دستگيرشدگان اعضاي 28باند خطرناك و بيشترشان سابقهدار هستند و پيش از اين نيز دستگير شدهاند.صبح ديروز با دستگيري همه متهمان كه از مدتي قبل تحت نظر افسران ويژه پليس آگاهي قرار داشتند همه آنها به مركز فرماندهي پليس آگاهي تهران بزرگ منتقل شدند.
اغلب آنها براي چندمينمرتبه بود كه پايشان به پليس آگاهي كشيده ميشد و اموال مسروقهاي كه از مخفيگاهشان كشف شده بود راه را براي انكار جرم بر آنها ميبست. در اين شرايط سردار حسين ساجدي نيا، فرمانده نيروي انتظامي تهران به بيان جزئيات عمليات دستگيري متهمان پرداخت.
او گفت: دستگيرشدگان 113نفر هستند كه در قالب ۲۸ باند سرقت در تهران و شهرهاي اطراف شناسايي و دستگير شدهاند. آنها بين 18تا 35سال دارند و 60درصدشان سابقهدار هستند. همچنين اموالي كه از متهمان در مخفيگاهشان كشف شده نشان ميدهد همكارانم ضربه سنگيني به باندهاي تبهكاري زدهاند.
وي درخصوص ارتكاب سرقت با دستگاه فلزياب نيز گفت: سرقت از منازل با استفاده از دستگاه فلزياب را رد ميكنم و چنين ادعايي كذب است و سال گذشته تنها 2مورد از اين نوع سرقت را اطلاعرساني كرديم. وي افزود: متأسفانه بسياري از شهروندان به اشتباه اقدام به نگهداري پول نقد، دلار و طلا در خانههاي خود ميكنند. پيشنهاد پليس اين است كه براي كاهش ميزان سرقت از صندوق امانات بانكها استفاده شود.
سردار ساجدينيا همچنين درباره بنيتا، كودك هشتماههاي كه چند روز قبل در منطقه مشيريه ربوده شده نيز گفت كه پليس به سرنخهايي در اينباره دست يافته است.
- سارقان كت و شلواري
«چندماه بود كه از آلمان برگشته بودم و چون مشكل مالي داشتم دست به سرقت زدم.» اين اعترافات جواني است كه به اتهام دستداشتن در 12فقره سرقت از منزل دستگير شده است. او و همدستانش براي اينكه هيچكس به آنها شك نكند كت و شلوار ميپوشيدند در كوچههاي خلوت پرسه ميزدند و پس از انتخاب خانه مورد نظر نقشه سرقت را اجرا ميكردند.
- چطور شد كه تصميم گرفتي دست به سرقت بزني ؟
من 3سال در آلمان زندگي ميكردم. آنجا در اردوگاه بودم و ميخواستم پناهنده شوم اما قبولم نكردند و 9ماه قبل به ايران برگشتم. چون مشكلات مالي زيادي داشتم تصميم به سرقت گرفتم. ابتدا با 3نفر از دوستانم كه با يكديگر در قهوه خانه آشنا شده بوديم اين موضوع را در ميان گذاشتم و در ادامه از خانههاي شمال تهران سرقت ميكرديم.
- چه خانههايي را براي سرقت انتخاب ميكرديد؟
ما بيشتر به شمال تهران ميرفتيم و سعي ميكرديم از خانه افراد پولدار دزدي كنيم. ما كت و شلوار ميپوشيديم تا كسي شك نكند. خانههايي را كه در طبقه اول يا آخر ساختمانها بودند براي سرقت انتخاب ميكرديم و در كمتر از نيم ساعت نقشهمان را عملي مي كرديم.
- از چه شگردي براي باز كردن در خانههاي مردم استفاده ميكرديد؟
بستگي به نوع در داشت. گاهي چفت در را ميزديم. گاهي با پيچگوشتي باز ميكرديم و گاهي هم مجبور ميشديم در را تخريب كنيم. چون ممكن بود هر لحظه صاحب خانه سر برسد ما سرقتها را خيلي سريع انجام ميداديم و بيشتر بهدنبال پول و طلا و دلار بوديم.
- يكي از شاكيان ميگويد از خانهاش 400ميليون تومان دزديدهايد و يكي از اشياي مسروقه ساعتي تمام طلا و 200ميليون توماني بود. با اموال مسروقه چه كردي؟
من اين حرفها را قبول ندارم و از ساعت 200ميليوني خبر ندارم. از اين سرقتها فقط 15ميليون تومان به من رسيده است.
- وقتي غلام كله مأمور قلابي شد
پليس هميشه هشدار ميدهد كه شهروندان هنگام مواجه شدن با مأموران پليس بايد از آنها كارت شناسايي بخواهند. با وجود اين هنوز هم عدهاي هستند كه فريب مأموران قلابي را ميخورند. يكي از اين مأموران قلابي جواني 27ساله معروف به غلام كله است كه بيسيم اسباب بازي بهدست ميگرفت و وانمود ميكرد پليس است و از اين طريق اموال شهروندان را سرقت ميكرد.
