از آنها كه چهرهشان از دور داد ميزند كه معتادند. چند ماه است شيشه ميكشد. قبلا گل مصرف ميكرده و مقطعي هم ترياك. كارت دانشجويياش را نشان ميدهد و ميگويد از پس مخارج تحصيلش برنميآمده و دانشگاه را رها كرده. اينطور كه ميگويد چندماهي است خانوادهاش از او نااميد شده و رهايش كردهاند. مورد بعدي دختر جواني است با چهره و سر و وضع مرتب و امروزي. اگر خودش نگويد معتاد است بهسختي ميتوان باور كرد كه اعتياد دارد.
او هم قبلا گل ميكشيده و از همكلاسيهايش شنيده بوده كه گل اعتياد نميآورد. اين را بين خودشان هميشه تكرار ميكردند و دائم هم گل ميكشيدند. حتي به ذهنش نميرسيده يا برايش مهم نبوده كه اگر گل اعتياد ندارد چرا مرتب در حال مصرف آن هستند؟ ميگويد در حال گرفتن فوقليسانس است ولي اميدي به يافتن شغل مناسب ندارد. مشت نمونه خروار است.
از دانشجويان ديروز و فارغالتحصيلان امروز كه مشكل اشتغال دارند و متاسفانه دچار هم شدهاند فراوان در جامعه داريم. اين سويه تلخ جامعه ماست و با چهره برگرداندن از آن و انكارش شرايط فقط بحرانيتر ميشود. چهره زشت اعتياد در جامعه را با چشم غيرمسلح هم ميشود تماشا كرد. در خبرهاي رسمي هم آمده كه دسترسي افراد به مواد مخدر چقدر آسان است. از سوي ديگر آمار بيكاري در جامعه را هم با يك جستوجوي ساده در اخبار خبرگزاريها و روزنامهها ميشود پيدا كرد. بيكاري و اعتياد دو روي يك سكه هستند. الزاما همه معتادان كشور بيكار نيستند ولي نميتوان انكار كرد كه بيكاري ريشه بسياري از معضلات جامعه است، از جمله اعتياد.
- نويسنده و كارگردان سينما
نظر شما