«همانا سزاي كساني كه با دوستداران خدا و پيامبر او ميجنگند و در زمين به فساد ميكوشند، جز اين نيست كه كشته شوند...»؛ 40روز پيش تروريستها در همين مجلس اسلحه به سوي مردم بيگناه كشيدند و ساعاتي بعد در طبقات بالايي خانه ملت كشته شدند. بخشي از آن 17نفري كه آن روز به تير 3تروريست داعشي به شهادت رسيدند، در اتاق انتظار نشسته و منتظر ملاقات با نمايندگان بودند. در آن اتاق انتظار، امروز نشاني از وحشت ترور نيست؛
اضطراب و نگراني؟ چرا، هست. اين نگراني هم از بابت تكرار دوباره ترور نيست. بيرون از آن اتاق، از مجلس حفاظت ميشود؛ تعداد نيروهاي پليس نسبت به 40روز قبل افزايش يافته است؛ بيش از 10موتورسيكلت پليس آماده تعقيب و گريز هر مورد مشكوكي هستند كه در آن اطراف پرسه ميزنند؛ ماشين نيروي انتظامي دقيقا مقابل در ورودي مخصوص كاركنان مجلس زير يك سايبان پارك است؛ دكهاي كه در مقابل در ورودي مخصوص اتاق ملاقاتهاي مردمي براي راهنمايي موكلان تعبيه شده است،
پر از كيسههاي شن است؛ شايد براي درگيريهاي روز مبادا. سربازان نيروي انتظامي، ورود را در هر دو در كنترل ميكنند؛ جاي نگراني از تكرار ترور نيست. بيرون مجلس زيرنظر حفاظتي پليس است، احتمال تكرار حادثه حتما اگر بود، كساني مثل مادر عماد حتما چشم به روي اين خطر ميبستند؛ از مشهد تا تهران را براي نجات جان بچهشان راه به مجلس ميكشيدند. عماد همان بچهاي است كه 17خرداد سوژه عكس جهان شد؛ تصويري كه نشان ميداد مادري از پنجره خانه ملت فرزند بيمارش را از مخصمه ترور نجات ميدهد و به آغوش ميكشد؛ عماد نياز به پيوند مغز استخوان دارد، راستي! حال عماد هنوز خوب نيست.
تابلوي ملاقات فعال است اما...
خانم جواني كيف و كاغذ و پروندههاي خود را كف اتاق ول كرده و با موبايل خود مشغول صحبت است؛ به آن طرف خط خبر ميدهد كه صبح اول وقت به تهران رسيده است؛ احتمالا قبل از آمدن چندبار سفارش شده كه مراقب خودش باشد، فيلم روز ترور را هم حداقل چند باري از سيماي جمهوري اسلامي ديده كه اتاق انتظار را خوب ميشناسد؛ به همكلام تلفنياش به شوخي ميگويد: «الان ميداني دقيقا كجا هستم؟ همان جايي كه داعش حمله كرده بود به مردم...».
از پروندههاي درماني و عكسهاي ام. آر.آي و راديولوژي دست مردم ميتوان حدس زد مشكل اغلب آنها چيست. يا بخشي ديگر بازنشستههايي هستند كه براي پيگير مطالبات خودشان تا مجلس آمدهاند. همه نشستهاند تا از اين اتاق روزنهاي براي حل مشكلاتشان پيدا كنند. بعد از حمله به مجلس و تا همين هفته پيش ملاقاتهاي مردمي لغو شده بود؛ حتي عزتالله يوسفيان ملا نماينده آمل گفته بود براساس تصميمي كه مجلس گرفته قرار است ملاقاتهاي مردمي در مجلس انجام نشود و مردم با نمايندگانشان در حوزه انتخابيه ديدار كنند؛ مگر ميشود در خانه ملت را به روي ملت بست؟
اصلا اصل نگراني مردم از همين بود كه نكند نماينده شهرشان را پيدا نكنند. صحبتهاي يوسفيان ملا را بهروز نعمتي، عضو هيأت رئيسه مجلس تكذيب كرده بود. تلويزيون بزرگي در اتاق ملاقات، برنامه ملاقاتهاي مردمي نزديك به 290نماينده را به تفكيك استان رديف به رديف نشان ميدهد و صفحه به صفحه عوض ميشود.
