او در دورههای مختلف کلاسهای هویت جنسی فرهنگسرای خانواده کلاسهایی در زمینه آموزش جنسی از دیدگاه اسلام برگزار کرده و در این زمینه تحقیقات زیادی انجام داده است. با او در همین زمینه گفتوگو کردهایم.
- وضعیت جامعه ما در بحث بهداشت جنسی، تا چه حد با موازین و اصول دینی مطابقت دارد؟
لازمه این سؤال این است که 2 مقدمه مطرح شود:
1 – آیا دین نگاهی به مسئله جنسی دارد یا نه؟
2 – اگر نگاه دارد، آموزش جنسی را چگونه مطرح میکند؟
حال در پاسخ میگوییم که اسلام دین جامعی است که همه مسائل را در بر میگیرد؛ این یک مقدمه صغری. مقدمه دوم و کبری این است که اسلام آخرتمحور است اما دنیا را جدای از آخرت نمیداند بلکه آخرت را ادامه و امتداد دنیا میبیند. با این نگاه، اسلام حتی به مسئله جنسی نظر دارد اما زاویه دیدش جور خاصی است.
در اندیشه اومانیستی، لذت اصالت دارد و اساسا لذت ارزش است و رابطه جنسی، یک غریزه لذتبخش؛ اما اسلام اینجوری نگاه نمیکند. در نگاه اسلام، انسان است و ابدیت او؛ پس باید تمام نیازها به صورت معقول و متوازن و هماهنگ پاسخ بگیرد تا ابدیت تامین شود؛ یعنی هم به لذتها میپردازد و از آنها غافل نمیشود و هم همهچیز را در خدمت آخرت میبیند.
حالا درمورد همین رابطه جنسی یک چیز مهم است و آن اینکه در حد اعتدال باشد؛ تعریف آن هم در حلال و حرام آمده است. نکته جالب اینجاست که رابطه حلال، نه تنها منع نمیشود بلکه لذت دنیا و آخرت دارد.
آن همان نگاهی است که بین دنیا و آخرت تفکیکی نمیبیند و لذت حلال دنیا را برایش اجر اخروی هم قائل میشود؛ یعنی اگر در مرز اعتدال که همان حلال و حرام است حرکت کنی، در دنیا لذت میبری و در عقبی ثواب حسنه خواهی داشت.
- این که دین برای دنیای مردم این را میگوید یک حرفی است ولی واقعا در آخرت آدمها هم اثر دارد؟
در روایت معصومین، این امر درمورد رابطه جنسی حلال تصریح شده است؛ حتی تا حدی که در روایتی آمده است که شخصی وقتی قول معصوم را شنید با حیرت پرسید :«أَنَلَذُّ و نأجُرْ؟!»؛ یعنی آیا هم لذت ببریم و هم اجر داشته باشیم که پاسخ دادند بله؛ وقتی از حلال الهی به نیازت پاسخ بدهی، هم لذت دارد و هم اجر. و ... این را باید تیتر کرد که ما بین دنیا و آخرت دیوار کشیدهایم و آنها را جدا و بیرابطه دانستهایم؛ درحالی که در روایات، این دنیا و آخرت نیستند که از هم جدا شدهاند، بلکه بین دنیای ممدوح و دنیای مذمومی دیوار کشیده شده که موجب آخرت ممدوح و مذموم میشود.
دنیا اگر ابزار تامین آخرت باشد، ممدوح است و اگر در مقابل آخرت و برخلاف جهت آن باشد مذموم. دین میگوید حتی در شبهای ماه مبارک رمضان – که ماه معنویت و خودسازی است – هم آمیزش حلال است. حلالهای الهی و نعمتهای خداوندی در مسیر رشد و تعالی و سعادت بشریتاند. جامعیت نگاه دین، میرساند که این کار تاثیر معنوی هم دارد؛ یک نعمت است و رحمت الهی را درپی دارد.
شخصی سراغ امام سجاد(ع) آمد و از ایشان در باب مسائل جنسی سؤالاتی پرسید. امام پس از پاسخ به او گفتند که حتی هنگام آمیزش هم خدا را یاد کنید. همینجا و همین مسئله جدی است که بین اندیشه اومانیستی و اسلام فاصله میاندازد. از همینجاست که مسیر اومانیسم از اسلام جدا میشود؛ چراکه اسلام، اضافه بر لذت، آرامش و ابدیت و معنویت هم میدهد؛ حتی تحکیم و آبادانی آخرت را هم در این نوع لذت تضمین میکند؛ به رابطه جنسی نه تنها به چشم یک چیز پلید و کثیف نگاه نمیکند بلکه آنرا یک رابطه مقدس و ضامن رشد و سعادت میبیند.
