پنجشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۶ - ۱۰:۳۹
۰ نفر

همشهری آنلاین: به تازگی کتاب چین در ۱۰ کلمه به قلم یوهوآ با ترجمه سعید مقدم و به همت نشر مرکز منتشر شده است.

نشست چین در ده کلمه برگزار شد

یوهوآ یکی از برجسته‌ترین نویسندگان چینی معاصر است که چین را در ده کلمه روایت کرده است و نشان می‌دهد که چگونه دگردیسی مضمونی این مفاهیم نزد مردم و نحوه کاربردشان تغییرات بزرگ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی چین معاصر را منعکس می‌کند.

نشست نقد و بررسی کتاب چین در ۱۰ کلمه نوشته یوهوآ، با ترجمه سعید مقدم، سه‌شنبه ۳۱ مرداد و همزمان با آغاز نمایشگاه بین‌المللی کتاب پکن در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد. در این نشست محمد دهقانی، جواد حسینی و آزاده باقری به سخنرانی پرداختند.

در آغاز نشست علی‌اصغر محمدخانی با توجه به ایجاد پل ادبی ایران و چین در شهر کتاب، به برنامه‌هایی که در دو سال آینده درباره آشنایی بیشتر با ادبیات معاصر ایران و چین در دو کشور برگزار می‌شود اشاره کرد.

وی کتاب چین در ۱۰ کلمه را کتاب بسیار مهمی برای شناخت چین معاصر دانست و گفت یوهوآ چین را از دوره انقلاب فرهنگی تا کنون با تفسیر ده واژه خلق، رهبر، خواندن، نوشتن، لوشون، انقلاب، ناهمگونی، توده‌ها، مشابه‌سازی و شیره‌مالی به خوبی به خواننده معرفی می‌کند و نویسنده قصد ندارد تمام جنبه‌های چین مدرن را بررسی کند؛ بلکه خود را تنها به ده کلمه محدود می‌سازد و این ده واژه به نویسنده ده جفت چشم داده است که با آن‌ها صحنه چین معاصر را از چشم‌اندازهای گوناگون، تند و گذرا نگاه کند. نویسنده در انتهای هر بخش به وضعیت دوران مائو اشاره می‌کند که در آن دوران سرنوشت آدمی در دست خودش نبود و موج رویدادها همه را با خود به این سو و آن سو می‌کشاند و هیچ کس نمی‌توانست بداند که نیک‌نامی و نیک‌بختی در انتظار اوست یا شکست و بدنامی.

محمدخانی به دیدگاه نویسنده درباره دوران انقلاب فرهنگی در چین اشاره کرد و گفت: نویسنده دوران انقلاب فرهنگی در چین را دوران بدون ادبیات می‌داند و می‌گوید آن زمان تنها در کتاب‌های درسی چینی می‌شد اثری ضعیف از هنر و ادبیات را دید و متون درسی در آن دوره به آثار دو نویسنده یعنی لوشون و مائوتسه کونگ اختصاص داشت، ولی در حال حاضر حدود ۲۰۰ هزار عنوان کتاب در چین منتشر می‌شود؛ ولی همیشه نوعی بحران پشت همه آمارهای پرشکوه چین امروز پنهان است.

محمدخانی به دیدگاه نویسنده درباره مفاهیم و شرایط اجتماعی چین اشاره کرد که یوهوآ با تشریح وضعیت اجتماعی و فرهنگی چین با تفسیر واژه‌های انقلاب، ناهمگونی و مشابه‌سازی نتیجه می‌گیرد که جامعه چین از تفریط به افراط افتاده است و وقتی جامعه دستخوش تغییر می‌شود از دوره سرکوب مطلق به سرعت به سهل‌انگاری بی‌حد می‌غلتد؛ مثل نوسان تاب است که آدم هرچه از یک سو بالاتر برود، از سوی دیگر هم بالاتر خواهد رفت.

محمد دهقانی کتاب چین در ۱۰ کلمه را اثری جذاب معرفی کرد و گفت: من ده سال پیش به مدت یک سال در چین بودم. آنجا یادداشت‌های روزانه می‌نوشتم و این یادداشت‌ها در مجله‌ نگاه نو چاپ می‌شد که سپس همان‌ها به صورت کتاب منتشر شد. در آن زمان کسانی به من می‌گفتند با بدبینی به چین نگاه کرده‌ام. وقتی این کتاب را خواندم خوشحال شدم که یک نویسنده چینی که پیشتر مائوئیست هم بوده و
فضای انقلاب فرهنگی چین را هم تجربه کرده، به همان مسائلی که من هم طرح کرده بودم دیدی انتقادی دارد. این کتاب نقد روزگار ما هم است. در بسیاری از بخش‌های کتاب تصاویری ارائه می‌شود که گویی نویسنده درباره جامعه ایرانی صحبت می‌کند. ده سال پیش در چین مواردی را می‌دیدم که برای من عجیب بود؛ مثلا همه دانشجویان مدام تلفن همراه‌شان را در دست داشتند که مرا کلافه می‌کرد. امروز در ایران هم چنان شده است و همه مدام در حال چک کردن گوشی تلفن‌شان هستند. موضوع دیگر بحث کتاب‌ها و سی‌دی‌های تقلبی است. آن زمان کتاب و سی‌‌‌دی تقلبی در چین فراوان بود؛ چیزی که امروز در ایران هم شاهدش هستیم.

دهقانی یادآور شد: چین در فاصله سی سال خود را از کشوری تحت سلطه به کشوری بدل کرده است که پول در آن پادشاهی می‌کند. ایدئولوژی مارکسیستی ایدئولوژی ضد دینی است. در چین با مذهب به شدت مبارزه شده است؛ اما وقتی مائو عرض رودخانه یانگ تسه را شنا کرد، تصویری که از او ارائه شد، تصویر فردی بود همچون قهرمانان مذهبی. در همین کتاب نویسنده از رؤیایی شبیه رؤیاهای عارفانه درباره مائو صحبت می‌کند. در چین در هر مباحثه‌ای، اگر نقل قولی را از مائو بیاورید، برنده‌ مباحثه خواهید بود.

جواد حسینی چین و شرق آسیا را موضوعاتی مغفول در ایران دانست و با تأکید بر اهمیت مطالعات چین‌پژوهی گفت: چین را می‌توان به فیلی در تاریکی تشبیه کرد که هر کس جزئی از اندام آن را تشریح می‌کند؛ در حالی که باید کلیت فیل را دید. من ۲۵ سال در چین زندگی کرده‌ام. وقتی در ۱۹۹۳ وارد چین شدم، تغییرات اصلی چین داشت شروع می‌شد. در چین هر سال تغییرات مهمی روی می‌دهد و این تغییرات به حدی است که ظرف پنج سال صورت کل شهرها دگرگون می‌شود. اگر چند سال از شهری دور باشید، بعداً که به آنجا برگردید قادر به شناختن محیط نخواهید بود. من در چین شاهد اوج گرفتن ملتی بودم که ابتدا هیچ نداشت. وقتی به چین بروید ابتدا از آنجا متنفر می‌شوید، بعد عادت می‌کنید و سپس عاشق چین می‌شوید؛ این درست برخلاف تجربه رودررویی با کشورهای اروپایی است. در اروپا اول عاشق کشور می‌شوید بعد به آن عادت می‌کنید و آخرسر همان محیط دلزده‌‌تان می‌کند.

حسینی با اشاره به خدمات مائو به جامعه‌ چین تصریح کرد: چینی‌ها معتقدند مائو آنها را در حالی که زانو زده بودند، از روی زمین بلند کرد. پیش از مائو چین سرزمینی تکه‌تکه شده بود. فحشا و اعتیاد در چین غوغا می‌کرد. مائو نه فقط خارجی‌ها را بیرون راند و قدرت دولت مرکزی را احیا کرد، توانست امنیت را به سراسر چین اعطا کند. کتاب چین در ۱۰ کلمه از واقعیت‌های چین صحبت می‌کند، اما نه از همه واقعیت‌ها. خواندن این کتاب را توصیه می‌کنم، اما فقط به این کتاب بسنده نکنید. فرهنگ چینی فرهنگی عملگرا است و در این فرهنگ اگر بخواهید خوشبخت شوید، باید پول داشته باشید. چین توانسته است ۸۰۰ میلیون نفر را از زیر خط فقر نجات دهد. امروز تعداد چینی‌هایی که پول برای خرید کالای لوکس دارند، بین ۳۵۰ تا ۵۰۰ هزار نفر تخمین زده می‌شود. ثروت عظیمی در چین تولید شده است. چین امروز، چین سرمایه‌داری است؛ اما سرمایه در دست دولت است. درسی که از چین باید گرفت این است که چطور این اقتصاد دولتی در مسیر ورشکستگی نیفتاده است.

آزاده باقری با تصریح بر این نکته که اگرچه کتاب چین در ۱۰ کلمه بخش‌هایی از چین را دقیق توصیف کرده، یادآور شد: اندیشه چینی اندیشه‌ای نتیجه‌گرا نیست، فرآیندگرا است. همین فرآیندگرایی سبب می‌شود چینی‌ها در لحظه زندگی کنند. آنها وقتی کاری را انجام می‌دهند
می‌گوید: شد، شد؛ نشد، نشد. اگر ما هم اینطور فکر کنیم، وارد چارچوب اندیشه‌های چینی شده‌ایم. چینی‌ها گام به گام جلو می‌روند. فرآیندگرا بودن چینی‌ها در برابر نتیجه‌گرایی ایرانی قرار دارد. من با نویسنده این کتاب به شدت همذات‌پنداری می‌کنم.

باقری با اشاره به مفاهیم اساسی فرهنگ چین گفت: در چین واقعیتی با نام اخلاق وجود دارد. در ارتباط با چینی‌ها می‌توانید از مفاهیمی چون ادب و اخلاق استفاده کنید. چینی‌ها مدام مطالعه می‌کنند و همه تولیدات‌شان بر اساس مطالعه است. هر یک از تولیدات چینی‌ به نیاز جواب می‌دهد. اگر تولیدات چینی را از جهان حذف کنید، جای خالی آنها احساس خواهد شد. آنها با تقلید کارشان را شروع کردند، اما امروز به جایی رسیده‌اند که می‌شود گفت به نسخه‌ اصلی توسعه دست یافته‌اند.

کد خبر 380142

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha