به گزارش تسنیم، سرلشکر سید یحیی صفوی دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا در ابتدای جلسه درس مقطع دکتری یکی از دانشگاه های کشور در تبیین محیط بین الملل و نقش جمهوری اسلامی ایران در فضای منطقه ای و با اشاره به رویدادهای دهه حاضر به پیشینه روابط جمهوری اسلامی ایران و رژیم شاهنشاهی با کردهای کشور عراق اشاره کرد و گفت: دولت عراق تا جنگ جهانی اول زیر مجموعه امپراطوری عثمانی بود، ازسال 1920 در تقسیماتی که بین انگلیسی ها و فرانسوی ها شد حاکمیت بر عراق را انگلیسی ها عهده دار شدند و مردم عراق مبارزات زیادی را شروع کردند و سرانجام در سال 1932 دولت عراق بعنوان یک کشور مستقل و پادشاهی شکل گرفت و ملک فیصل اول را انگلیسی ها از اردن در عراق بر سر کار آوردند.
وی افزود: در کودتای ژنرال عبدالکریم قاسم در سال 1958 میلادی رژیم پادشاهی عراق به رژیم جمهوریت تغییر پیدا کرد ودر سال 1968 پس از چند کودتا ، توسط آخرین کودتا در سال 1968 ژنرال حسن البکر و حزب بعث عراق به روی کار آمد و حسن البکر رئیس جمهور عراق شد و با معاونش صدام حسین بر مسند امور تکیه زد.
وی با اشاره به تشدید تنش ها در سال 1968 مابین ایران و عراق ادامه داد: از سال 1968 تنش ها بین عراق و ایران شدت پیدا کرد ، هم تنش های مرزی و هم ادعاهایی که آنها داشتند و هم عراقی ها از مبارزین ایران حمایت می کردند و ایران هم از کردهای عراق به رهبری ملا مصطفی بارزانی حمایت می کرد.در عراق هم دو جریان وجود داشت ، یکی اتحادیه میهنی به رهبری جلال طالبانی و دیگری حزب دموکرات های عراق که ملا مصطفی بارزانی آنرا رهبری می کرد و ایران از هر دو گروه در مقابل حملات نظامی رژیم بعث عراق به شمال داشت حمایت می کرد.
وی افزود: در سال 1975 قرارد اد همه جانبه ای بین ایران و عراق بسته شد که در آن قرارداد علاوه بر آنکه اروند رود ، خط تالوگ یا خط القعر مقرر گردید مطابق یکی دیگر از بندهای قرارداد مقرر شد ایران از مخالفین عراق حمایت نکند و عراق نیز از مخالفین ایران حمایت نکند و بنابر این ملا مصطفی بارزانی و تعدادی از کردهای عراق وارد ایران شدند و تعدادی از آنها در پیرانشهر و اشنویه ساکن شدند و حتی تعدادی از آنها در کرج تهران مستقر شدند و پس از آن ایران از جریان ملا مصطفی بارزانی و کردهای عراق حمایت نکرد.
اهم اظهارات سرلشكر صفوي به اين شرح است:
*تا قبل از جنگ تحمیلی و هم اکنون عقبه های ضد انقلاب کردی ما در مناطق کردی عراق مستقر بود و از حمایت دولت عراق برخوردار بود، جمهوری اسلامی چه قبل از جنگ و چه بعد از جنگ زمانی که عراق برای سرکوب کردهای عراق وارد شد هم از کردهای بارزانی و هم از اتحادیه میهنی به رهبری جلال طالبانی حمایت کرد و تقریبا در 8 سال دفاع مقدس حمایت مالی و تسلیحاتی زیادی از آنها داشتیم و حتی مجروحین آنها را در داخل ایران مداوا می کردیم و در اواخر جنگ که عراق حلبچه را بمباران کرد و حدود 5 هزار نفر از مردم حلبچه در اثر بمباران شیمیایی کشته شدند ، تعداد زیادی از کردهای عراق در منطقه سلیمانیه به ایران پناه آوردند و ما در مناطق مرزی آنها را اسکان دادیم.
*طی 50 سال گذشته از رژیم شاهنشاهی تا هم اکنون که سی و نه سال از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد ، حمایت ایران از کردهای عراق ادامه داشت و آخرین حمایت جمهوری اسلامی ایران از کردهای عراق مربوط به پیشروی داعش تا حدود 30 کیلومتری اربیل میباشد و داعش بدنبال سقوط اربیل ، مرکز اقلیم کردستان بود و جمهوری اسلامی ایران بود که حمایت کرد و نگذاشت اربیل سقوط کند و داعشی ها را با نیروی نظامی سرکوب کرد و در یک جمله ایران همواره حامی مردم کردستان عراق چه در گروه طالبانی و چه در گروه بارزانی بود.