دین به مسئله آمیزش و مباحث جنسی اینطور نگاه میکند. خوب معلوم شد که دین به مسئله جنسی نگاه دارد ولی این چه ربطی به آموزش جنسی دارد؟ حالا که نگاه دین را فهمیدیم، پاسخ سؤال دوم تا حدی روشن میشود؛ یعنی دین باید برای آموزش جنسی هم راهحل و راهکار داشته باشد. اینجاست که وقتی سراغ روایات و سیره معصومین و دستورهایشان میرویم، میبینیم که دین در اهمیت، تعریف، مقدمات، ظرایف و حتی چگونگی بحثهای روانی و رابطه جنسی حرف دارد.
اینکه دین رابطه جنسی و آموزش صحیح آنرا خیلی مهم و ضروری میبیند معلوم شد. اما دین نمیخواهد مسئله جنسی را مثل غذاخوردن، ساده و عمومی و بیحد و حصر کند. لذت در رابطه جنسی مخفیترین و پوشیدهترین رابطه میان زن و شوهر است که هیچکس دیگری در آن دخیل نیست.
با این تاکید بر پوشیدهبودن و حفظ حیا و عفاف است که اسلام رابطه جنسی را مطرح میکند.حالا شما خودتان قضاوت کنید که اگر ما این نگاه را به جامعه بدهیم چه میشود؟ آیا مردم از این نگاه دینی فراری خواهند شد؟ متاسفانه نگاه دینی به مسئله جنسی در جامعه ما گم شده است. این تصور که رابطه جنسی در تحکیم معنویت و رشد خانواده موثر است، کمرنگ شده است.
ما اگر جایگاه بحثهای جنسی را در دل دین و در موضع خودش میدیدیم و به جامعه عرضه میکردیم، هم نگاهها عوض میشد و هم خیلی از افراط و تفریطها اصلاح میشد. متاسفانه در این مسئله خیلی از آنها که نسبت به تعالیم و دستورات دینی حساس هستند به آن درست نگاه نمیکنند و برای خودشان هم درست جا نیفتاده است.
- حالا که بحث به حوزه جامعه کشیده شد، از نحوه آموزش جنسی در جامعه از دیدگاه اسلام بگویید.
اسلام به شدت معتقد به طرح آموزش جنسی در جامعه است. وقتی مسئله آمیزش اینقدر اهمیت و تاثیر دارد، حتما آموزش آن هم لازم است. اما از نظر اسلام طرح این آموزش 3 شرط دارد:
1 – عفت و حیا و پاکدامنی عمومی حفظ شود؛ یعنی با پردهدری و بدون حساب و کتاب و بهطور شهوانی مطرح نشود.
2 – آموزش به کسی که نیاز دارد، برسد. البته هرکسی بسته به شرایط و سن خود به بخشی از آموزش نیاز دارد. مثل هر سیستم آموزشی دیگر که بسته به جایگاه مخاطب تعریف میشود، این هم همینطور است.
جوان تازهبالغ که نیاز به شناخت مسائل جنسی و ویژگیهای فیزیکی خود دارد، اگر برایش شرایط جنس مخالف گفته شود خطاست. متاسفانه ما ناخواسته و در اثر افراط و تفریط ممکن است خیانت کنیم. اگر به کسانی که در مرحله ازدواجاند، آموزشهای مناسب و جامع و کافی روابط جنسی را ندهیم، خیانت کردهایم و اگر به کسانی که در مرحله ازدواج نیستند بگوییم، باز خیانت کردهایم؛ یعنی شرط دوم، رعایت زمان و شرایط مخاطب است که به چه کسی، چه موقعی، چه چیزی را بگوییم.
3 – عالم موضوع باید موضوع را بگوید نه هرکسی. متاسفانه بعضی از پزشکان و روانشناسان هم در این زمینه دچار افراط و تفریطاند؛ یعنی بعضیها خیلی بیپرده و بدون توجه به نگاه و جایگاه دین نسبت به مسائل جنسی صحبت میکنند و بعضی هم از اطلاعرسانی و آموزش دریغ میکنند.
