روزنامه ابتكار نوشت: «دولت های اول انقلاب از یک جهاتی، صفت هایی داشتند که به مراتب و با گذشت زمان دولت های بعدی آن صفات را نداشتند. دولت رجایی که کوتاه مدت بود واقعا مردمی بود و از همه جهات به نفع مردم بود.حمایت او از امام و اطاعت او از رهبری همه جانبه بود. اینصفت ها یک تفاهم های عمومی و دینی میسازد که برای سیاست پذیری مردم مفید است.» این را احمد توکلی نماینده ادوار مجلس و سخنگوی دولت رجایی می گوید. وی که معتقد است بهترین دولت تاریخ جمهوری اسلامی دولت رجایی بوده است، در گفتوگو با «ابتکار» به بررسی فعالیتهای سیاسی خود و دولتهای بعد از انقلاب پرداخته است.
بخشهايي از اين گفتگو را در ادامه بخوانيد:
*در سال 72به دلیل مواضع انتقادی که به دولت آیت الله هاشمی داشتم، وارد انتخابات شدم. زمانی که ما در دولت بودیم، آیت الله هاشمی مواضع چپ (از نگاه اقتصادی) داشت بر تمرکزگرایی دولتی تاکید میکردند و ما با او مخالف بودیم. آقای هاشمی در آن زمانی که من کاندیدا شدم، نیاز به رقیبی جدی داشت. البته من در دوره اول انتخابات ریاست جمهوری هم قصد داشتم شرکت کنم اما رقابت بیشتر بین مرحوم حبیبی و بنی صدر بود و من به حرمت نامزدهای اصلی وارد انتخابات نشدم. ولی در دوره ای که من وارد انتخابات شدم ، رقابت بسیار هیجان انگیز و پر حرارتی با آیتالله هاشمی داشتم و رای خوبی هم داشتم. یکبار دیگر هم در انتخابات شرکت کردم. در سال 76 به این دلیل که رئیس دولت اصلاحات ، فرد جدیدی بود و من توقع داشتم رفتارمتفاوتی در خصوص اداره کشور در پیش بگیرد، اما فهمیدم او هم سیاستهای شبیه آقای هاشمی دارد و مسیر هاشمی را ادامه میدهد. در مسائل سیاسی- اجتماعی هم به نوعی عدول از ارزش های اساسی را داشت و من با این رفتارها مخالف بودم. به همین دلیل بعد از اتمام دوره اول ریاست جمهوری او، در سال1380 وارد انتخابات شدم و رقیب جدی رئیس دولت اصلاحات محسوب میشدم و اتفاقا رای خوبی هم داشتم. اما در سال 1384 تعداد زیادی نامزد انتخابات ریاست جمهوری شدند و به این دلیل که اصولگرایی باید در انتخابات به وحدت میرسید، ما تفاهم نامه ای را امضا کردیم. در نظر سنجی اول من طبق تعهدی که داشتم از صحنه انتخابات کنار رفتم. درنهایت هم محمود احمدی نژاد پیروز انتخابات شد.
*زمانی که آیت الله هاشمی به مجلس آمدند مواضع راست را در پیش گرفتند. در آن زمان ما به او میگفتیم «جلو نیا از پشت بام میوفتی.» به این معنا که آنقدر همه چیز را دولتی نکند. بعد مجبور شدیم به او بگوییم خیلی عقب عقب نرو از اونور پشت بام میوفتی. یعنی ما در دورهای که آیت الله هاشمی رئیس مجلس بود هم منتقد او بودیم و با تمرکزگرایی دولتی او مخالفت میکردیم. به عقیده من تمرکزگرایی با احکام شرعی ما در تضاد بود.
