اینکه دیگر میل و رغبتی برای تماشای فیلم وجود ندارد و تلویزیون توانسته رقیبی جدی برای سینما بشود. اما واقعا طی یک سال، چند فیلم مناسب خانوادهها ساخته و اکران میشود؟ چقدر از اینها مضمون و موضوع جذابی برای افراد یک خانوار هستند تا هزینهای را برای دیدن فیلم صرف کنند؟ نبود فیلمهای خانوادگی، حلقه مفقودهای است که باعث شده سالنهای سینمای ما بیشتر اوقات خالی باشند. این هفته سراغ افراد مختلف رفتهایم تا ببینیم آنها چه فیلمهایی را همراه خانوادهشان میبینند و به بقیه هم پیشنهاد میکنند. جمعی از اهالی هنر به این سؤالها جواب دادهاند.
فرار موشی
شیوا مقانلو، نویسنده 2 کتاب «دود مقدس» و «کتاب هول»، مترجم کتابهای دونالد بارتلمی و این اواخر «بونوئلیها» هیچ دل خوشی از فیلمهای درحال اکران ندارد. به نظرش ورای سرگرمی و شادی این فیلمها، ابتذال جریان دارد. مقانلو میگوید: «اتوبوس شب را ندیدهام ولی تا جایی که عواملش را میشناسم، مطمئنم که استانداردها رعایت شده اما فیلم «کلاغ پر» بسیار ضعیف است.
2 بازیگر تکراری، فیلمنامه سست، شوخیهای قدیمی و روابط کلیشهای و قابل پیشبینی تنها چیزی است که در این فیلم وجود دارد. راحت میشود 10 فیلم را با همین مشخصات نام برد که کارگردانهای مختلف ساختهاند. حالا اگر از سینمارفتن منصرف شویم، به خانوادهها پیشنهاد میکنم سراغ فیلمهای کمدی جادهای بروند؛ فیلمی مثل فرار موشی جری زوکر یا «آپارتمان» که یک فیلم کمدی فرانسوی است و با آپارتمان بیلی وایلدر فرق دارد. فیلمهای سنگین و خاصتر جمعهای دوستانه یا تنهایی میطلبد که دستمان بازتر است».
پدرخوانده و هامون
سیروس الوند هم جزو فیلمسازهایی است که همیشه طرفدارهای فیلمهایش را خانوادهها تشکیل دادهاند. آثار او درباره بنیان خانواده و سوءتفاهمها بوده. هنوز هم میشود فیلم «یکبار برای همیشه» او را به عنوان فیلمی درباره شرایط زمانه خود مثال زد؛ اثری که در سال 71 به شدت موردتوجه قرار گرفت. اگرچه او در کارنامهاش، فیلمهایی مانند چهره، دستهای آلوده و مزاحم را هم دارد؛ فیلمهایی درباره خانوادههایی که در آستانه نابودیاند. الوند، اول از همه یک فیلم ایرانی را برای این روزها پیشنهاد میکند: «گزینه من فیلم «اتوبوس شب» ساخته کیومرث پوراحمد است. اما اگر بخواهم فیلمی برای تماشا در خانه پیشنهاد کنم، 2 گزینه دارم؛ هامون داریوش مهرجویی و قسمت اول پدرخوانده که هردو هیچوقت کهنه نمیشوند».
فیلمهایی که سیروس الوند پیشنهاد میکند، جزء آثار ماندگار سینما هستند. هامون جزء 10 فیلم برتر سینمای ایران است و پدرخوانده هم همیشه در رأیگیری محبوبترینها، جزء 3 اثر برتر بوده است. اما اتوبوس شب با قصهای درباره انتقال اسیرها از جبهه به مناطق امن، فیلمی است که در جشنواره سال پیش هم موردتوجه قرار گرفت و اتفاقا در نظرخواهی ما هم بسیاری تماشای آن را توصیه کردهاند.
آپارتمان
ابوالحسن داوودی یکی از معدود کارگردانهایی است که همیشه فیلمهایی برای خانوادهها ساخته است. سالها پیش فیلم سفر جادویی او، درباره پدری بود که فرزندش را اذیت میکرد و آخرین اثرش هم – تقاطع - قصه زندگی 4 خانواده بود که با هم تلاقی پیدا میکردند؛ اگرچه کمدی «نان، عشق و موتور هزار» هم با فروش میلیونیاش نشان داد که موردپسند خانوادههاست. داوودی در تمام این سالها نشان داده رگ خواب تماشاگران را پیدا کرده. بنابراین پیشنهاد او برای فیلمدیدن در این روزها، حتما جذاب است. اگرچه او میگوید: «من معمولا آنقدر گرفتارم که وقت نمیکنم با خانوادهام فیلم ببینم – اما فکر میکنم مردم ما باید همه نوع فیلمی را ببینند، چون بخش عمدهای از سینما از دسترس خانوادهها دور مانده. اما اگر از من یک فیلم پیشنهادی بخواهید، «آپارتمان» بیلی وایلدر را سفارش میکنم؛ یک فیلم مفرح و جذاب». مدیای که داوودی آن را پیشنهاد میکند، یکی از 10 اثر کمدی برجسته سینماست که در آن جک لمون و شرلی مک لین بازی میکنند و ماجرای آن درباره زندگی کارمندی است که در خانهاش با مشکلاتی روبهرو میشود؛ فیلمی اخلاقگرا درباره زندگی خانوادگی.
