حميدرضا آذرنگ كه تا سالها در عرصه تصوير چندان شناختهشده نبود با درخشش در سريالهاي «شاهگوش» و «دندونطلا» به رونق بيشتر شبكه نمايش خانگي كمك كرد. بازيگر 45ساله تئاتر و تلويزيون در سالهاي اخير در عرصه سينما هم پركار شده و براي نيمه دوم امسال فيلمهاي سينمايي «قاتل اهلي» مسعود كيميايي، «آبجي» مرجان اشرفيزاده، «آذر» محمد حمزهاي و... را در نوبت اكران دارد.
او اين روزها در دومين تجربه همكاري خود با بهرام توكلي پس از «آسمان زرد كمعمق» در پروژه «تنگه ابوغريب» مقابل دوربين رفته و «21روز بعد» را هم روي پرده دارد. با آذرنگ درباره حال و هواي روزهاي پركار تابستانياش گفتوگو كردهايم.
- شما زماني در عرصه تئاتر فعالتر بوديد و بهنظر ميرسد مدتي است با صحنه نمايش قهر كردهايد!
اگر منصفانه نگاه كنيم، اين روزها تئاتر حال و روزي بهتر نسبت به ديگر هنرها دارد. با آمدن تماشاخانههاي خصوصي و فعاليت تالارهاي نمايشي و حضور افراد مجرب روي صحنه و جوانان مستعدي كه در اين حوزه كار ميكنند، در چند سال اخير اتفاقهاي خوب براي هنرهاي نمايشي افتاده است. جهان هنر در جامعه تئاتري متوجه شد كه مشكلات عمده تئاتر كمبود سختافزار بود و حالا با حمايت بخشخصوصي بيش از 100اجرا در پايتخت داريم و اين نشان ميدهد تئاتر كار خود را كرده است. در واقع هنر نمايش جاي خود را در دل خانوادهها بازكرده و اميدوارم همين مسير ادامه داشته باشد. براي كار نكردن خودم بايد بگويم عمدتا دلايلم شخصي بوده است.
راستش كمي از نوشتن خسته شده بودم و نياز به فرصت داشتم. در گذشته آنقدر سلايق متعدد مديريتي ميديديم كه اين امر همنسلان مرا بسيار خسته و كار در اين عرصه را طاقتفرسا كرده بود؛ از مبارزه در مراحل بازبيني گرفته تا سختگيريها بر متون نمايشي كه اينها همه حول سلايق ميچرخيد نه براساس يك قانون واحد. به همين دليل حالا كه تئاتر به يك وضعيت ثبات حداقلي رسيده، ميل و اشتياق براي كار وجود دارد. تئاتر خودش توانسته حقش را تا حدي بگيرد و احقاقحق كند. من هم بسيار خوشحالم كه تئاتر در دل و زندگي مردم نفوذ كرده است.
- اين روزها درگير كارهاي سينمايي شدهايد.
بله، درگير سينما و تلويزيون هستم اما تصميم دارم در بهمن و اسفند امسال نمايش «هتليها» را بازاجرا كنم. راستش در زمان اجراي اول ذوق كار برايم نصفه ماند و حالا ميخواهم بار ديگر آن را روي صحنه ببرم.
- در چند سال اخير همزمان با كار در پروژههاي كارگردانان شناختهشده، با فيلمسازان تازهكار هم همكاري داشتيد. اين علاقه بهكار با فيلماوليها از كجا ميآيد؟
هر تجربهاي رنگ و بوي خاص خود را دارد. من بهعنوان يك بازيگر با اثر قرارداد ميبندم و شخص برايم در مرحله دوم قرار ميگيرد؛ گرچه فيلمنامه هم برايم مهم است. در «21روز بعد» سيدمحمدرضا خردمندان هم از فيلمنامه خوشم آمد و فهميدم قرار است اتفاقهاي خوبي بيفتد؛ به همين دليل دوست داشتم در آن سهمي داشته باشم. شور و هيجان فرهنگ و هنر به ماندگاري است و وقتي فيلم خوب ساخته شود، ماندگار ميشود اما يك نكته هم وجود دارد؛ گاهي فيلمنامهاي را بهعنوان بازيگر ميخوانيم و درباره بازيگران ديگر و عوامل و شرايط توليد حرف ميزنيم.
