با وجود اين حتي اغلب انتشار دهندگان اين آمار در فضاي مجازي و متكلمهاي وحدهاي كه سُكان بحثها (با موضوع توجه به مطالعه) را در جمعها بهدست ميگيرند، خودشان در فقر مطالعهاي بهسرميبرند. در اين گفتوگو هم قرار نيست با چند سؤال و جواب، اين مشكل بزرگ فرهنگي- اجتماعي را در سطح جامعه حل كنيم اما شايد در ميان اين پرسش و پاسخها برخي مخاطبان بتوانند علت عدمانگيزهشان را به مطالعه دريابند. براي همين در اين رابطه با« مهري بهفر» گفتوگو ميكنيم.
كار اصلي او تصحيح انتقادي شاهنامه بر پايه دستنويسهاي متعدد و مهم بجا مانده از اين متن و شرح يكايك ابيات شاهنامه است. او از سال1377 در دانشگاه، به تدريس دروس شاهنامه، نقد ادبي، سبكشناسي و ادبيات معاصر ايران مشغول بوده و در اين زمينه كتابهاي متعددي منتشر كرده است.
- بهنظر شما سهم پژوهشگران ايراني به لحاظ ترويج شعرخواني و شاهنامهخواني چيست؟ آنها در كجاي شاهنامهپژوهي ايستادهاند؟
كار پژوهشگر را- خواه ايراني خواه غيرايراني- در هر زمينه و حوزهاي كه باشد، اهداف پژوهشياش تعيين ميكند. ترويج شعرخواني و شاهنامه خواني مستقيما كار پژوهش نيست. البته ممكن است پژوهشي به علل افزايش يا كاهش اشتياق مردم به شعرخواني بپردازد اما نتيجه آن تحقيق هم بهطور مستقيم نميتواند ترويجي باشد.
پژوهش در هر زمينهاي از رهگذرِ اينكه موجبات شناخت و فهم بهتر را فراهم ميكند ميتواند ترويجكننده آن زمينه يا آگاهي درباره آن عرصه باشد. اينكه پژوهشگر ايراني در كجاي شاهنامهپژوهي ايستاده است، كاملا به كيفيت كارش بستگي دارد و نميتوان كار افراد در سطوح و ابعاد مختلف شاهنامهپژوهي را روي هم گذاشت و معدل گرفت. بايد كوشش هر محقق و هر اثري را مستقل و جداگانه سنجيد.
- استقبال عمومي از شاهنامه چگونه است؟ آيا مردم طيفهاي مختلف به شاهنامهخواني علاقه دارند؟
چون در اينباره نظرسنجي دقيقي صورت نگرفته است، براي اينكه پاسخ واقعي و دقيقي به سؤال شما بدهم كه مبتني بر منطق باشد بايد به مشاهدات خودم و آنچه از شمارگان كتاب و نرخ كتابخواني در كشور ميدانم مراجعه كنم. در واقع از يك طرف علاقهمندي بسيار زيادي به خواندن شاهنامه وجود دارد كه مؤيدش هم گروههاي مختلف در شبكههاي اجتماعي است كه متنها و فايلهاي صوتي شاهنامه را به اشتراك ميگذارند و هم كلاسهاي شاهنامهخواني است كه در فرهنگسراها و حلقههاي خصوصي و... رونق دارد. همينطور ميبينيم كه برخي از خانوادهها براي آشنا كردن فرزندانشان با شاهنامه از كتابهاي بسياري كه با كيفيت متفاوت، براي كودكان و نوجوانان در گروههاي سني مختلف، به اشكال گوناگون داستانهاي شاهنامه را روايت و تصوير كرده، بهشدت استقبال ميكنند.
در نهايت برداشت، تصوير و حس بسيار خاص و منحصربهفردي از اهميت شاهنامه و جايگاه فردوسي در طول تاريخ و هم اينك نسبت به فردوسي در مردم وجود داشته و دارد. اما شمارگان پايين كتاب و نرخ پايين كتابخواني در كشور و نبود ديگر رسانههاي سنتي نقل و انتقالِ اين داستانها به مردم، نشان ميدهد كه به آنچه از علاقهمندي افراد به خواندن شاهنامه و درك داستانها و شخصيتهايش ميبينيم، بهدليل نبود برنامههاي هنري، فرهنگي و آموزشي فراگير آنچنان كه بايد پاسخ داده نشده است.