این هم خودش 2 تا مشکل درست کرده؛ یکی اینکه اینطور تلقی شده که مسائل دینی و مسائل علمی مقابل هم هستند و قابل جمع نیستند و دوم اینکه جامعه ما منحرف شده است. جوانان ما الان در مورد مسائل جنسی مورد نیازشان با توجه به نگاه صحیح دینی، تقریبا خالیالذهن هستند. زوجهای جوان که لازم است این مسائل را کامل بدانند، نه تنها از نظر مباحث فیزیکی و پزشکی که از نظر نگاه دینی هم خالیالذهن هستند.
متاسفانه در جامعه ما ابزارهای جنسی نسبتا روآمده و نتیجه این شده که رابطه جنسی به جای یک رابطه محترم و مخفی، بعضا به یک رابطه متداول و مرئی تبدیل شده است. نه آنقدر که در بعضی موارد و جاها دیده میشود، این مسائل باید رو و علنی باشد و نه آنقدر از آن طرف مهجور شود.
در یکی از مناطق کشور که سفری داشتم – و بهتر است اسم نیاورم – زوجی به من مراجعه کردند و 2 ساعت تمام با من صحبت کردند. در میان صحبتها و مشکلاتشان معلوم شــد کــه ریشـه خیلی از مشکلات در همین آموزشهای جنسی است. وقتی بحث به اینجا رسید، آنها گفتند که در منطقه ما هیچکس چیزی در این زمینه آموزش نمیدهد وزن و شوهرهای جوان فقط آزمون و خطا میکنند و از آن طریق، خودشان بعضی چیزها را غلط و درست و به تجربه میفهمند. این خیلی خطرناک است؛ اینها خانواده را متلاشی میکند.
اسلام به حیای آموزش اعتقاد دارد. غیر از آن، اعتقاد دارد که رابطه جنسی یک زوج، خصوصیترین و درعینحال عاشقانهترین بخش زندگی زناشویی است؛ یک راز میان آنهاست؛ نباید جوری شایع شود که دیگران در آن شریک شوند. در عین حال برای آموزش این رابطه خصوصی هم اهمیت قائل است و هم مفصل حرف دارد.
- میشود بحث را کمی مصداقیتر و احیانا با آمار و نمونه درمورد جامعه و وضعیت فعلی خودمان دنبال کنیم؟
عرض کردم که در جامعه ما، افراط و تفریط زیاد است و همین کار را خرابتر هم میکند. آخرین آمار فرهنگسرای خانواده در 2سال پیش، این بود که 70درصد طلاقها، صرفا به واسطه عدم آموزش مناسب و اختلال در رابطه جنسی زوجین بوده است و در درصد زیادی از مابقی طلاقها هم این مشکل موثر بوده است. متاسفانه این مورد را من در مراجعات و مشاورههای خودم هم میبینم و تجربه من هم چنین است.
- حالا این مسئله آموزش جنسی چطور باید باشد؟
آموزش جنسی مراتب دارد؛ از زمان بلوغ باید آموزش مناسب با شرایط به صورت جدی شروع شود. البته در آموزش جنسی موقعیت مهم است نه سن. سن معیار نیست، ازدواج و شرایط معیار است. متاسفانه در جامعه ما نه نگرش اسلام به رابطه جنسی آموزش داده میشود و نه شرایط بهداشتی آن. متاسفانه بعضی دوستان روانشناس ما هم که وارد عرصه آموزش شدهاند، این را ندیدهاند که جامعه ما دینی است؛ برخی از نسخههای فرویدی را آوردهاند و خواستهاند اجرا کنند.
نکته دیگر اینکه آموزش جنسی ضروری است اما نباید به این بهانه به حیای اجتماعی آسیب بزنیم. قرآن با حیا میگوید: « احلّ لکم الرفث...». علی(ع) در تفسیر این آیه میفرماید: مراد همان آمیزش جنسی است. ولی قرآن کلمة عربی مستقیم و صریحی به کار نبرده و در پرده گفته است.آموزش آمیزش باید جوری باشد که به مخفی و خصوصیبودن آن آسیبی وارد نشود.