(بهترين دولت نظام جمهوری اسلامی)دولت های اول انقلاب از یک جهاتی، صفتهایی داشتند که به مراتب و با گذشت زمان دولتهای بعدی آن صفات را نداشتند. به عنوان مثال دولت رجایی کوتاه بود اما واقعا مردمی بود و از همه جهات به نفع مردم عمل میکرد. حمایت او از امام و اطاعت او از رهبری همه جانبه بود. این صفتها، یک سری تفاهمهای عمومی و دینی میسازد که برای سیاست پذیری مردم مفید است. دولت موسوی هم حیث مردمی بودن خود را حفظ کرد. اما متاسفانه تمایلات سوسیالیستی او باعث شد دولت او در مسیرنادرستی قرار بگیرد. دولت هاشمی از حیث مردمی بودن بی بهره بود و مردم دیگر باور نمیکردند که سختی آنها، سختی دولتیها هم هست. در این نقطه بین مردم و دولت جدایی افتاد. درواقع در مناطق فقیر نشین در چند نقطه اتفاقات ناخوشایندی رخ داد. با این شرایط هاشمی در سال 1374 وقتی با نتایج غلط سیاستهای خود روبه رو شد، دنده عقب گرفت. اما نکته مثبت این اتفاقات این است که آیت الله هاشمی آنقدر عاقل بود که وقتی فهمید سیاستهایش غلط است، برآنها اصرار نکرد. در کل من با هاشمی بر سر مواضع اقتصادی مخالف بودم و با رئیس دولت اصلاحات بر سر مواضع اقتصادی فرهنگی. وی مروج لیبرال سرمایهگذاری بود. اما در زمان احمدی نژاد، او مردی سیاست مدار، پر توان و جسور بود. او تصمیمات بزرگی میگرفت اما برای عملی کردن آنها سنجشی انجام نمیداد. او مردی بزرگ بود که در تصمیماتش خرد زیادی میورزید اما نسنجیده عمل کردن او در پایهریزی تصمیماتش نتایجی به بارآورد که با گذشت زمان شرایط نافرجامی را رقم زد. با همه این تفاسیر به نظر من دولت رجایی بهترین دولت نظام جمهوری اسلامی است.
*مجلس اول با بقیه بسیار فرق داشت. چرا که کانون تجمع کسانی بود که در دوره مبارزه و نهضت مردم ایران هزینه کرده بودند. از نهضت آزادی مرحوم بازرگان و عزت الله سحابی بگیر تا آقای خامنه ای و آقای هاشمی و بنده که جز جوانان محسوب میشدم. درواقع مجموعه ای از افرادی بودند که برای آزادی و سلامت و رفاه مردم ایران سرمایه گذاری و تلاش کرده بودند. ضمن اینکه تمام افرادی که در آن مجلس حضور داشتند دارای وزن بودند. یعنی برای مثال اگر فردی با یک سیاست مخالف بود، افرادی چون بازرگان بودند یا من هم اگر مخالف بودم وزنی داشتم. اما با گذشت زمان مسئولان مردمی ، که به فکر مردم باشند کمتر شدند و مردم نیز از آنها فاصله گرفتند. به نظر من ظاهر مردم باطن مسئولان است. اگر مردم ظاهر خوبی نداشته باشند نشان دهنده ضعف مسئولان است. بنابراین در مجلس اول تعلقات عمومی، مذهبی و تربیت ملی واقعی تر و عمومی تر بود. در نتیجه مجلس اول سرآمد مجالس تا امروز بود.
*من وقتی ماجرای زنجانی را فهمیدم بلافاصله عکس العمل نشان دادم. اصلا علت اینکه زنجانی بازداشت شد و نتوانست فرار کند بیانیه من بود. من نامه ای نوشتم و از نماینده ها امضا گرفتم که او باید بازداشت شود.فردای آن روز به جایگاه هیات رئیسه رفتم و به آقای لاریجانی گفتم چرا زنجانی را بازداشت نمیکنید؟ اگر فرار کند چه جوابی به مردم میدهید؟ اول او را بازداشت کنید بعد اطلاعات بگیرید. لاریجانی گفت احتمال صحت اتهامات او ضعیف است، من گفتم مهم این است که این احتمالات وجود دارد.بهتر است او بازداشت شود و بیش از این هم کاری نمیتوانستیم، بکنیم.
*در انتخابات 98 شاید شرکت کنم اما به لیست امید نمیپیوندم.
نظر شما