تهران اگرچه يك ميليون موتورسيكلت فعال دارد و موتورهاي پلاك شده آن متجاوز از 3ميليون دستگاه است اما وجود يك درصد از اين تعداد كافيست تا شهري به وسعت پايتخت وجود موتورسواران قانونگريز را تهديدي براي خود ببيند. پليس در راه برخورد با اين قانونگريزان در رأس هرم اجرايي قرار دارد. در پي انتشار سلسله گزارشهاي همشهري از آشفتگي تردد موتورسيكلتها در پايتخت، رئيس پليس راهنمايي و رانندگي تهران بزرگ در گفتوگو با همشهري توضيحاتي در اينباره ارائه داد. ديروز طي گزارشي از «آشوب موتورها در شهر» نوشتيم و اينكه عابران با وجود موتورها، آرامشي در معابر شهري ندارند. گفتوگوي ما با سردار محمدرضا مهماندار، رئيس پليس راهنمايي و رانندگي تهران بزرگ در ادامه ميآيد.
- موتورسيكلتها در سالهاي اخير معضلات بسياري را به تهران تحميل كردهاند. پليس در برابر اين هنجارشكني چه ميكند؟
قبل از پليس بايد نهادهاي فرهنگساز بگويند براي اين مشكل چه كردهاند.
- پليس مجري قانون است. آيا سهم خود را بهعنوان مجري قانون انجام دادهايد؟
پليس نهتنها سهم خود را انجام داده كه در اين راه آسيب هم ديده است. اگر روزي را كنار اين كفيهاي موتورسيكلت بگذرانيد، متوجه سختي كار پليس در برخورد با اين قانونگريزان ميشويد.
- چه سختياي؟
فقط همين را بگويم كه مأمور پليس در اين راه لگد ميخورد. چاقو ميخورد. قمه ميخورد. پليس بايد حتما در اين مسير پشتيباني شود. ما هم در قضيه برخورد با موتورسيكلتها مدعي هستيم.
- راه حل كجاست؟ براي رهايي از وضع موجود درخصوص موتورسيكلتها چه بايد كرد؟
بايد دستگاههاي فرهنگساز و متولي مثل مطبوعات و شهرداري و اهالي فرهنگ سهم خود را براي آموزش اين قشر ادا كنند. پليس مجري قانون است.
- شما به تازگي همايش موتورسواران قانونمند را برگزار كرديد. پس شما هم در فرهنگسازي وارد شدهايد؟
اين اقدام ما فقط بهدليل كم كاري برخي نهادهاست. پس پليس براي پر كردن اين خلأ همايش برگزار ميكند.
انيميشن و فيلم ميسازد تا جامعه را از اين معضل آزاد كند. البته كار گستردهاي انجام شده است. همكاران من با كمترين تجهيزات جانشان را به خطر مياندازند. در خيابانها هفتهاي 4، 5همكار ما مصدوم ميشوند و ما حتي فردي را داشتهايم كه جانش را در اين مسير از دست داده است.
- حالا با وجود همه اين فرهنگسازيها باز هم شاهد قانونگريزي انبوهي از موتورسيكلتها هستيم. برخي نهادها خود را پشت آسيبهاي اجتماعي پنهان كردهاند. براي برونرفت از اين شرايط چه گزينهاي وجود دارد؟
ابزارهاي قانوني هماكنون در اختيار پليس نيست. ما هر وقت براي برخورد با موتورسيكلتهاي متخلف طرحي اجرا ميكنيم، ما را از تبعات اجتماعي آن برحذر ميدارند و ميگويند اين نانآور خانواده است. موتورسواري كه تخلف ميكند اسمش را نميتوان نانآور گذاشت. او دارد خانوادهاش را از حضور يك عضو محروم ميكند. كلاه ايمني سرش نميگذارد و به جدول برخورد ميكند و ميميرد. پليس براي برخورد با تخلف كاملا آماده است اما از نمايندگان گرفته تا همه مسئولان ميگويند كه اين موتورسيكلت سوار گناه دارد. ما با موتورسيكلت مشكلي نداريم با تخلف مشكل داريم. موتوري را كه مشكل ندارد نبايد متوقف كرد. تخلفات حادثهساز و مشهود مثل تردد در خط ويژه و پيادهرو خط قرمز ماست.آيا موتورسوار بايد حتما براي نان درآوردن در خط ويژه حركت كند؟
- سردار، چه ابزار قانونياي در اختيار پليس نيست؟
همين كفيها. دولت براي حمل موتور متخلف از محلي كه موتور را ميگيرد تا پاركينگ 5هزار تومان مصوب كرده است. اين يعني ما براي اعمال قانون هم با مشكل مواجهيم و براي صاحب كفي صرف نميكند با پليس همكاري كند. پليس براي اعمال قانون ابزار ميخواهد. موتور را كه نميتواني روي دوشت بگذاري و ببري پاركينگ.
- شما صحبت از پاركينگ بردن موتورها ميكنيد درحاليكه به گفته خودتان حدود 850هزار موتور در پاركينگ خاك ميخورد. گويا اين راه هم براي قانونمند كردن موتورسواران جواب نميدهد.
بحث اصلي اعمال قانون است و بازدارندگي آن. اگر قانون بازدارنده باشد، هيچ موتورسواري خودش را به سختي و تخلف نمياندازد. اما وقتي بازدارندگي نباشد، فرد ترغيب به تخلف ميشود. ضمن اينكه فراموش نكنيد فرهنگسازي هم نقش اصلي در اين راه دارد.
- اين يك ميليون موتورسيكلت از كجا آمده است؟
اين را از كساني بايد پرسيد كه سود موتورسازي زيرپلهاي با انجينهاي چيني را بردهاند. هوا را آلوده كردهاند و امنيت تردد در معابر شهري را كاهش دادهاند. حالا كه صحبت از معضل موتورسيكلتهاست، در فرهنگسازي حرفي از آنها به ميان نميآيد. اين سودجوها كجا هستند؟
نظر شما