارد بهويژه كودكاني كه بيماريهاي سختي مانند سرطان دارند و شيميدرماني ميشوند از اينرو ما بايد مراقب باشيم كه از درس زده نشوند و مدتي در آرامش باشند».
- مدرسه بيمارستان مادران
همچنين در ساعات عصر،گاهي در بخش «مدرسه بيمارستان مادران» براي مادران و اولياي كودكان كارگاههاي آموزشي بهصورت رايگان برگزار ميشود تا خانوادهها با تكنيكهاي تابآوري، سوگدرماني، درمان روح و مهارتهاي مواجهه با كودك بيمار آشنا شوند. اين پروژه براي نخستين بار در ايران و توسط مؤسسه آينده سازان توسعه مهرآئين اجرا شده است.
عبداللهي ميگويد: «بعضي از بيمارها نياز به توجه خاص دارند. معمولا كساني كه دچار بيماري مزمن هستند نيازهايشان بيشتر ميشود چه از جهت رسيدگيهايي كه براي مشكلات جسماني دارند و چه از نظر اينكه اطرافيان و والدين براي كودك آزرده خاطر و نگران هستند پس ناخودآگاه توجه و رسيدگي به اين كودكان بيشتر ميشود و اين قضيه را در كودك تقويت ميكند كه براي دسترسي به خواستهها و برآورده شدن نيازهاي عاطفي و روحي و روانياش از توجه والدين و اطرافيان براي رسيدن به هدف خود بيشتر استفاده كند». در اين كلاسها به مادران آموزش داده ميشود كه چطور با اين كودك همانطور كه با بقيه فرزندان يا كودكان برخورد ميشود رفتار كنند.
البته اين رفتار به اين معني نيست كه محيط را نبايد تغيير داد بلكه براي اين كودكان بايد محيط را كم استرستر كرد، عوامل تنشزا، كمرنگ يا برداشته شود همچنين سعي كنند ارتباطات عاطفي و اجتماعي بهتر و قويتر باشد و توجه يا تشويق نابجا باعث ايجاد مشكلات بيشتري ميشود. قطعا اين كودكان دوست دارند زودتر به سلامت كامل برسند. دفعات حضور در بيمارستانها، دريافت داروها بهخصوص اگر از نوع داروهاي تزريقي يا شيمي درماني و سرم درماني باشند اين كودكان را آزرده خاطر ميكند كه نميتوانند با بقيه همسن و سالان خود بازي كنند يا اگر كودكي دانشآموز است بايد مدت زمان زيادي را به دور از درس و مدرسه باشد و اين امر در پيشرفت تحصيلي و اعتماد به نفس و ارتباط اجتماعي او تأثيرگذار است و اگر بيماري در ظاهر و عملكرد و رفتار او با ديگران مشهود باشد، مهمترين نگراني او اين است كه ديگران درباره او چه نظري خواهند داشت و چگونه با او رفتار ميكنند؛ آيا حاضرند كه با او همبازي شوند، از اينرو آرامش و ايجاد احساس بهتر و همچنين ايجاد اعتماد به نفس بالا و برقراري ارتباط اجتماعي و استفاده از تجربيات ديگران در اين كلاسها به مادران آموزش داده ميشود.
نظر شما