- ایرادی که خیلیها به عنوان مانعی سر راه آموزشجنسی مطرح میکنند، مقاومت و عدم پذیرش آموزش آن از جانب خانواده و فرهنگ است؛ شما تایید میکنید؟
تا آنجایی که من مواجهه داشتهام و حدود 7-6 سال است که در راه آموزش جنسی از منظر دینی فعالیت کردهام، تابهحال با اعتراضی از جانب خانوادهها مواجه نشدهام؛ خصوصا وقتی از زبان من طلبه میشنوند، برایشان پذیرفتنیتر هم هست. حتی برعکس، زیاد هم شنیدهام که بعضیها میگفتند اگر اینها حرف دین است، چرا تا حالا نشنیده بودیم. بله، آنچه مردم نمیپسندند سنتهای کهنهای است که غیردینی هم هستند. ما باید اول اندیشه صحیح داشته باشیم و بعد آنرا به صورت صحیح تبلیغ کنیم.
من توی این 7-6 سال واقعا مخالف جدیای سراغ ندارم. اگر نگویم مخالفت خانوادهها همهاش توهم است، حتما عمدهاش توهم است. اگر درست مطرح کنیم نه تنها پس نمیزنند که آنطور که من دیدهام، بسیار هم مشتاقند.
- پس چرا برخی مصرند که بگویند طرح این مسائل در جامعه، مشکلی را که حل نمیکند هیچ، مشکلاتی هم به وجود میآورد؟
در اینکه طرح این مباحث بدون مراعات غلط است، بحثی نیست اما ما آنجا هم که جایش بوده نگفتهایم؛ حتی وقتی که شخص ازدواج کرده و محتاج آموزش است، از او دریغ کردهایم. ما از ترس اینکه یک جوان یا نوجوان 14 ساله فاسد شود، حتی به زوجین هم آموزش ندادهایم. ما در این عرصه و در زمینه بهداشت جنسی تفریط کردهایم.
یک مشکل دیگر این است که ما فکر میکنیم رابطه جنسی یک امر بسیار ساده است و همه آنرا بلدند یا یاد میگیرند؛ اینکه دیگر کاری ندارد، همه خودشان میفهمند چطور باید نقش خود را انجام دهند اما چنین نیست. مباحث جنسی بحثهای بسیار ظریفی دارد که قطعا نیازمند آموزش است.
مشکل بیاطلاعی از نگاه دین را هم که عرض کردم. در یک جلسهای در جمع روانشناسان، من یک روایت از ائمه درمورد آموزش جنسی خواندم. وقتی گفتم باور نمیکردند و میگفتند امکان ندارد چنین چیزی هم در روایات آمده باشد. من گفتم سند مطلب را دارم و از توی یادداشتهایم سند را نشان دادم. بازهم یکی از اساتید جمع باور نمیکرد و از آن ور میز پا شد آمد پیش من تا با چشم خودش روایت و سندش را ببیند.
- حالا راهکار دینی آموزش جنسی در شرایط واقعی و عملی جامعه ما چگونه است؟
به نظر من فرهنگسرای خانواده برای زوجین عقدکرده، کارهای خوبی را آغاز کرده است؛ هم آموزش آکادمیک میدهند و هم دینی. رعایت بحثهای اخلاقی را هم کردهاند. مثلا مسائل خاص خانمها را اساتید خانم به آنها تدریس میکنند تا حیا خدشهدار نشود. مسائل عمومی هم عام گفته میشود. این کاری که در منطقه 8 تهران شروع شده، باید در تمام کشور انجام شود.
یک حسن دیگر کار آنها استفاده از کارشناسان دینی در کنار کارشناسان علمی و اساتید روانشناسی و روانپزشکی است. این تصور باطل باید کنار گذاشته شود که دین در مقابل علم است. آیتالله جوادی آملی میگویند: «علم وقتی برهانی و حکم عقل شد و اثباتپذیر شد، همان اعتبار و ارزش و جایگاهی را دارد که قالالصادق(ع) و قالالباقر(ع)»؛ پس ما بین علم و دین درگیریای نداریم. حرف علم دقیقا حرف دین است؛ یعنی حتی مباحث روانشناسی و فیزیولوژیک در بستر دین قابل جمعند.
اولا باید این مسئله روشن شود که مباحث و مسائل و همه آموزشهای جنسی در حوزه دین صورت میگیرد و ثانیا دولت، آموزش و پرورش، بهزیستی و همه نهادهای مرتبط، موظفند سرمایهگذاری کنند و هر گروه برای مخاطباناش و در حد خود آنها به صورت جداگانه و مستقل آموزش بدهد. دین با بیحیایی مخالف است اما باید جا بیفتد که آموزش جنسی بیحیایی نیست.