چهارشنبه ۷ آذر ۱۳۸۶ - ۰۶:۳۷
۰ نفر

رضا استاد سرائی: دومین کنفرانس بین‌المللی مدیریت جامع بحران در حوادث غیر مترقبه طبیعی در روزهای 24و 25 بهمن ماه سال گذشته در کلانشهر تهران برگزار شد.

 به گزارش یکی از کارشناسان دفتر توسعه و هماهنگی امور استان‌های سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور، حدود 30هزار میلیارد ریال طی سال‌های 1383 تا1385 جهت جبران خسارت‌های ناشی از حوادث و بلایای غیرمترقبه در کشور هزینه شده است که البته این توجه بسیار ارزشمند است.

 ولی سؤال این است؛ پس تا به کی مردم باید  تاوان سرعت عمل کند شما را در رابطه با برنامه‌ریزی در جهت پیشگیری، مواجهه و بازسازی بپردازند؟ آیا درس گرفتن از این همه بلای ناخواسته و طبیعی کافی نیست؟ آیا آموخته‌ها و عبرت‌ها و نتایج نقد و نظرها و بررسی‌ها، بازهم کفایت نمی‌کند.

اشکالی دارد اگر کاری کنیم که کمتر متضرر شویم و باز به عقب برنگردیم؟ آیا جهت ندادن به صرف بودجه اعتبارات دولتی از بابت کاهش اثرات بلایای طبیعی و استفاده بهینه نکردن از آن، حیف و میل بیت‌المال نیست؟

به نظر نمی‌رسد کسی خواهان چنین وضعیتی برای کشور عزیزمان باشد،  به خصوص دست‌اندرکاران زیرمجموعه دولت یا سازمان‌های خاص ذی‌ربط. آنچه به طور غالب در این خصوص سبب کند شدن این حرکت و دیر نتیجه دادن آن می‌شود، عدم هماهنگی سازمان‌ها با یکدیگر است ،گویا گاهی فراموش می‌شود هدف چیز بزرگتری است به نام مواجهه و آمادگی برای مقابله و بازسازی درحوادث و بلایا. باید خاطر نشان ساخت هماهنگی، خود یکی از عملکردهای هر سازمان یا دایره‌ای است که در این عرصه به فعالیت می‌پردازد و برعکس آنچه اغلب سازمان‌ها که آمار انفرادی خود و سازمان متبوع خود می‌دانند، کار گروهی و هماهنگی بین سازمانی و تعدد در مراکز همکار و دخیل، عملکردی  صحیح است.

اینکه هر یک از سازمان‌هاو پژوهشکده‌های ذی‌ربط در امر امداد و نجات یا ستاد بحران، بخواهند برای بقای فعالیت انفرادی خود، طلب بودجه بیشتری کنند، فقط در حد تئوری سازمان‌های زودبازده اقتصادی قابل توجیه است حال آنکه مبحث کنترل و مدیریت بحران و امدادرسانی، مسئله شوخی و کوچکی نیست.

متاسفانه این روال عملکرد داده‌ای و اعداد و ارقام گاهی ما را از مسیر واقعیت‌ها دور می‌سازد و هدف در پیچ و خم کارهای اداری و بودجه‌و... کمرنگ و کمرنگ‌تر می‌شود تا اینکه بحران بعدی به سراغمان می‌آید. در آن وقت حاصل کارما نیرو و قدرت بالفعلی است که حاضر داریم و چون کار زیر بنایی و حساب شده صورت نگرفته باز آمادگی ما برای مواجهه با یک بحران بزرگ و منطقه‌ای، کمتر از استاندارد خواهد بود و به زبان ساده‌تر ما قدرت مقابله با یک شرایط اضطراری را به خوبی نخواهیم داشت.

 بعید می‌دانم از مسئولان محترم در امر مدیریت بحران و امداد و نجات کشور کسی مخالف این موضوع باشد.

