ریزش مخاطبان، محدودشدن بازار آگهیها و از دست دادن اشتراکهای فردی و گروهی تنها بخشی از اتفاقاتی است که باعث به هم خوردن تعادل بین منابع و مصارف نشریات عمومی شده و کسبوکار آنها را با افول مواجه کرده است. وضعیت جدید برای رسانههای بخش خصوصی آزاردهندهتر و غیرقابل تحملتر است، چرا که در مقایسه با نشریات دولتی از امکان تأمین مالی مناسب آن هم از محل بودجههای عمومی برخوردار نیستند. همچنین نباید از نظر دور داشت که در کنار توسعه رسانههای اجتماعی و رغبت مردم برای دریافت و مطالعه اخبار در لحظه و با کمترین هزینه، معضلات ساختاری و تاریخی رسانههای مکتوب نیز مزید علت شده و روند مسائل را پیچیدهتر و عمیقتر کرده است.
منظور از معضلات ساختاری بیش از همه، نتیجههای منفی قائم به فرد بودن صاحبامتیازی و مدیرمسئولی بیشتر نشریات خصوصی است. این رسانهها فاقد ساختار حقوقی منسجم، تشکیلاتی و حرفهای هستند، ظرف کسبوکارشان محدود بوده و در دستهبندیهای رایج، در ردیف بنگاههای کوچک قرار میگیرند.
موارد ذکرشده کافیست تا حال و آینده نشریات مکتوب خصوصی که در حوزههای عمومی و نه تخصصی فعالیت میکنند، با تهدید جدی روبهرو باشد.
برونرفت از این وضعیت نیازمند بررسی جدی علمی و آیندهنگرانه است و در این مسیر پیشنهاد ادغام نشریات عمومی بخش خصوصی در یکدیگر و تأسیس مؤسسات مطبوعاتی در اندازههای متوسط و بزرگ ارائه میشود.
خروج از بحرانهای ناشی از فردگرایی در اداره نشریات و امکان ایجاد ساختارهای حرفهای و پایدار در قالب مؤسسات فرهنگی و مطبوعاتی در بخشهای اقتصادی، نیروی انسانی و تبلیغات از جمله مزایای این پیشنهاد است.
در این میان، وضعیت نشریات تخصصی، متفاوتتر است. درست است که امکانات جدید به تمام مصرفکنندگان صرف محتوای رسانهها در گذشته، امکان ایجاد رسانه و تولید و بازنشر محتوا را ایجاد کرده اما به نظر میرسد هنوز محتوای تخصصی، عمیق و علمی خریدار دارد.
چنانچه بسیاری از کارشناسان معتقدند، فضای جدید رسانهای باعث تقویت رسانههای تخصصی شده است. البته رویکرد تأسیس و فعالیت مؤسسات رسانهای بزرگ و تأثیرگذار از محل ادغام حتی این رسانهها نیز قابل بررسی است.
سرمقاله هشتاد و ششمین شماره ماهنامه مديريت ارتباطات
نظر شما