- چگونه ميتوان در سطح ملي، شعرخواني و كتابخواني را ترويج داد؟
راهحل كلان آن ترويج كتابخواني در ميان مردم با به كارگيري تمام توان دولتي و سازمانهاي غيردولتي است. با بيعلاقگي مردم به كتابخواني بايد به شيوه مبارزه با بيسوادي روبهرو شويم، يا با همان رويكردي براي حل اين معضل اقدام كنيم كه سازمان بهداشت در رويارويي با تهديد ميكروبي پيش ميگيرد؛ با همان جديت و با درك اهميت آن و با تمام امكانات و با تلاشي پيگير و با برنامهريزي همهجانبه. مردم تا به راستي ندانند خواندن كتاب چه نفعي براي آنها دارد طبعا علاقهاي به آن نشان نميدهند.
در مورد شاهنامه بهطور خاصميشد كارهاي بسياري كرد كه انجام نيافته است. چون در حال مصاحبه با روزنامه همشهريام ترجيح ميدهم به يكي از راههاي سنتي و مهم آشنايي با شاهنامه و شناختن شخصيتهايش اشاره كنم؛ مهمترين مسيري كه ميتواند در اين زمينه ما را به مقصد برساند بازگشت به سنت نقلگويي و نمايش سنتي نقالي و پردهخواني است.
در راستاي اين هدف بهعنوان مثال ميتوان در تهران 3 ميدان در 3 منطقه جنوب، شمال و مركز اين كلانشهر تدارك ديد كه از بامداد تا شب بهطور پيوسته در محيط باز- همانطور كه هميشه نقالي زير سقف آسمان اجرا ميشد- گروههاي مختلفي با حمايت نهادهاي ذيربط، بهطور رايگان به اجراي شاهنامهخواني، نقالي و پردهخواني بپردازند.به اين صورت ميتوان هنرهاي نمايشي سنتي را تقويت كرد، فضاي شهر را با رنگي از فرهنگ بومي آراست، شاهنامه را ميان مردم اشاعه داد و تهران را الگويي قرار داد براي شهرهاي ديگر.
- بهنظر شما چرا نرخ كتابخواني در كشور تا اين اندازه پايين است؟
اگر نرخ كتابخواني پايين نبود جاي تعجب داشت. حتي در لاتاري هم اول بايد بليت خريد بعد خيال برنده شدن داشت. ما براي كتابخواني هيچ كاري نكردهايم، براي كتابنخواني اما كارهاي بسياري كردهايم. در خانه و خانواده، در مدرسه و دانشگاه، در سطوح كلان فرهنگي براي علاقهمند كردن مردم و درك ضرورت كتابخواني نهتنها كار خاصي نكردهايم بلكه هرچه كردهايم در جهت عكس رشد كتابخواني ميان مردم بوده است.
در مدرسه كتابخواني نمره ندارد و ترجيح اين است كه بچه درسش را بخواند، خانوادهها دنبال معدل بالاي بچههايشان هستند و نهتنها كتابخواني را تشويق نميكنند كه ترجيح ميدهند بچههايشان به جاي كتاب خواندن كه نمره اي ندارد، نمره رياضي و علوم بالايي بياورند. بعد هم كنكور و تستزني، بعدش هم دانشگاه و دروسي كه غالبا چند واحدش در يك جزوه كوچك خلاصه ميشود. از كودكستان تا دانشگاه، از دانشگاه تا فارغالتحصيلي و مصاحبه كاري كجا به كتابخواني بها داده شده و معياري براي رشد تحصيلي و اخلاقي و حرفهاي محسوب شده است؟
- بهعنوان يك استاد شاهنامهپژوه برداشتتان از اين كتاب چيست؟
كتابي كه نقشي تعيينكننده، بسيار فراتر از آنچه تصور ميكنيم، در فهم ما از خودمان دارد. دربردارنده داستانهايي كه ريشههايش از متن و بطن جامعه روييده و زماني بس دراز را تا تدوين، ضبط و ثبت پيموده و با زماني درازتر از هزارسال تا اكنون، با ما بوده و هست.
