مسئله به همين سادگي كه من نوشتم و همين سادگي كه شما خوانديد نيست. آخرين باري كه يكي از عزيزانتان را از دست داديد را بهخاطر بياوريد تا مزه تلخ مرگ يادتان بيايد. حالا فكر كنيد به جاي پيرمرد و پيرزني كه بيشتر از استانداردهاي جهاني هم از خدا عمر گرفتهاند، يك نوجوان غرق شود، مثلا نوجواني كه تك فرزند هم هست و با هزار نذر و نياز به دنيا آمده است. حسابش را بكنيد پدر و مادر چه خون دلي كه نميخورند و چه جاني كه نميكنند تا فرزندشان مثلا 12ساله بشود. غم حاصل از مرگ يك نوجوان را ضرب در 7 كنيد تا تلخي اين خبر بيشتر مشخص شود. زهر مار بايد يك چيزي باشد مثل همين خبر...
اما منهاي همه تلخيها، حتما همين «زهر مار» براي ما درسهايي هم دارد: بهعنوان كسي كه سالها در سازمان جوانان هلال احمر، تجربه ساماندهي تعدادي از بزرگترين اردوهاي تابستاني را دارم اگر قرار باشد اردوها را توصيف كنم ميگويم فصل خطر و خاطره. كمترين دستاورد يك اردو خاطرهاي است كه سالها در ذهن دانشآموزان باقي ميماند. فرصت سفر دور از خانواده در روزهاي بلوغ و احساس استقلال هم بركت ديگر اين اردوهاست. چه بسيار نوجواناني كه در همين اردوها مسير زندگيشان تغيير كرده يا چيزهايي ياد گرفتهاند كه در ساعتها كلاس درس و پاي تخته نميشود به آنها آموخت. اما اردو خطر هم دارد و اين وظيفه مجريان است كه اين خطر را به حداقل نزديك به صفر كاهش بدهند.
ساماندهي «اردو» ماست بندي نيست. حتي ماستبندي هم براي خودش نكاتي دارد و بايد تجربه داشته باشي كه ماستت ترش و شيرين نشود. عدهاي اردو را مساوي هماهنگي اتوبوس براي رفتوآمد، پيشبيني چند وعده غذا و چند برنامه جنبي مثل بازي «وسطي» ميدانند، اما يك اردوي سالم هم از نظر محتوي و هم روش اجرا بايد دقيق و حرفهاي باشد. با اين وضعي كه پيش ميرود بعيد نيست بعد از مدتي پدر و مادرها رضايت به حضور فرزندشان در هيچ اردويي ندهند. ياد مان نرود اردوي دانشآموزي فقط يك تفريح ساده نيست كه با حذف شدنش هيچ اتفاقي نيفتد، يك فرصت فرهنگي و تربيتي است كه نبايد از دستش داد. همه دستگاههايي كه اردو برگزار ميكنند بايد تجربياتشان را به اشتراك بگذارند و آييننامههاي كاربردي در اين زمينه تدوين شود. اگر آييننامههاي فعلي نقص دارند بايد هر چه سريعتر آنها را بر طرف كنيم. شايد لازم باشد اين آييننامهها از قوانين راهنمايي و رانندگي سختگيرانهتر هم باشد. مثلا در اردوي دانشآموزي هيچ رانندهاي نبايد بيشتر از 6ساعت مداوم رانندگي كند يا مطمئن شويم از اتوبوسهاي فرسوده نهادهاي دولتي و نظامي براي اردو استفاده نميشود. نكته آخر اينكه گاهي يك عرض تسليت يا عذرخواهي ساده ميتواند مثل آب سردي بر آتش اندوه اطرافيان باشد. معمولا در اين حوادث همه، ديگران را مقصر ميدانند و هيچكس حاضر به عذرخواهي نيست. لطفا يكي عذرخواهي كند.
نظر شما