برخي به اشتباه اين شبهه را مطرح كردهاند كه جمهوري اسلامي ايران با اين حمله موشكي، قواعد حقوق بينالملل را نقض كرده اما نگارنده در اين نوشتار درصدد تبيين حقوق قانوني ايران در حملات موشكي به داعش است.
1-بعد از واقعه 11سپتامبر و حملاتي كه بعد از آن ايالات متحده به عراق وافغانستان داشت، آمريكاييها به ادعاي خود حملات گستردهاي را به مواضع گروههاي تروريستي در نقاط مختلف اين دو كشور و پاكستان به بهانه هدف قرار دادن تروريستها انجام دادند.
بعد از اين حملات يك رويهاي در عرف حقوق بينالملل در حال شكلگيري است كه ميتوان براساس آن به گروههاي تروريستي كه در خاك كشورهاي ديگر قرار دارند(كشورهايي كه نميتوانند در مقابل تروريستها از خود دفاع كنند) حمله كرد. همچنين در همين چند وقت اخير ما شاهد اين مسئله بوديم كه دونالد ترامپ رئيسجمهور آمريكا دستور حملات موشكي به سوريه را صادر كرد و خاك اين كشور را به بهانه تروريست مورد حمله قرار داد. در اين خصوص بايد گفت كه به لحاظ حقوقي يك عرف حقوقي در حال شكلگيري است كه طبق آن ميتوان به مواضع تروريستها در ساير كشورها حملاتي را داشت و بهعبارتي اين تروريستها اهداف مشروعي براي حملات نظامي تلقي ميشوند.
2-مجموعه قطعنامههاي شوراي امنيت درخصوص گروههاي تروريستي و همچنين قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل متحد درخصوص داعش را ميتوان بهعنوان استدلالي ديگر براي تبيين حقوقي حمله موشكي ايران به داعش بيان داشت. در واقع مجموعه اين قطعنامهها يك ابزار حقوقي غيرالزام آور در اختيار كشورهاي در حال مبارزه با تروريسم قرار داده است كه براساس آن در عمل، كشورها ميتوانند از قوه قاهره عليه تروريستها و داعش استفاده كنند.
بهعبارت ديگر عملكرد كشورها در تفسير اين قطعنامهها وقتي با اعتراض ساير كشورها در اين رابطه مواجه نشود، نوعي از برداشت از اين اسناد را در اختيار حقوقدانان قرار ميدهد كه ميتوانند براساس آن حملات كشورها به تروريستها را مورد ارزيابي قرار دهند. در واقع عدممخالفت كشورهاي عضو شوراي امنيت درخصوص اين حملات اين تفسير حقوقي را تبيين كرده است.
3-يك حوزه ديگر تبيين مسئله بازميگردد به حوزه سنتي در حقوق بينالملل كه از آن در تفسير مسئله دفاع مشروع استفاده ميشود. مستند اين بحث نيزبازميگردد به ماده 51منشور ملل متحد در اين رابطه. براساس مفهوم دفاع مشروع دولتهايي كه كه مورد حمله قرار گرفتهاند ميتوانند از زور و قوه قاهره عليه مهاجمين غيرقانوني استفاده كنند. گاهي در اين رابطه بيان ميشود كه اين اقدام ايران عمل تلافي جويانه بوده است و شايد نتوان اين را در قالب دفاع مشروع تفسير كرد اما بايد گفت كه حملاتي به لحاظ حقوقي فقط تلافي جويانه تفسير ميشود كه براساس آن، اقدامات مهاجمين متوقف شده باشد،
حال آنكه اين روزها خبرهاي متعددي درخصوص دستگيري عوامل تروريستها و داعش هنوز مخابره ميشود. دولت ايران اعلام كرده كه داعش برنامهاي بلندمدت عليه جمهوري اسلامي ايران دارد. به همين دليل اقدامات ايران اقدامات تلافي جويانه محض تلقي نميشود ضمن اينكه درخصوص اقدامات تلافي جويانه هم خود آمريكاييها مقالات متعدد حقوقي دارند كه براساس آن «اقدامات تلافيجويانه» نيز در قالب بحث دفاع مشروع قابل بحث است.
همچنين در سالهاي 1992و 1993بود كه آمريكا بهدليل آنچه گفته ميشد دولت وقت عراق قصد ترور جورج بوش پدر رئيسجمهور وقت آمريكا را در كويت داشته است، حملاتي را به بغداد داشت كه آن را نيز در قواعد حقوق بينالملل تعريف كردند. بنا براين جمهوري اسلامي ايران نيز حق اين را دارد كه بهخاطر حملاتي كه داعش به او داشته است به آنها حمله كرده و در واقع از خود دفاع كند.
4-موضوع ديگري كه بايد به آن اشاره كنيم مربوط ميشود به مختصات و مشخصات برخي از موشك ها. اگر كشورها در حملات خود از موشكهايي استفاده كنند كه موقع حركت از فضاي جو يعني آنجايي كه هواپيماها براي رفتوآمد به آن احتياج دارند خارج شوند، ديگر بحث حاكميت كشورها درخصوص حريم هوايي آنها مطرح نميشود. البته اين موضوعي است فني- حقوقي كه با يد با توجه به مشخصات مختلف موشكها از آن بهره برد.
5-تا اينجا آنچه گفته شد بر اين اساس بود كه مشروعيت حملات موشكي ايران تبيين شود اما براساس آنچه رسانهها اعلام كردهاند دولتهاي سوريه و عراق از حملات ايران آگاه بودهاند و اين اقدامات با رضايت آنها صورت گرفته است. با اين توضيح به طريق اولي اقدام جمهوري اسلامي ايران در هدف قرار دادن داعش در سوريه مشروع و قانوني بوده است و ديگر جايي براي شبهه افكني حقوقي باقي نميماند.
- استاد حقوق بينالملل
نظر شما