*به نظر من این یک زیاده طلبی و فرصت طلبی جریان بارزانی است ، برای آنکه شخص رئیس حزب دموکرات عراق، خود را بعنوان رهبر استقلال طلب جریان کردی و یا رئیس جمهور آنچه که در آینده می خواهند شکل دهند ، معرفی کند و این ظرفیت در آقای بارزانی وجود ندارد مگر با حمایت خارجی و آقای بارزانی این ظرفیت را در خود ندارد که با مخالفت هم دولت و پارلمان عراق و در مخالفت با قانون اساسی عراق و هم با مخالفت سه کشور دیگر مانند ترکیه که بیش از بیست میلیون کرد را دارا می باشد و نیز دولت ایران وسوریه ، دست به این فرصت طلبی بزند و به احتمال زیاد از حمایت یک حامی برخوردار است و در این انگشت اتهام اصلی در ماجرای اقلیم کردستان و حمایت خارجی در ایجاد تنش در این منطقه به سمت صهیونیست ها است و بعد از آن اتها م متوجه آمریکائیها و شاید برخی از کشورهای عربی منطقه باشد.
*تردد صهیونیست ها گاها با پاسپورت اروپایی به شمال عراق صورت می گیرد ، روابط بارزانی ها با رژیم صهیونیستی روابط پیش رونده ای است و ما گزارشاتی داریم که برخی از آموزشهای نظامی را رژیم صهیونیستی ارائه می کند و پروازهایی بین اقلیم کردستان و رژیم صهیونیستی برقرار است و حتی سرمایه گذاری هایی توسط صهیونیست ها در شمال عراق و بانک ها ی اقلیم کردستان انجام گرفته و مشاوره هایی نیز توسط رژیم صهیونیستی به بارزانی ها ارائه می شود و روابط پنهان و حتی نیمه آشکاری بین رژیم صهیونیستی و اقلیم کردستان وجود دارد و تنها جایی که از استقلال اقلیم کردستان حمایت کرد رژیم صهیونیستی بود ، در حالیکه حتی سازمان ملل نیز این اقدام را غیر قانونی اعلام کرد.
*تصور من این است که دولت جدیدی شکل نخواهد گرفت و بارزانی ها بدنبال گرفتن امتیازات جدیدی از دولت مرکزی عراق هستند و لیکن وجود این تنش و نا امنی باعث نا امنی منطقه و محکم شدن جای پاهای حضور آمریکا در منطقه و حتی افزایش وابستگی برخی از کشورهای منطقه به آمریکا و فروش سلاح بیشتر به کشورهای منطقه خواهد شد.
*مابا دولت ترکیه که دولتی با 80 میلیون جمعیت که اکثر آنها مسلمان هستند هموارده بدنبال روابط صلح آمیز بودیم،در برخی از مسائل منطقه ترک ها با ایران فاصله گرفتند ، مثلا در موضوع نا امن سازی سوریه که هفت سال طول کشید متاسفانه ترک ها هم مرز زمینی خود را به سمت تروریست ها باز کردند و یکی از مسیر ورود تروریست ها به سوریه از مرز ترکیه بود و هم نفت دیرالزور را شرکت هایی از ترکیه خریداری می کردند و این موضوع بدون اجازه دولت ترکیه عملی نبود،بنابر این دولت ترکیه در مساله سوریه و با حمایت از تروریست ها از ایران فاصله گرفت و این یک زوایه اختلاف زا بود.
*: هم اکنون نزدیک یک سال است ترکیه با روسیه به مواضع ایران در مساله سوریه نزدیک شده است وهمانطور که نشست های آستانه برگزار شد ، ایران و ترکیه و روسیه در مسائل سوریه با هم متحد شده اند و یکی از پیشرفت های امنیت سازی در سوریه با مشارکت ترکیه و ایران و روسیه حاصل شده است، مساله جدیدتری که اتفاق افتاد برهم خوردن روابط عربستان و برخی از کشورهای عربی و بستن مرزهای هوایی و زمینی با قطر بوده است ، در این اتفاق ایران و ترکیه به قطر نزدیک شده اند و حتی در انتقال نیروهای نظامی ترکیه به قطر ایران همکاری کرد و این دو مساله باعث نزدیک شدن ترکیه به ایران شد.
*در مساله اخیر و موضوع همه پرسی ، سفر رئیس ستاد ارتش ترکیه به ایران و ملاقات با رئیس جمهور ایران و ملاقات با دبیر شورای عالی امنیت ملی و رئیس ستاد کل ایران و سفر در بالاترین سطح نیروهای مسلح ترکیه به ایران و همچنین سفر آینده آقای اردوغان به ایران باعث نزدیک شدن و پیشروی روابط دو کشور با یکدیگر می گردد.