- چطور شد كه تصميم گرفتي نقش مأمور قلابي را بازي كني؟
من و دوستانم قبلا انواع كارهاي خلاف را انجام داده بوديم اما مأمور قلابي بودن كار راحتي بود. ما لباسهاي مشكي رنگ به تن ميكرديم و درحاليكه بيسيمهاي اسباب بازي بهدست داشتيم وانمود ميكرديم مأمور پليس هستيم. با اين شيوه به بهانههاي مختلف سد راه مردم ميشديم و اموالشان را سرقت ميكرديم.
- چند مرتبه توانستيد با اين شگرد از مردم سرقت كنيد ؟
دقيق يادم نيست اما حدود 10مرتبه. ما بيشتر افغانها را طعمه قرار ميداديم و چون بعضي از آنها غيرقانوني وارد كشور شدهاند ميترسيدند و كارت شناسايي از ما نميخواستند. به بهانههاي مختلف آنها را بازرسي ميكرديم و در نهايت اموالشان را ميدزديديم.
- چطور شد كه بعد از 10فقره سرقت دستگير شدي ؟
برخي از افرادي كه از آنها سرقت ميكرديم پول نقد نداشتند و كارت عابربانكشان را از آنها ميگرفتيم و در ادامه با تهديد مجبورشان ميكرديم كه رمز كارت را هم به ما بدهند. آخرين مرتبه وقتي با يكي از همين كارتها از عابربانك پول ميگرفتم شناسايي و دستگير شدم.
- فكر ميكني چطور ميتواني از شاكيان رضايت بگيري ؟
من و دوستانم چون مشكلات مالي داشتيم دست به اين كار زديم و هرچه پول بهدست آورديم خرج كرديم و چيزي نداريم كه به شاكيان بدهيم. اين سومين مرتبهاي است كه دستگير ميشوم و خدا بايد كمكم كند تا دوباره آزاد شوم.
- آغاز خلافكاري از 9سالگي
18سال بيشتر ندارد اما اين سومينمرتبهاي است كه توسط پليس دستگير ميشود. او كه خودش ميگويد از 9سالگي با مصرف حشيش پا به دنياي تبهكاران گذاشته، اين بار اتهامش سرقت 100گوشي تلفن همراه است.
- خودت را معرفي كن.
متولد سال 78هستم. تا اول راهنمايي درس خواندهام و در منطقه شهرري به دنيا آمدهام.
- اين چندمين مرتبهاي است كه دستگير شدهاي ؟
سومين بار. نخستين مرتبه سال 89وقتي كه 11سال داشتم به اتهام فروش موادمخدر دستگير شدم و يكبار ديگر هم بهخاطر درگيري به زندان افتادم و حالاهم بهخاطر گوشي قاپي.
- در كجا و از چه كساني سرقت ميكردي؟
در جنوب شهر و منطقههاي نازي آباد، خزانه، شهر ري و... من و دوستم با يكديگر سرقت انجام ميداديم اما او فرار كرد و من دستگير شدم.
- درباره سرقت هايت بيشتر توضيح بده.
ما 2موتور سرقت كرده بوديم و با آنها به موبايل قاپي ميرفتيم. يكي هونداي مشكي رنگ و ديگري آپاچي سفيد. حدود 100گوشي قاپيديم.
- معمولا چه افرادي را براي سرقت انتخاب ميكرديد؟
افرادي كه گوشيشان دستشان بود و با آن در خيابان صحبت ميكردند. مرد يا زن براي مان فرقي نداشت. آرام با موتورسيكلت به آنها نزديك ميشديم و من گوشي را ميقاپيدم و فرار ميكرديم.
- اگر هنگام سرقت كسي در برابرتان مقاومت ميكرد چه كار ميكرديد؟
باور كنيد نه چاقو داشتيم و نه قمه. اين اتفاق نيفتاد اما اگر كسي مقاومت ميكرد راهي جز فرار نداشتيم.
- با گوشيهاي مسروقه چه ميكرديد؟
ما يك مالخر داشتيم كه گوشيها را براساس ارزشي كه داشت بين 50تا 200هزار تومان از ما ميخريد. ما هم پولها را خرج مواد ميكرديم.
- از چه زماني معتاد شدي ؟
9سالم بود كه نخستين بار حشيش كشيدم و حالا هم شيشه مي كشم.
- فكر ميكني چرا به اين راه كشيده شدي ؟
چند سال قبل پدرم مادرم را طلاق داد و ما را رها كرد. من 2برادر بزرگتر دارم كه آنها ازدواج كردهاند. من هم هيچكس بالاي سرم نبود و چون به درس خواندن هم علاقهاي نداشتم به راه خلاف كشيده شدم.
نظر شما