این زن پس از حضور در مدرسه دخترانه، قصد ربودن دختر همسر سابقش را داشت که هوشیاری سرایدار مدرسه، نقشه وی را نقش بر آب کرد.
ظهر شنبه هفته گذشته، مأموران پلیس از ماجرای آدمربایی ناکام در یکی از مدارس دخترانه تهران باخبر شده و عازم محل حادثه شدند.
مدیر دبستان که مدعی بود زن جوانی قصد ربودن یکی از دختران دانشآموز را داشته، به مأموران گفت: هنوز زنگ آخر به صدا در نیامده بود که زن جوانی وارد مدرسه شد و با این ادعا که خاله یکی از دانشآموزان به نام مریم است، او را از کلاس خارج کرد.
وی ادامه داد: خونسردی زن جوان و سکوت مریم باعث شد تا معلم کلاس بدون آنکه به این زن شک کند، دختر دانشآموز را به او بسپارد، اما هنوز آنها به دم در خروجی نرسیده بودند که سرایدار مدرسه مانع از خروج آنها شد.
مرد سرایدار با گفتن این جمله که هیچ کس به جز مادر مریم حق ندارد او را از مدرسه بیرون ببرد، از زن جوان خواست تا رسیدن مادر کودک منتظر بماند، اما در همین هنگام مریم لب به سخن گشود و گفت که این زن خاله او نیست.
زن جوان با شنیدن این جمله دست دخترخردسال را رها کرد و به سرعت پا به فرار گذاشت و آنجا بود که مشخص شد وی قصد ربودن مریم را داشته است.
پس از این اظهارات، ماجرا به قاضی رضوانفر- دادیار چهارم دادسرای جنایی تهران- گزارش شد و تحقیقات پلیسی برای شناسایی زنی که قصد ربودن دختر بچه 9 ساله را داشت، آغاز شد.
پدر کودک که پس از اطلاع از ماجرا، خود را به مدرسه دخترش رسانده بود، وقتی از زبان مرد سرایدار مشخصات زن جوان را شنید، بلافاصله او را شناخت و خودرا به اداره پلیس رساند.
این مرد وقتی مقابل افسر پرونده قرار گرفت، گفت: سالها پیش در پی اختلافات شدیدی که با همسر اولم داشتم، از او جدا شده و بعد از مدتی با مادر مریم ازدواج کردم و زمانی که همسر اولم خبر ازدواج مجدد من را شنید شروع به تهدید کرد؛
بهطوری که با گذشت 10 سال از جدایی ما، با تماسهای تلفنی، من و خانوادهام را تهدید به انتقامگیری میکرد.پس از اظهارات این مرد، دادیار رضوانفر دستور دستگیری همسر سابق او را صادر کرد و مأموران در یک عملیات ضربتی وی را بازداشت و به دادسرا منتقل کردند.
زن جوان که در ابتدا سعی داشت خود را بیگناه نشان دهد، وقتی با شواهد و مدارک پلیس مواجه شد لب به اعتراف گشود و گفت: میخواستم هر طوری شده از شوهرم انتقام بگیرم؛ برای همین با همکاری یکی از دوستانم نقشه این انتقامگیری را طراحی کردیم و قصد داشتیم بعد از ربودن مریم او را به محلی انتقال دهیم و این نقشه را عملی کنیم.
ما میخواستیم بعد از اخاذی کلان از پدر کودک درصورت لزوم این دختربچه را نیز سر به نیست کنیم تا هم به پولی برسیم وهم اینکه شخصا بتوانم انتقام چند سالهام را از این مرد بگیرم.