چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۶:۰۹
۰ نفر

همشهری دو - امیر اسماعیلی: شوق داشتم. برای داخل گود رفتن و چرخ زدن. برای نوای مرشد. برای خواندنش.

کوچه گردان عاشق

آنجا كه لحظه‎اي كنار گود چشم‌ام به بابابزرگ مي‌افتاد و مي‎گفت: «ماشاءالله بابا! يا علي مدد!» بلند مي‌گفتم: «يا علي مدد!»

مولاجان! دنياي بدون مهر و محبت شما را به دل داشتن، چيزي كه نه، خيلي چيزها كم دارد. چگونه شكر كنيم كه آنقدر لايق شده‌ايم كه خدا مهر شما را با شير مادر به جان ما ريخته است. بابابزرگ مي‎گفت: «هرموقع خسته شدي، هروقت ماندي، هروقت دنيا برايت تنگ شد، بگو يا علي مدد! همه چي درست مي‌شود». راست مي‎گويد بابابزرگ.

مولا جان! فكر به شما، آدم را عجيب به خدا نزديك مي‌كند. يا علي گفتن، عجيب دست آدم را مي‌گيرد. محبت شما را به دل داشتن، دري از درهاي بهشت را به رويمان مي‌‎گشايد.

پهلواني كه در گمنامي كيسه پول و غذا به در خانه نيازمند مي‎برد و خودش پشت ديوار پنهان مي‌شود كه رخ نشان ندهد، الگو دارد در معرفت و دستگيري. عاشق است و پيرو امامي كه فراتر از مكان و زمان، نام نامي‎اش بر عالم جاري ‎است. بچه‌هايي كه با تمام وجودشان شب شهادت مولا عاشقانه آيين كوچه‌گردان عاشق را اجرا مي‌كنند، همه يك ذكر به لب دارند: يا علي مدد!

کد خبر 373163

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha