منظور حساب ما در اين بانك و آن بانك نيست. بلكه صندوق اين بانك در ذهن ما جاسازي شده است كه به آن «بانك نوازش» ميگوييم. اختلال در نوازشگري و نوازشگيري، انسان را به گرفتاريهاي روحي و رفتارهاي هيجاني مبتلا ميكند.
نوازش يعني چه؟ بارها از اين كلمه استفاده ميكنيم و تاحدودي از معناي آن مطلع هستيم. نوازش يعني «توجه به حضور ديگري از طريق انواع روشهاي كلامي و غيركلامي». اگر نوازش را از جنس «توجه» بدانيم خواهيم دانست كه تنها براي كودكان نيست بلكه براي همه لازم است؛ بانك نوازش مثل يك بانك اعتباري عمل ميكند؛ ميشود به آن اضافه يا كم كرد. هر نوع توجه به آدمها بار عاطفي خودش را بهدنبال ميآورد و طبيعتا بيتوجهي، آنها را دچار مشكل ميكند. همه ما بيآنكه در اين خصوص آموزشي ديده باشيم، بهخوبي ميتوانيم بفهميم كه نوازشهاي طرف مقابل، اصيل و يا صادقانه است يا نه.
و درصورت عدمدريافت توجه، بهصورت ناخودآگاه به سمت رفتارهايي پيش ميرويم كه به هر طريق توجه ديگران را بهدست آوريم. به اين مثال توجه كنيد: پدر در حال روزنامه خواندن است كه كودك 4سالهاش به سراغش ميآيد. هرچه دور پدر پرسه ميزند، نميتواند نظر او را بهخود جلب كند. پس عصباني شده و به روزنامه چنگ مياندازد و آن را پاره ميكند. پدر خشمگينشده و داد ميزند. كودك به گريه ميافتد و به اتاقش ميرود. در اين مثال، كودك كوشيده است به نحو مثبت توجه پدر را بهخود جلب كند. اما وقتي موفق نميشود ناخودآگاه به روش ديگري متوسل ميشود. در اين حالت ميگويند كودك بهجاي نوازش مثبت، نوازش منفي دريافت كرده است.
بزرگسالان هم به نوازش نياز دارند. توجهكردن به آدمها آنها را سر شوق آورده و براي ادامه زندگي مهيا ميكند. يك مكالمه خوب و گرم با ديگران يا يك پيام محبتآميز، و مواردي از اين دست، چيزهايي است كه بهراحتي ميتواند به بانك نوازش ديگران، اعتبار اضافه كند. اگر نسبت به رفتارهاي خوب ديگران بيتوجهي كنيم آنان را سرد كرده يا ناچار ميسازيم از طريق كارهاي غلط بهدنبال جلب نظر ديگران باشند. گرچه اصليترين منبع توجه، خداي مهربان است و اين يعني رضايت الهي.
نظر شما