زنان همواره در اين زمينه با محدوديت و نابرابري روبهرو بودهاند. در ايران امروز، فضاهاي شهري چندان مطلوب زنان نيستند و كمتر در طراحي و برنامهريزي آنها به نياز و خواست واقعي زنان توجه شده است. از اين نظر موانع مختلفي بر سر راه تحقق عدالت اجتماعي در شهر وجود دارد؛
برخي از اين موانع فرهنگي است و برخي به فرايند برنامهريزي و طراحي شهر و فضاهاي شهري بازميگردد. زنان هميشه بهعنوان جنس كماهميتتر و شهروندان درجه دوم تلقي شدهاند. چنين ديدگاهي موجب شده كه نهتنها خواست و نيازهاي آنان در شهر فراموش شود، بلكه در موارد بسياري زنان نيز با بديهي انگاشتن اين به ظاهر اصل، مطالبهگر حقوق خود نباشند. بهعبارت ديگر، در جامعه ايراني حضور و فعاليت زنان در فضاهاي عمومي شهري در اولويت نيست و از اساس به جز در مواردي مانند خريد و رفتوآمدهاي ضروري چندان هم پسنديده نيست.
در اغلب مناطق كشور تفريح و وقتگذراني زنان در فضاهاي عمومي شهري خلاف اصول اخلاقي و عرف انگاشته ميشود و در بهترين حالت، مادران تنها در همراهي با كودكانشان فرصت حضور در پاركها را مييابند. علاوه بر اين، در فرايند طراحي فضاهاي شهري معمولا كمتر به اين موضوع توجه ميشود كه بيتوجهي به تفاوتهاي جنسي و جنسيتي ممكن است به حذف يك جنس از فضاي عمومي منجر شود. فضاهاي كمنور، خلوت، تنگ و بيدفاع موجب كاهش احساس امنيت در زنان و تقليل حضور آنان در چنين مكانهايي ميشود.
امنيت، ديد خوب، پاكيزگي و تنوع از ديگر كيفيتهايي است كه بر حضور زنان در فضا تأثيرگذارتر است. مهمتر از همه آنكه زنان بهعنوان مادر، همسر و يك فرد شاغل الگوهاي فعاليتي متنوعي دارند و كمتر به خودروهاي شخصي دسترسي دارند؛ بنابراين بيشتر از حملونقل همگاني استفاده ميكنند و امكان دسترسي به اين شبكه و فعال بودن آن در سطح شهر امكان حضور زنان را به شكل قابل توجهي افزايش ميدهد. بهنظر ميرسد با تغيير در راهبردها و توجه دقيق به مسئله جنسيت در طراحي شهري حتي بتوان در موانع سنتي حضور زنان در شهر تغيير ايجاد كرد و به جامعهاي پايدارتر براي تمام افراد- چه زن و چه مرد- نزديكتر شد.
- پژوهشگر شهري و مدرس دانشگاه
نظر شما