فيلمنامه خوب است و بازيگر قبول ميكند اما وقتي وارد شرايط توليد ميشود، ميبيند آن چيزي نيست كه بايد باشد. متأسفانه اين اجحاف در حق بازيگران است؛ چرا كه ديگر نميتوانند كاري انجام دهند و براساس قرارداد بايد كار را به سرانجام برسانند. اين در حالي است كه بازيگر اعتبار خود را براي حضور در فيلم ميگذارد اما وقتي با روندي ديگر در طول توليد مواجه ميشود نميتواند حقش را مطالبه كند. اين يكي از مشكلاتي است كه بازيگران در پروژهها با آن برخورد ميكنند و بايد برايش چارهاي انديشيد.
- با توجه به نقشهايي كه تاكنون در فيلمهاي سينمايي و مجموعههاي تلويزيوني داشتهايد، در سينما چقدر قائل به بازي در نقشهاي اصلي و اول هستيد؟
راستش هرگز قائل به نقش يك و 2نبوده و نيستم و اميدوارم روزي اين تفكر از سينما رخت ببندد؛ چرا كه همين تفكر حواشي زيادي براي سينما ايجاد كرده است. اين تفكر نه رقابتي بهوجود ميآورد نه باعث رشد سينما و بازيگرانش ميشود. بازيگر وقتي توانمند باشد، با حضور چند دقيقهاي در فيلم هم ميتواند تأثير فراوان داشته باشد.
حضور كوتاه مريلا زارعي در «سربازان جمعه» آقاي كيميايي چنان اثرگذار بود كه يك جايزه از جشنواره فجر برايش به ارمغان آورد. اين نگاه كه من نقشم در فيلم زياد باشد يا اول باشم يا چندم، ارزشگذاريها را به اشتباه مياندازد. يك پروژه سينمايي بهصورت گروهي پيش ميرود و بايد بپذيريم كه در يك گروه توليد همه مكمل هم هستيم. در اين سالها سينما از اين قاعده اشتباه لطمه خورده است.
- بازي در «آرماندو» را هم به پايان رسانديد.
از نيمه دوم اسفند سال گذشته در كنار گروه مشغول بازي در آرماندو بودم كه پس از 5ماه كار تمام شد. احسان عبديپور از كارگردانان مستعد سينماست و كار در سريال او خيلي خوب پيش رفت. هر چند نميتوانم در مورد خروجي كار خودم قضاوت كنم اما فكر ميكنم سريالي موفق خواهد شد و قرار است نوروز 97از شبكه3پخش شود.
- از تنگه ابوغريب چه خبر؟
بعد از آسمان زرد كمعمق، اين دومين تجربه همكاري من با توكلي است. او را فيلمسازي عميق شناختم كه اصلا هيجاني رفتار نميكند و درام را خوب ميشناسد؛ موقعيتهاي تصويري را ميداند و بهنظرم اگر يك كارگردان بتواند گروه را خوب سرپرستي كند، نتيجه كار قطعا خوب خواهد بود.
- تنگه ابوغريب به جشنواره فجر امسال ميرسد؟
دقيق نميدانم اما براي خودم جشنواره چندان اهميت ندارد. جشنوارههاي تئاتر و سينما باعث شده مسائل كيفي در توليد رعايت نشود و بيشتر كميت مدنظر قرار بگيرد. در اين ميان برنامهريزي توليد جايگاهي مهم دارد و بهشدت معتقدم پيشتوليد بايد جايگاه خود را در سينما داشته باشد اما در روند توليد سريال و فيلم پيشتوليد اهميتي كمتر يافته و همين امر به كيفيت كار لطمه ميزند.
از تجربه همكاري با كيميايي در قاتل اهلي هم بگوييد.
قرار بود در 2نقش ديگر در قاتل اهلي همكاري داشته باشم كه در نهايت منتفي شد. البته خودم اين نقش را دوست دارم و دوست داشتم يك تجربه و خاطره از حضور در فيلمي از كيميايي داشته باشم. نميتوانم در مورد فيلم قاتل اهلي و كارگرداني كيميايي قضاوت كنم اما درباره نقش، تمام تلاشم اين بود كه از پس نقشي كه بر عهده من گذاشته شده بربيايم. در نهايت من تنها مسئول نقشي هستم كه بازي كردم. قرار بود در انتهاي كار هم صحنه پاياني با حضور من باشد كه حذف شد اما در كل از همكاري با پروژه راضي هستم.
نظر شما