*امیدوار هستیم روابط ایران و ترکیه چه در مسائل امنیتی منطقه و بطور خاص در موضوع عراق و سوریه و چه در رابطه با امنیت مرزهای ترکیه و ایران که 484 کیلومتر مرز مشترک دارند گسترش پیدا کند و با مشارکت کشورهای پیرامونی شمال عراق یعنی دولت سوریه ، ترکیه و ایران و عراق مساله تجزیه و جدا سازی عراق با شکست مواجه شود و البته دولت عراق بایستی با قاطعیت بیشتری امنیت کرکوک را تامین کند و هم مرزهای ترانزیتی از ایران به شمال عراق را کنترل کند و در نهایت با همکاری های پیش رو من تشکیل یک دولت جدید در منطقه را در آینده نزدیک محتمل نمی دانم.
*با فوت ملک عبدالله و روی کار آمدن ملک سلمان و شاهزاده جدید به نظر می رسد ولیعهد جدید بدنبال تغییراتی در داخل کشور و منطقه است ، نزدیکی سعودی ها به رژیم صهیونیستی و کمک گرفتن از صهیونیست ها در رابطه با یمن و بهم زدن رابطه خود با قطر وپیش شرط قطع رابطه قطر با ایران توسط عربستان از جمله مسائل دارای اهمیت در موضوع عربستان سعودی است .
*نقش سعودی ها در حمایت از تروریست ها در سوریه و در عراق و هم نقش اعزام نیروی تروریست و کمک مالی سعودی ها در حمایت از تروریست ها و ایجاد ناپایداری در حکومت بشار اسد واضح است و البته اقدام سعودی ها نا کام ماند و همه اینها نشان می دهد این نوع دامن زدن به تنش های منطقه ای به ضرر سعودی ها است و سعودی ها نه در جنگ یمن و نه در حمایت از تروریست های سوریه و عراق منافعی به دست نیاورده اند و سیاست های منطقه ای آنها با شکست مواجه شده است.
*ایران می خواهد با عربستان روابط صلح آمیز داشته باشد و بدنبال حذف تنش های فی مابین است چرا که تنش های منطقه ای به نفع آمریکا و رژیم صهیونیستی است و در اثر این تنش ها آقای ترامپ 400 میلیارد دلار قرارداد نظامی و غیر نظامی منعقد می کند و هرچه ایران و عربستان پیوندهای بیشتری با یکدیگر برقرار و روابط صمیمی دو جانبه ای داشته با شند این اقدامات به نفع مصالح دو کشور و به نفع ثبات و صلح منطقه و منجر به امنیت پایدار در منطقه بدون حضور قدرت های فرامنطقه ای و بطور خاص آمریکائی های می شود.
*ائتلاف ایران توانست هم عراق و سوریه را به ثبات امنیتی برساند و این توطئه که عمدتا برای از بین بردن زیر ساخت های حیاتی عراق و سوریه طراحی شده بود و در جهت امنیت سازی برای رژیم صهیونیستی بکار گرفته شده بود را با شکست مواجه سازد، البته در این مدت 7 سال کمتر حادثه ای در سرزمین های اشغالی رخ نداد و در حقیقت رژیم صهیونیستی از اینکه کشورهای محور مقاومت مانند سوریه و حزب الله لبنان تضعیف شوند و خودش در امنیت بسر ببرد بیشترین سود را برد.
* سوریه پس از داعش برای بازسازی زیر ساخت های حیاتی خود حداقل به 400 میلیارد دلار اعتبار نیاز دارد و تقریبا اکثر شهرهای آن از بین رفته است و در عراق نیز گاها همین شرایط را داریم.
*اگر بتوانیم راه آهن را از مرز خسروی به بغداد و یا خرمشهر به بصره متصل کنیم و راه آهن ایران ، عراق - سوریه به مدیترانه متصل گردد این یک مفهوم اقتصادی دارد که ما کشورهای آسیای میانه را مدیترانه متصل کرده ایم و این کشورها راه دریایی ندارند .همجنین محور ایران - عراق و سوریه مدیرترانه یک محور امنیتی است و در مقابل خطراتی مثل رژیم صهیونیستی می توانیم از این محور امنیتی برای عمق بخشی وبرای دفاع و امنیت ملتمان بکار بگیریم، از طرفی اگر بتوانیم حوزه گردشگری مذهبی و یا سیاحتی این چند کشور را با ایران مرتبط کنیم ، یعنی از لبنان و سوریه و عراق به ایران بیایند حوزه گردشگری این چند کشور می تواند منبع در آمد خوبی برای کشور تامین کند ، البته 15 کشور همسایه ایران نیز می تواند سهم خوبی در در آمد حاصل از گردشگری برای ایران تامین کند.
نظر شما