- شعر چه تغييراتي در زندگي افراد جامعه ايجاد ميكند؟
يكي از مهمترين كاركردهاي ادبيات، ساختن جهاني است كه در آن ميتوانيم از وجود اجتماعي پرهياهويمان رها شويم و حسها و عواطف ناسازمان را انسجام و والايش دهيم. از طرف ديگر درك عميقتري از جهان و از خودمان داشته باشيم؛ دركي كه فقط با ادبيات ممكن است. نه فلسفه كه امور را انتزاع ميكند و نه تاريخ كه در امور جزئي رخدادهها غرق ميشود، هيچ كدامشان نميتوانند درك و تجربهاي را كه ادبيات به ما ميدهد براي ما فراهم كنند. از آن گذشته ادبيات همدلي مردم را بسط ميدهد و درك اخلاقي را نسبت به مسائل شدت ميبخشد.
- با توجه به اينكه زمانه، زمانه متنهاي كوتاه و انتقال اطلاعات بهصورت عكس محور است، چطور ميتوان در فضاي مجازي شعر و شاهنامهخواني را گسترش داد؟
در طول تاريخ شاهنامه عمدتا 2 شكل ارتباطي داشته: يكي نقالي، پردهخواني و اجرا و ديگري خواندن جمعي و فردي آن. فضاي مجازي راه سومي از اين دو شكل ارائه نميدهد. در فضاي مجازي هم يا بايد متن را شنيد يا خواند. البته تصوير ميتواند ترغيبكننده و جلبكننده باشد، اما گريزي از خواندن و شنيدن متن نيست. در نهايت باز هم تصوير، ما را به متن ارجاع ميدهد. پيش از دستگاه چاپ، شكل هنري كتابسازي سنتي در ايران با تلفيق متن و تصوير همراه بوده؛ چرا كه نقاشي متن و قاب گرفتن صحنهها از شيوههاي بازنمايي اهميت متن بوده است.
- گراني كتاب تا چه اندازه در كاهش مطالعه افراد جامعه تأثير دارد!؟
كتاب نسبت به چه چيز گران است؟ نسبت به ارزشي كه خريدار براي آن قائل است؟ كتاب در ايران نسبت به كشورهاي اروپايي و آمريكا و حتي كشورهاي همسايه گران نيست. در اروپا و آمريكا تيراژ بالاتر و در نتيجه كتاب براي توليدكنندهاش بهصرفهتر است. در ايران بهدليل تيراژ پايين، فشار مالي بيشتري به توليدكنندگان محتواي كتاب، يعني مولف و مترجم وارد ميشود، نه به تاجر كاغذ يا صاحب چاپخانه يا ناشر. كتاب در ايران، باتوجه به مقدار كاري كه توليد يك كتاب ميبرد و مقدار زماني كه صرفش ميشود كالاي گراني نيست. از طرف ديگر ميبينيم افراد در خريد خيلي چيزهاي مصرفي كه جزو ملزومات هم نيست و از بَرجهاي زندگي است به جاي شكايت اشتياق نشان ميدهند؛
مثل خريد انبوه لباس از برندهاي معروف، خريد لوازم آرايشي، رفتن به رستوران و... مسئله كتاب بواقع جايگاه نداشتن در فهرست مايحتاج مردم است. جايگاه كتاب و ضرورت آن براي افراد روشن نيست. پس آنچه به گراني كتاب تعبير ميشود شايد ترجمهاي باشد از اين عبارت كه كتاب بهعنوان چيزي غيرضروري و بيفايده در زندگي گران است.
- بهنظر شما افرادي كه اهل كتابخواني و شعر خواني نيستند بايد از كجا شروع كنند و كدام آثار را بخوانند تا براي مطالعه بيشتر انگيزه پيدا كنند؟
تناسب كتاب با طبع و ذوق و همچنين با پيشينه درك ادبي و زباني افراد ارتباط دارد. براي شروع يك مطالعه پيگير دستكم روزي 20تا 30دقيقه بسيار خوب است. اين باعث ميشود خواندن بهعنوان امري روزمره و ضروري در كنار ديگر كارهاي روزمره و ضروري ديگر به عادت ما تبديل شود.
نظر شما