جنایت؛ پایان دوستی مخفیانه

به گزارش همشهري، تحقيقات پليس در اين پرونده از نيمه‌شب 18تيرماه شروع شد. آن شب يكي از ساكنان عباس‌آباد ورامين با شنيدن صداي درگيري از كوچه، خودش را به مقابل پنجره رساند و همزمان مردي را ديد كه سوار بر موتور در حال دورشدن بود و كمي آن‌طرف‌تر يك پرايد با درهاي باز توقف كرده بود. مرد كه مشكوك شده بود خودش را به كوچه رساند و وقتي به يك قدمي پرايد رسيد، چشمش به راننده افتاد كه غرق در خون پشت فرمان افتاده بود.

با گزارش ماجرا به پليس، طولي نكشيد كه كارآگاهان جنايي همراه با تيم بررسي‌ صحنه جرم و امدادگران اورژانس در محل حادثه حاضر شدند. معاينات اوليه نشان مي‌داد كه مرد جوان بر اثر اصابت ضربات چاقو به قتل رسيده است. به‌نظر مي‌رسيد كه وي حتي فرصت نكرده از ماشين پياده شود و قاتل به محض نزديك ‌شدن به ماشين، با چاقو به او ضربه زده و گريخته است. مأموران در ادامه موفق به شناسايي هويت مقتول به نام پدرام شدند.

بررسي‌ها نشان مي‌داد كه او آخرين بار با زني به نام پروين قرار ملاقات داشته است. مأموران در ادامه متوجه شدند كه محل زندگي پروين در نزديكي همان محلي است كه مقتول به قتل رسيده است. همه‌‌چيز از اين حكايت داشت كه پروين در اين ماجرا نقش دارد و به همين دليل مأموران سراغ او رفتند اما زن جوان گفت كه مقتول را نمي‌شناسد. او در ادامه تحقيقات اظهاراتش را تغيير داد و مدعي شد كه مقتول چندبار برايش مزاحمت ايجاد كرده بود اما نمي‌داند چه‌كسي او را به قتل رسانده است.

پروين تنها مظنون پرونده بود و پليس حتم داشت كه وي راز جنايت را مي‌داند. مأموران تمامي روابط او را زيرنظر گرفتند تا اينكه متوجه شدند اين زن گاهي براي فالگيري نزد زن آرايشگري به نام پري مي‌رفته كه علاوه بر آرايشگري فالگيري و رمالي نيز مي‌كرد. پروين در جريان رفت‌وآمد به محل كار زن آرايشگر با برادر او به نام عباس دوست شده بود و اين احتمال وجود داشت كه عباس نيز از ماجراي جنايت باخبر باشد.

ماموران بار ديگر به سراغ پروين رفتند و وقتي او مدعي شد كه عباس را نمي‌شناسد شكي باقي نماند كه وي راز مهمي را پنهان مي‌كند. بنابراين دستور بازداشت او صادر شد و در نهايت وي به قتل راننده پرايد اعتراف كرد. او گفت: مي‌خواستم به رابطه‌ پنهاني‌ام با پدرام(مقتول) خاتمه دهم اما او دست بردار نبود. براي همين پيشنهاد قتلش را به عباس دادم و او هم قبول كرد. شب حادثه با مقتول تماس گرفتم و قرار ملاقات گذاشتم. همزمان ماجرا را به عباس خبر دادم و او راهي محل قرار شد و پدرام را به قتل رساند.

با اعترافات اين زن، عامل جنايت نيز دستگير شد و گفت: پروين به من گفته بود كه مقتول او را تهديد مي‌كند، براي همين قبول كردم كه او را به قتل برسانم. شب حادثه با موتور به محل قرار رفتم. خودروي پرايد مقتول را ديدم كه توقف كرده بود. نزديكش شدم، كنارش ايستادم و تا ‌خواست از ماشين پياده شود، با چاقو چند ضربه به او زدم و فرار كردم.به گفته سرهنگ حميد مكرم، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران، براي متهمان پرونده قرار بازداشت صادر شده و تحقيقات تكميلي در اين پرونده ادامه دارد.