ستاد حوادث غیرمترقبه کشور مسئولیتی پدرانه در این امر را بر دوش می‌کشد. هماهنگی‌های در غالب کارگروه‌های زیرمجموعه و تفویض اختیارات انجام شده، کمک حال مفیدی در این مورد است ، ولیکن تداخل کاری و مشخص نبودن مرزها و حدود اختیارات در هنگام بحران، امری است که تمام رشته‌ها را در عمل پنبه می‌کند!

یکی از راهکارهای اساسی در این مورد می‌تواند پشتوانه قانونی به منظور هماهنگی اجرایی تمام دستگاه‌های ذی‌ربط و اعمال مدیریت بحران واحد در حوادث طبیعی و سوانح پیش‌بینی نشده و  تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور باشد، البته به شرطی که هماهنگی‌های زیرساختی در آن به درستی پیش‌بینی و «اجرا» شود.

 باید دانست در جایی که از بابت امری خلأ‌یی به وجود می‌آید، دستگاه‌ها و موسسات غیردولتی یا زیرمجموعه‌های متخصص در آن مورد در داخل سازمان‌ها و دوایر دولتی به وجود می‌آیند. این مورد در حال حاضر باوجود بیش از 30مورد مشابه و موازی در کشورمان متظاهر است.

البته این زیاد هم بد نیست و حس مسئولیت پذیری در افراد مطلع و آگاه و متخصص ما را می‌رساند. ولی باید دانست انفرادی عمل کردن، دوباره کاری، صرف هزینه و وقت، تصمیم‌گیری ناصحیح، تداخل کاری، عدم تمایل به همکاری جمعی،‌بی‌نظمی، نارضایتی عوامل اجرایی و نیز دریافت کنندگان کمک و خیلی موارد دیگر را به دنبال خواهد داشت و این امر درست هنگام وقوع یک سانحه دلخراش روی می‌دهد. آن هم در جایی که نیاز به اتحاد جهت حمایت روانی و جبران خسارات ناشی از حوادث برای آسیب دیدگان، به وضوح حس می‌شود.

حرکت‌های اخیر در چند سال گذشته از این بابت بسیار ارزشمند بوده است. از آن جمله می‌توان به وجود آمدن برخی موسسات و جمعیت‌ها و تشکیل واحدها و ادارات کنترل بحران و چاپ کتب و مقالت زیادی به صورت تخصصی یا عمومی اشاره کرد. از دیگر کارهای ارزشمند می‌توان به برگزاری همایش‌ها، سمینارها و کنگره‌های مربوط به مدیریت بحران، مدیریت سوانح، امداد و نجات اضطراری و... اشاره داشت. این حرکت‌ها بسیار به جا و شایسته است و بهتر هم خواهد بود اگر نتایج آنها به صورت کاربردی در اختیارات ستاد حوادث طبیعی و سوانح پیش‌بینی نشده یا سازمان جدید مدیریت بحران کشور قرار گیرد.

پیش از این سمینارهایی در قالب کنفرانس ملی مدیریت جامع بحران در حوادث غیرمترقبه طبیعی کشور در تهران برگزار شد. ‌نکته جالب در این سمینارها  احساس مسئولیت ادارات و سازمان‌های مختلف و ارائه مقالات متنوع و تخصصی و کثرت و  تعدد  این مقالات و شرکت‌کنندگان محترم بود.

نکته جالب‌تر اینکه این همایش توسط یک شرکت خصوصی ولی متخصص و با حمایت تعداد زیادی از (شاید همه) سازمان‌ها و ادارات و دانشگاه‌هایی که حوزه‌ای تحت عنوان مواجهه با حوادث و بلایای طبیعی را در خود ایجاد کرده بودند، برگزار شد، گاهی می‌شد به آرم و نشانه حمایت کنندگانی توجه کرد که شاید تا به حال از وجود آنها هم مطلع نبودیم و سابقه‌ای از آنها در دست نداشتیم، و این یک نقطه قوت است و جالب‌تر اینکه در آن 170 مقاله ارائه می‌شود.

