یکشنبه ۱۱ آذر ۱۳۸۶ - ۱۳:۰۳
۰ نفر

ترجمه: محمد کرباسی ژنرال پرویز مشرف بالاخره لباس نظامی‌اش را کنار گذاشت. چیزی حدود 9 سال بعد از اکتبر سال 1998، یعنی زمانی که نواز شریف نخست‌وزیر وقت آن زمان او را به‌عنوان رئیس ستاد ارتش پاکستان منصوب کرد.

قبل از این ژنرال‌های دیگری هم در این پست جایگزین شده بودند. آنها شاید عملکرد حرفه‌ای بسیار بهتری هم داشتند اما در مقابل خواست‌های رئیس‌جمهوری خیلی گوش به فرمان نبودند.

نواز شریف تصور می‌کرد که او احتمالاً نسبت به فرماندهان قبلی حرف شنوی بیشتری دارد و به همین خاطر مقام ریاست ارتش را به او سپرد.

در حقیقت نواز شریف همان اشتباهی را کرد که نخست‎وزیر سابق، ذوالفقار علی بوتو، در سال 1976 با انتصاب ضیاء‎الحق به‌عنوان رئیس ارتش مرتکب شده بود.

مدت زمان کمی بعد از انتصاب ضیاء الحق، شاه ایران به پاکستان رفته بود و ذوالفقار علی بوتو با خوشحالی رئیس جدید ارتش را به او معرفی کرد. «او از همه به من وفادارتر است. اگر به او بگویم بنشین، می‌نشیند، بگویم بایست، می‌ایستد و اگر بگویم احترام بگذار، تعظیم می‌کند. با ضیاء الحق ارتش در دست‌های مطمئنی قرار دارد.»

همان موقع ضیاء الحق با پوزخند تعظیم کرد تا اینکه در سال 1977 بوتو را از مقامش خلع کرد و به پای چوبه دار فرستاد.

نواز شریف هم همین تصور اشتباه را کرد و هیچ نگرانی از تهدید موقعیتش نداشت. مشرف هم در اتفاقی مشابه او را در اکتبر سال 1999 از مقامش خلع کرد و برای یک تبعید طولانی مدت به عربستان فرستاد، بعد از آنکه او را تحت نام مبارزه با تروریسم به‌عنوان هواپیما ربا و تروریست به دادگاه فرستاد.

اکنون که ژنرال اشفق کیانی به‌عنوان رئیس ارتش فعالیت می‌کند، مشرف هم باید از تاریخ درس بگیرد و از او بترسد. چون او ممکن است یک روز همان بلایی را بر سر مشرف بیاورد که او بر سر نواز شریف آورده بود یا ضیاء الحق بر سر بوتو.

این نگرانی البته برای آینده است. اکنون اشفق کیانی بسیار خودش را ارادتمند نشان می‌دهد چون مشرف او را به‌عنوان فرمانده انتخاب کرده است. به خاطر همین، مشرف این قول را داده است که هیچ فرد دیگری را جایگزین او نکند.

البته رابطه دوستانه ژنرال اشفق کیانی با آمریکا هم در این قضیه بی‌تأثیر نیست؛ جایی که او دوره‌های آموزشی مختلفی را در آن گذرانده است. او با افتخار در راهروهای پنتاگون و سیا ژست گرفته و عکس‎هایش را با غرور نگهداری می‌کند.

با این وضعیت  وقتی که مبارزه آمریکا با القاعده بعد از 11 سپتامبر به نتیجه‌ای نرسیده، واشنگتن نیاز دارد تا رهبران سیاسی و نظامی در اسلام آباد به اندازه کافی حرف شنوی داشته باشند تا مبادا در خاک پاکستان عملیاتی بر ضد آمریکا شکل بگیرد. البته مشرف و کیانی کافی نیستند.

آمریکا علاقه دارد بی‌نظیر بوتو هم به‌عنوان نخست وزیر انتخاب شود تا دیگر همه چیز در اختیار باشد. کیانی و بی‌نظیر بوتو هم رابطه خوبی با هم دارند.

اشفق کیانی در سال 1970 به‌عنوان سرباز پیاده نظام به ارتش پاکستان پیوسته است و تا قبل از دوره اول نخست وزیری بی‌نظیر بوتو افراد زیادی او را نمی‌شناختند. در آن دوره بوتو او را به‌عنوان معاون دبیرنظامی کابینه خودش انتخاب کرد.

گفته می‌شود کیانی بیشترین ارتباطات را با روسای ارتش آمریکا دارد. او نظر آمریکایی‌ها را در مسئله هند و پاکستان در سال 2002 جلب کرد.

در سال 2001 به پارلمان هند حمله شد و او به‌عنوان فرمانده کل عملیات نظامی در آن منطقه فعالیت می‌کرد. آمریکایی‌ها در آن زمان از فعالیت او برای حل بحران بسیار راضی بودند.

در سپتامبر سال 2003 او فرمانده یگانX شد. یگان X همان نیروی نظامی است که در سال 1999 کودتا کردند تا مشرف به قدرت برسد. هیچ کودتایی در پاکستان بدون دخالت این یگان موفق نمی‌شود.

به همین خاطر همه فرماندهان ارتش، مورد اعتماد‌ترین نیروهایشان را به‌عنوان فرمانده این یگان منصوب می‌کنند. انتخاب او در این مقام نشان دهنده اعتماد بی‌اندازه‌ای است که مشرف به او دارد.

مشرف در سال 2003 وظیفه تحقیق در مورد 2 بار تلاش برای ترورش را به او سپرد. کیانی در جریان این تحقیقات علاوه بر شناسایی اعضای القاعده، چند افسر جوان ارتش و نیروی هوایی را هم به خاطر مشارکت در ترور شناسایی و دستگیر کرد.

این مسئله باعث شد تا سال بعد به‌عنوان رئیس سازمان اطلاعات پاکستان منصوب شود. او با دستگیری ابو فرج اللیبی و تحویل او به آمریکایی‌ها حسابی به آنها خدمت کرد. این در حالی بود که این عضو القاعده که در جریان تلاش برای ترور مشرف نقش داشت به هیچ عنوان به خاطر این جرم در پاکستان مورد بازجویی قرار نگرفت.

هر چند به ظاهر خیلی‌ها تصور می‌کردند که او در مقام ریاست سازمان اطلاعات موفق عمل می‌کند ولی در واقع این طور نبود. در زمان ریاست او بود که القاعده پایگاه‌های امن خود را در پاکستان تشکیل داد.

آمریکایی‌ها از انتصاب او به‌عنوان فرمانده ارتش به شدت پشتیبانی می‌کردند. این به خاطر نزدیکی او به پرویز مشرف، رابطه دوستانه او با بی‌نظیر بوتو و امیدواری آنها به تعقیب بیشتر اعضا القاعده توسط او در این مقام بود.

انتخابات پاکستان ماه آینده برگزار می‌شود و مشرف مدیریت سیاسی کشور و کیانی فرماندهی نظامی را بر عهده دارد. اما چه کسی نخست وزیر خواهد شد؟ بی‌نظیر بوتو از طرف آمریکایی‌ها ترجیح داده می‌شود ولی اکثر نظامی‌ها با انتخاب او موافق نیستند.

نواز شریف با اینکه از نظامی‌ها به خاطر کودتا و تبعیدش دلخوشی ندارد ولی به همراه برادرش شهباز دوستان زیادی در میان نظامی‌های پنجاب دارد.

هر کسی که بعد از انتخابات وارد میدان شود مشخص است که قدرت بین مشرف به‌عنوان رئیس‌جمهوری، رئیس ارتش و رئیس سازمان امنیت ملی به‌طور غیرمساوی تقسیم می‌شود.

مشرف برای استفاده از قدرتش همیشه نیاز به یک بازوی اجرایی مثل کیانی دارد. کیانی هم فعلا به خاطر ترفیعش خودش را به او مدیون می‌داند. ولی وضع همین طور می‌ماند؟

مشرف به اشفق کیانی قدرت لازم را می‌دهد یا او را محدود می‌کند تا تنها نقش رئیس ارتش را بازی کند؟ خیلی‌ها تصور می‌کنند مشرف تنها لباس نظامی را رها کرده و هنوز خودش را فرمانده ارتش می‌داند.

تمام این مسائل در آینده نزدیک و در سال آینده مشخص می‌شود. حتی بدون لباس نظامی هم مشرف، از با نفوذ‌ترین رئیس‌جمهوری‌های پاکستان به شمار می‌آید اما درصورتی که اشفق کیانی بخواهد به‌عنوان رئیس واقعی ارتش فعالیتی کند او مجبور است مقداری از قدرتش را تقسیم کند. باید منتظر بود تا دید چه اتفاقاتی می‌افتد.

Saag.org
28 نوامبر2007

کد خبر 38130

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار آسیا و اقیانوسیه

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز