روسها در آزمونهاي مختلفي كه با غرب داشتهاند، به اين جمعبندي رسيدند كه اگر بخواهند منافع ملي خود را تأمين كنند، راهي ندارند جز اينكه به يك كشور تأثيرگذار در عرصه بينالملل تبديل شوند. بهعبارت ديگر روسيه تصميم گرفت بار ديگر به يك «قدرت جهاني» تبديل شود. مسكو در اين چارچوب، چند موضوع را در دستور كار خود قرار داد:
برقراري موازنه استراتژيك با غرب؛ به اين معني كه مسكو بتواند تهديداتي را كه بهخصوص در عرصه نظامي براي سرزمين روسيه متصور است خنثي كند.
ايفاي نقش در تصميمگيريهاي جهاني؛ مسكو تلاش كرد در شوراي امنيت سازمان ملل بهطور اساسي از حق وتوي خود استفاده كند تا هيچ تصميمي در اين شورا بدون نظر روسيه اتخاذ نشود. اين روند بهخصوص از 2سال پيش آغاز شده است.
حضور در مناطق پيراموني؛ مسكو تصميم گرفت در مناطق پيراموني و مناطق حساس جهان همچون خاورميانه حضور مؤثر داشته باشد و اجازه ندهد منافع سنتياش زير سؤال برود.
حضور در اقتصاد جهاني؛ روسها تلاش دارند جايگاه قابلاعتمادي در اقتصاد جهاني پيدا كنند. سرمايهگذاري گسترده روسيه در حوزه انرژي و همكاريهايش با اوپك و عربستان نيز در اين راستا قرار ميگيرد. مسكو تلاش كرده است در بازار اسلحه جهان هم حضور پررنگتري داشته باشد.
سياست به سوي شرق؛ روسيه تلاش كرده است با همسايه شرقي خود يعني چين، همكاريهاي استراتژيك منطقهاي و بينالمللي جديد تعريف كند.غربيها پيش از اين معتقد بودند كه روسيه به يك قدرت درجه دوم تبديل شده است. روسها اما با دنبال كردن سياستهاي يادشده، توانستند تصور غربيها را تغيير دهند. حضور جدي روسيه در سوريه نيز در همين چارچوب قرار ميگيرد.
روسيه براي تقويت جايگاه خود در جهان براساس راهبردي كه در سند سياست خارجي اين كشور تعيين شده، سياست «چندبعدي همزمان» را دنبال ميكند؛ يعني در هر منطقهاي ازجمله در منطقه حساس خاورميانه، همزمان با همه قدرتهاي منطقهاي همكاري دارد. روسها در چارچوب اين سياست با همه كشورها در راستاي منافع مشترك كار ميكنند اما با هيچ كشوري عليه كشور ديگر وارد عمل نميشوند.
روسيه اكنون توانسته قدرت تأثيرگذاري خود در تحولات بينالمللي را به اثبات برساند. ادامه اين روند اما يك شرط اساسي دارد و آن ادامه وضعيت اقتصادي و سياسي داخلي روسيه به شكل كنوني است كه تنها با ادامه حضور ولاديمير پوتين در قدرت ممكن خواهد بود.
- كارشناس مسائل بينالملل
نظر شما