پياده ميشوي و سر ميچرخاني اينور و آنور، اما اثري از حرم و گنبد و گلدسته نيست. كوچه و خيابانها با ديوارهاي مرتفع اجازه رخ نشاندادن به گنبدها نميدهند. همانطور كه گام برميداري با كنجكاوي جلو را نگاه ميكني كه ناگهان 2خورشيد كنار هم طلوع ميكنند. خيره ميشوي و دست بر سينه ميگويي السلام عليكم... . كمي جلوتر بوي حرم امامرضا(ع) مشامت را پُر ميكند. همانطور كه در مشهد از بابالجواد وارد حرم ميشوي، دوست داري اينجا هم بابالرضايي داشته باشد كه از آن وارد شوي. اگر نخستين باري باشد كه به كاظمين آمدهباشي حتما از اين همه شباهت حيرتزده خواهي شد. خوب كه گوش كني، نجواي در و ديوار حرم را ميشنوي؛ ميگويند اينجا و مشهد ندارد و اگر دلتنگ مشهد هم بوده باشي، حالا با يك تير، چند نشان زدهاي و زيارت امام رضا(ع) هم آمدهاي. خلاصه آنكه اينجا مشهد است و فقط جاي پنجرهفولاد خالي است.
همشهری دو - امیر حسنشاهی: تقریبا از ۳یا ۴کیلومتری حرم، دیگر هیچ ماشینی اجازه عبور و مرور ندارد.
کد خبر 379942
نظر شما