اتوبوس شب
محمدعلی سجادی هم مانند سیروس الوند «اتوبوس شب» را برای خانوادهها مناسب میداند و میگوید که خودش هم همراه خانواده همین فیلم را میبیند.
فیلمهای سجادی اگرچه نشانههایی از سینمای وحشت دارند اما همه اتفاقهای آن درباره بنیان خانواده است. اثیری، جذابیت و... کارهایی است که تا الان از او نمایش داده شده.
او میگوید: «به تعداد فیلمهای خوب تاریخ سینما میشود دور هم جمع شد و فیلم دید. خود من به اقتضای کارم مدام فیلم میبینم پس نمیتوانم خیلی توصیه کنم؛ چون کلی از آب درمیآید اما بین فیلمهای ایرانی، اتوبوس شب بهترین انتخاب است».
الیور استون یا کلینت ایستوود
جواد طوسی منتقدی است که اتفاقا داور جشنواره فجر سال گذشته هم بوده. بنابراین بیشتر فیلمهای ایرانی را دیده و دربارهشان هم نظر داده. اگرچه طوسی خیلی به فیلمهای روی پرده امیدوار نیست؛ «این روزها هجمه فیلمهای ضعیف و متوسط زیاد شده و آدم علاقهای پیدا نمیکند که به سینما برود؛ فیلمسازها هم به خاطر جامعه سیاستزدهای که هر روز اتفاقهای جدیدی در آن میافتد، دیگر نمیتوانند مخاطبشناسی کنند. آنها نمیدانند چه فیلمی با ذائقه تماشاگر هماهنگی و همخوانی دارد؛ بنابراین فیلم مناسب هم ساخته نمیشود. در این اوضاع و احوال، باید از طریق دیویدی به فیلمهای خوشساخت پناه برد. خود من ترجیحام به فیلمهایی است که ساختار کلاسیک دارند؛ مثل آثار الیور استون یا کلینت ایستوود. اما میان فیلمهای ایرانی، تنها باید به اتوبوس شب امیدوار بود؛ فیلم را زمان جشنواره دیدهام و الان هم ترغیب شدهام که دوباره آن را ببینم».
تروفو را ترجیح میدهم
احمد طالبینژاد از منتقدهای جدی بیست و چند سال اخیر است که فیلم «من بن لادن نیستم» را هم کارگردانی کرده. او میگوید: «من با خانوادهام سینما نمیروم، چون فیلمی نیست که بشود آن را همراه هم ببینیم؛ اگرچه خانواده اصرار دارند که رفیق بد را ببینند اما من منتظرم فیلم کیومرث پوراحمد اکران شود و آنوقت همه دستهجمعی به سینما برویم».
با این حال، علاقه طالبینژاد به فیلمهای هنری اروپایی است؛ «معمولا اولین فیلمی که از کارگردان مهمی به دستم برسد و ندیده باشم را میبینم اما کلا فیلمهای تروفو را دوست دارم و آنها را هم پیشنهاد میکنم، چون اصلا اهل سینمای آمریکا نیستم و اروپاییها را ترجیح میدهم».
پیشنهادهای سیاستمدارانه
سعید ابوطالب نماینده مردم تهران و عضو کمیسیون فرهنگی هم جزو فیلمبینهای حرفهای است که مرتب آثار ایرانی و خارجی سینما را میبیند. روش معرفی او برخلاف دیگران است. او میگوید: «جزء اشتباههای تاریخی من بود که همراه خانوادهام به تماشای «کلاغ پر» رفتیم. این فیلم واقعا اعصاب خانوادهها را به هم میریزد. بنابراین اصلا آن را توصیه نمیکنم! اما فیلم «دستهای خالی» ساخته ابوالقاسم طالبی را دیدهام که واقعا فیلم خوبی بود، استثنا بود. من چون مرتب فیلمهای دیویدی میبینم، پیشنهاد فیلم خارجیام را از میان آنها انتخاب میکنم؛ «عراق تکهتکهشده» ساخته جیمز لانگی مستندی است درباره اتفاقهایی که در آن کشور افتاده». پیشنهاد ابوطالب فیلمی است که سال گذشته نامزد اسکار بهترین فیلم بوده است.