اما واقعیت این است که اگر با نگاه مدیریتی به موضوع نگاه کنیم میتوانیم علاوه بر حفظ محیط زیست و تلاش برای سلامت آن عرصه خوبی در اشتغالزایی یا ارتقای مشاغل مرتبط با آن را رقم بزنیم.
نخست آنکه مردم را به مشارکت دعوت کنیم و از آنها بخواهیم با کاغذباطلههایشان رفتاری اقتصادی ولو در حد چند اسکناس داشته باشند! این وضع میتواند با تشویقهای فرهنگی همراه باشد به این معنا که اگر مردم مشارکت کنند به آنها کتاب و محصولات فرهنگی ارزانتر فروخته شود.
چند سال قبل «پکا» در تهران طرحی را به اجرا درآورده بود که درآن به ازای کاغذهای باطله و بهایش کتاب فروخته میشد. اما قیمت تمام شده برای کسی که کاغذ باطله تحویل داده بود اغلب کمتر از بهای یک کتاب بود.
به هر حال میتوان راههای بسیاری از این دست ولی با پاسخهای بهتر تدارک دید. میتوان با مشارکت مردم در امر جداسازی و تفکیک کاغذ از زباله وضع افرادی را که به کار جمعآوری کاغذهای باطله از درون زبالهها مشغولند بهبود بخشید.
شهرداری تهران مدتهاست دراین زمینه فعالیت قابل توجهی داشته،گرچه مدتی است دیگر آن سطلهای زباله چندگانه را سطح شهر نمیبینیم ولی با کمک سازمان بازیافت بسیاری از کاغذباطلهها از محکوم شدن و همنشینی با زبالهها نجات یافتهاند.
بنابراین اگر شهرداری، سازمان حفاظت از محیطزیست و مهمتر از این دو، سازمان تأمین اجتماعی تسهیلات ویژهای برای بیمهکردن و ساماندهی افراد شاغل در این کار بهعنوان یک کار محافظ سلامت اجتماعی و محیط زیست فراهم سازد میتوان ضمن توسعه اشتغال شاهد رونق بازار کاغذ در عین سلامت بود.
ضمن آنکه با راه اندازی کارخانههای بازیافت مدرن می توان به سمت تبدیل کاغذ باطله به کاغذ مرغوب گام برداشت.