از بين 290نماينده مجلس، انگشتشمار بودند نمايندههايي كه اعلام كرده بودند در 3روزي كه مجلس جلسه علني دارند، آمادگي دارند موكلانشان را ببيند؛ تعدادشان شايد به تعداد انگشتان يك دست هم نميرسيد، اكثر نمايندگان بدون اعلام زماني براي ملاقات با مردم، اعلام كرده بودند ملاقات با هماهنگي دفترشان انجام ميشود.
شماره داخلي دفتر نمايندگان در همان تلويزيون قابل دسترسي است، براي هماهنگي، در اتاق انتظار، 6تلفن سفيد روميزي تعبيه شده است. صفهاي طويل پشت اين تلفنها شكل گرفته است؛ پيرمردي بعد از مكالمه تلفنياش دنبال ناكجاآبادي ميگردد؛ ميگويد گفتند درخواستم را بنويسم و تحويل بدهم! ميپرسم كجا؟ ميگويد: گفتند همانجا!
مرد ديگري بعد از قطع تلفن به سمت در خروجي ميرود. ميپرسم توانستيد وقت بگيريد؟ ميگويد 12سال است كه درگيرم، تا قوه قضاييه و دادگستري هم رفتم. امروز به مجلس آمدم گفتند نامهات را تحويل بده! بعضي از نمايندگان هم در هفته فقط 2ساعت را به ديدار با موكلان اختصاص دادهاند؛ مثلا فقط دوشنبه 10تا 12. جلوي اسم برخي نمايندگان ديگر هم نوشته كه ملاقات فقط در حوزه انتخابيه انجام ميشود؛ يعني همان چيزي كه يوسفيان ملا گفته بود.
- تجمع تمام
مشكلات مردم فقط با ملاقاتهاي رو در رو با نمايندگان كه به گوش نمايندگان نميرسد، بعضي مشكلات هم صنفي هستند؛ اصلا زنده بودن مجلس به اين بود كه نمايندگان مشكلات صنفي را از طريق تجمعاتي كه روبهروي مجلس انجام ميشد، ميشنيدند يا ميديدند، خيلي وقتها پيش ميآمد كه نمايندگان مجلس به جمع همين معترضان ميآمدند و با آنها درددل ميكردند. همين كافي بود، خيلي وقتها حتي پيش ميآمد كه مجلس از همين طريق، در جريان اعتراض مردم به مصوبات نمايندگان قرار ميگرفت. ديماه سال95 جمعي از آزادگان و جانبازان با تجمع مقابل مجلس شوراي اسلامي خواستار اصلاح ماده ۵۱ قانون جامع خدماترساني و پرداخت فوقالعاده ايثارگري به بازنشستگان ايثارگر اين سازمان نظامي شدند.
يا چند سال پيش عدهاي در اعتراض به لايحه حمايت از خانواده مقابل مجلس تجمع كرده بودند؛ يا سال90 يكي از تجمعاتي كه در مقابل مجلس شد منجر به لغو دوفوريتي مصوبه جنجالي نمايندگان درباره حقوق مقامات سياسي شد. در مجلس هشتم وقتي اعتبارنامه يكي از نمايندگان شهرستانهاي آذربايجان شرقي بهخاطر حاشيههايي كه ايجاد كرده بود در مرز
رد شدن بود،
جمعي از مردم همان شهرستان روبهروي مجلس تجمع كرده و مجلس را تشويق به رد اعتبارنامه نمايندهشان ميكردند. اين تجمعات جنسهاي مختلف دارد. اين پويايي و ارتباط دوسويه مجلس با مردم قطع شده است. مسائل امنيتي لحاظ شده در روبهروي مجلس، اجازه برگزاري چنين تجمعاتي را نميدهد؛ اصلا با موانع فيزيكي كه روبهروي وروديهاي مجلس ايجاد شده، جايي براي تجمع نيست. آخرين تجمعي كه روبهروي مجلس انجام شده، همان روزي بود كه حمله تروريستي به مجلس صورت گرفت.
آن روز جمعي از كساني كه سرمايهشان را در مؤسسات اعتباري از دست داده بودند، شكايت به مجلس آورده بودند. تروريستهايي كه 17خرداد به مجلس حمله كردند، جمهوريت نظام را نشانه گرفته بودند. آن روزافرادي از مردم عادي، مسئولان دفتر نمايندگان، كاركنان مجلس و نيروهاي حفاظت مجلس به شهادت رسيدند تا اين جمهوريت نظام ضربه نخورد. اقدامات حفاظتي جاي خود، اما قطع شدن ارتباط وكلاي ملت با ملت با ماهيت مجلس همخوان نيست.
نظر شما