توجه متخصصان به اصول زیربنایی باتوجه به تخصص‌های خود، معرفی سازمان یا نهاد خویش و توجیه نوع همکاری و خدمات رسانی ایشان در هنگام حوادث و عنوان پاره‌ای مسایل جدید از جمله پایش و هشدار(اضطراری) در حوادث و بلایای و نقد و بررسی آموخته‌ها و آثار حوادث و بلایای رخ داده اخیر ایران از نقاط قوت این چنین کنفرانس‌هایی است.

حال موضوعی که باقی می‌ماند، چگونگی استفاده از این دستاوردهای متنوع و گاهی بسیار جالب توجه و مفید است. چیزی که دست یاری تمامی مسئولان محترم ذی‌ربط را به گرمی می‌فشارد و وظیفه‌ای انسانی و اخلاقی است.

 حمایت از اجرای چنین محفل‌های علمی از یکسو و استفاده حداکثر از دستاوردهای آن از سوی دیگر، جزو فرهنگ بهره‌وری است و مطمئنا مخاطبان این نوشتار، به خوبی واقفند که این چنین تلاش‌هایی و صرف چنین انرژی برای کسب این نتایج چشمگیر صرفا به خاطر تصحیح خط سیر و تدوین الگوهای خاص آموزشی و کاربردی در جهت پیشگیری از مخاطرات، مواجهه صحیح و مقابله به موقع و کافی با حوادث و بلایا و کاهش اثرات آن و در نتیجه کاهش خسارات جانی و مالی، بوده و اگر غیر از این باشد ثمره‌ای نخواهد داشت و بی‌فایده است.

 بنابر گزارش بالاترین مقام ستاد حوادث غیرمترقبه وزارت کشور، ما در ایران از لحاظ تنوع حوادث جزو کشور اول با 33 مورد مختلف حوادث و سوانح ثبت شده از 41 مورد جهانی آن هستیم.

سالانه بین 1700 تا 2000 حادثه در کشور ثبت می‌شود و به طور میانگین هر روز بین 4 تا 5 حادثه در حال رخ دادن است. این در حالی است که از لحاظ مالی نیز سالانه 5 تا 10 هزار میلیارد تومان از این بابت به کشور خسارت وارد می‌شود که این رقم 10 تا 20 درصد بودجه عمومی کشور و 50 تا 70 درصد بودجه عمرانی آن را تشکیل می‌دهد! و این در صورتی است که بعضی بانیان امر واقعاً می‌گویند که برای مواجهه با حوادث بزرگ آماده نیستیم.

 چون مدیریت سوانح ناهماهنگ و نیروهای کامل و کافی جهت واکنش سریع نداریم. این نکات از این بابت تکرار می‌شود که بدانیم هر روز که شروع به کار سامانه مدیریت بحران کشور به تاخیر بیافتد، ریسک‌پذیری ما در مقابل حوادث و سوانح بزرگ و بزرگ‌تر خواهد شد.

باید دانست این صحیح نیست که منتظر بمانیم تا اتفاقی بیافتد و بعد امکان‌سنجی کنیم و عملکرد خود و دیگران را نقد کنیم، بلکه امر مهم برنامه‌ریزی و آمادگی را باید همواره زودتر شروع کرد و هدف را افزایش آمادگی در جهت مقابله با حوادث ناخواسته قرارداد.


 الگوبرداری از استانداردهای جهانی در هر مورد و پیاده‌سازی آن در کشورها، ملازمات خاصی همچون مطالعه و بومی‌سازی و تطبیق آن‌ الگوها با فرهنگ و موقعیت هر کشور را طلب می‌کند و در موقعیت فعلی چاره‌ای جز ادامه همین مسیر و مطالعه روی آن باقی نمی‌ماند.

کد خبر 37773

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز