دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۸:۰۲
۰ نفر

همشهری دو - شیدا اعتماد: اتوبوس کنار کوه ایستاد. روی سنگفرش از دامنه بالا رفتیم. کمی بالاتر، سنگ روی سنگ چیده‌ بودند و فضایی ساخته ‌بودند زیر داغی آفتاب.

به سادگی نماز

راهنما گفت اينجا از نخستين مساجد شهر مدينه بوده. به آن زمان فكر ‌مي‌كردم كه مسلمانان شهر آنقدر كم بودند كه در اين صحن كوچك جا مي‌شدند. رو به محراب ساده‌ سنگي و احتمالا پشت سر پيامبر(ص) قامت مي‌بستند و به نماز مي‌ايستند و آفتاب روي سرشان مي‌تابيد. بهت‌زده دست مي‌كشيدم به ديوارها و باورم نمي‌شد كه اين همه سادگي مي‌تواند اينطور مخاطب را ميخكوب كند. انگار زمزمه نمازهاي طولاني در آن محراب جا مانده بود. انگار هنوز روي زمين رد پايشان بود. انگار اگر چشم‌ها را نيم بسته مي‌كردي مي‌توانستي سايه مردان و زناني را ببيني كه ايستاده‌اند.

آن وقت‌ها نه مجالشان بود كه گنبدي براي مسجد بسازند نه اينكه آن را با كاشي‌هاي گل و مرغي بيارايند. فقط مي‌شد چهارديواري ساده‌اي بنا كرد و سنگ‌ها را گرد چيد كه قبله را نشان دهد. در فضايي كه يك سمتش خورشيد بود و سمت ديگرش زمين؛ فضايي كه ساده بود. به سادگي نمازي كه در آن مي‌خواندند. به سادگي انسان‌هايي كه آن موقع ايمان آورده بودند.

کد خبر 372951

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha