جوانان عمدتاً مسلمان که در خیابانها دست به اعتراض و تخریب میزنند، نماینده هیچ سازمانی نیستند و به نام هیچ گروه و حزبی به خیابانها نیامدهاند. آنها تنها نماینده جامعه خود هستند و به نام همین جامعه اعتراض میکنند.
درگیریهای خیابانی اخیر در فرانسه که تکرار وقایع اکتبر 2005 است، مانند سال گذشته بهطور همزمان شروع شد اما در ادامه با نوعی هماهنگی همراه بود. اگر چه گستردگی جغرافیایی این درگیریها و اعتراضها مانند اکتبر سال 2005 نیست اما شدت این درگیریها و خشونتهای آن، به اندازه سال 2005 بالاست.
درگیریهای اکتبر 2005 کار جوانان مسلمانی بود که در مناطق حومهای پاریس متولد شده و رشد کردهبودند. بزرگترها و خانوادههایی که از شمال آفریقا به فرانسه مهاجرت کردهبودند در آن درگیریها نقش چندانی نداشتند و مداخله زیادی نمیکردند.
این بار شاهدیم که جوانان مسلمان متولد فرانسه و خانوادههای مهاجر متولد شمال آفریقا در کنار هم و با یک اتحاد خاص در این درگیریها و اعتراضها شرکت میکنند.
ویژگی دوم این درگیریهای جدید، آمادگی معترضان و شورشیها برای استفاده از اسلحه گرم در حمله به پلیس است. اسلحههای گرمی که تا کنون توسط مردم استفاده شده چندان مرگبار نبوده و به همین دلیل مرگ و میری در میان نیروهای پلیس به جا نگذاشته است.
شمار زیادی از نیروهای پلیس تاکنون زخمی شدهاند. وقایع سال 2005 بیشتر نوعی آشوب گری و تخریب اموال عمومی بود. اما این بار حملات هم به اموال صورت میگیرد و هم به افراد و نیروهای پلیس. سخنگوی پلیس پاریس هفته گذشته گفت که آشوبگران، نیروهای پلیس را تعقیب میکنند تا آنها را هدف حمله قرار دهند.
درگیریهای اخیر بهطور همزمان و بعد از آن شروع شد که 2 جوان مسلمان در خیابانهای شهر ولییرز لو بل از شهرهای حومه شمالی پاریس که به شهر آبی معروف است، کشته شدند.
مردم این شهر پلیس را مسئول مرگ این 2 جوان میدانند. ماجرا آنطور که مردم محلی تعریف میکنند به این صورت بوده که 2 جوان سوار بر موتور بودهاند که ماشین پلیس بهدلیل نداشتن کلاه ایمنی و مدارک کافی، به آنها دستور توقف میدهد. این دستور و توقف نکردن جوانان موتور سوار، یک تعقیب و گریز خیابانی را به وجود میآورد که در نهایت به وقوع حادثه برای جوانان موتور سوار منجر میشود.
به گفته مردم محلی، ماشین پلیس بعد از وقوع این حادثه توقف نمیکند تا به موتورسواران حادثه دیده کمک کند. عدهای هم میگویند که ماشین پلیس به عمد این حادثه را به وجود آورده و باعث مرگ جوانان موتورسوار شده است.
در اکتبر سال 2005 هم در واقعهای مشابه، 2 جوان مسلمان که از دست پلیس میگریختند وارد یک پست برق شده و بعد از برق گرفتگی کشته شدند.
در میان جمعیت مهاجر مسلمان غرب اروپا به ویژه در کشورهای انگلیس، ایتالیا، اسپانیا، پرتغال، آلمان، دانمارک و فرانسه، خشم و نفرت به صورت روزافزون در حال شکلگیری است. اما پدیده نفرت و خشم در میان مسلمانان فرانسه با دیگر کشورها تفاوت زیادی دارد.
فرانسه از حمله آمریکا به عراق در سال 2003 و اشغال این کشور حمایتی نکرد. اما بهعنوان عضوی از ناتو به صورتی محدود در عملیات این سازمان در افغانستان حضور و نقش داشته است.
تاکنون هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد سیاستهای خارجی فرانسه به نوعی باعث خشم مسلمانان این کشور یا حتی بخشی از این جامعه شده باشد. دلایل خشم و نارضایتی مسلمانان فرانسه بیشتر داخلی است و به بیکاری، فقر، نبود احترام به سنتها و عرف و آداب مسلمانان از طریق تدابیری همچون منع استفاده از روسری و حجاب در مدارس و اماکن عمومی بازمیگردد.
نارضایتی از چنین سیاستهایی با ابراز خشونت خیابانی از سوی مسلمانانی نشان داده میشود که به هیچ سازمان جهادی تعلق ندارند. آنچه در فرانسه روی میدهد نوعی جهاد به شکل انتفاضه است نه جهاد از نوع القاعده. دست کم میتوان گفت، این اعتراض فعلا به سوی تروریسم تمایلی نشان نمیدهد.
در کشورهای دیگر خشونت و نارضایتی ناشی از عوامل خارجی مانند حمایت دولتها از آمریکا در عراق و مشارکت در عملیات علیه القاعده بوده است. عوامل این خشونتها هم سازمان و گروه خاصی دارند که یا در داخل این کشورهاست یا در خارج به صورت جهانی فعالیت میکند؛ مثلا انفجارهای مارس 2004 مادرید، انفجارهای ماه جولای 2005 لندن و تلاش برای حمله انتحاری امسال در لندن و گلاسکو.
اگر چه در این کشورها هم معضلاتی مانند فقر و بیکاری برای جامعه مهاجر به صورت ویژه، وجود دارد که میتواند دلیل و انگیزهای برای عصبانیت باشد، اما این نارضایتی هنوز به بروز انتفاضه منجر نشده است.
اگر چه هنوز هیچ نشانهای از نفوذ و دخالت هیچ سازمانی در تحولات و اعتراضهای فرانسه دیده نشده است اما بعضی گمانهزنیها حاکی از این است که میتوان نشانههایی از راهبرد جدید گروههایی مانند حزبالتحریر را در تحولات سال گذشته و امسال حومه پاریس یافت. حزب التحریر از شیوههایی غیراز حمله و ترور برای اعمال تغییر حمایت میکند.
القاعده هم سال گذشته اعلام کرد که برای رسیدن به هدف خود مجموعهای از راهبردها را به کار میگیرد که درگیریهای خیابانی در داخل کشورها از جمله آن است.
از سال گذشته تا کنون، ایمن الظواهری مرد شماره 2 القاعده، از مسلمانان دنیا میخواهد تا با الگو گرفتن از انتفاضه غزه، خواستههای خود را از دولتهایشان طلب کنند. هدف القاعده این است که به جای سازمانها، افراد و جوامع را بسیج کند تا درصورت تضعیف سازمانهایی مانند القاعده و از بین رفتن حلقههای ارتباطی آنها، این مسیر از بین نرود.
ظواهری تک تک مسلمانان را مسئول بهبود وضع خود و جامعهشان و همچنین دفاع از اسلام نامید و گفت که انتفاضه مجموعهای از نبردهای نظامی و غیرنظامی است.
القاعده به الجزایر، مراکش، اسپانیا، پرتغال و فرانسه چشم دوخته است.
South Asia Analysis Group
29 نوامبر2007
ترجمه: نیلوفر قدیری