بهگزارش همشهري، چند روز پيش زن و مردي جوان كه سراسيمه و وحشت زده بودند خود را به ماموران پليس يكي از شهرهاي شمال كشور رساندند و گفتند در دام چند آدمربا گرفتار شدهاند. هر دو بهشدت زخمي شده بودند و زن جوان از ناحيه دست آسيب ديده بود و درد ميكشيد.
مرد كه شاهرخ نام داشت، گفت: ديشب من و نامزدم سوار ماشين از يكي از خيابانهاي تهران عبور ميكرديم كه خودرويي مقابل ما پيچيد و 2مرد از آن پياده شدند. آنها با تهديد چاقو و قمه ما را سوار ماشين خودشان كردند و ابتدا به باغي در اطراف تهران بردند و در آنجا ما را شكنجه دادند. نيمههاي شب نيز سوار خودروي ديگري كرده و به شمال كشور آوردند. آنها ما را در يك ويلاي جنگلي زنداني كردند و هرچه علت را ميپرسيدم پاسخي نميدادند. تا اينكه پسر جواني وارد ويلا شد كه او را ميشناختم. او جواني به نام مهدي بود كه بهخاطر اختلاف مالي از وي شكايت كرده بودم.
مرد جوان ادامه داد: چندسال پيش مبلغي به مهدي قرض دادم اما او براي بازگرداندن آن طفره ميرفت. تا اينكه از او شكايت كردم و او تهديدم كرد كه اگر شكايتم را پس نگيرم ممكن است به قيمت ازدست دادن جانم تمام شود. اما تهديدهايش را جدي نگرفتم تا اينكه اين ماجرا رخ داد و فهميدم كه او آدمربايان را اجير كرده است. مرد جوان ادامه داد: آنها من و نامزدم را در ويلاي جنگلي آنقدر كتك زدند كه دست نامزدم شكست.
حتي اجازه ندادند كه او را به بيمارستان ببرم و فقط تهديد ميكردند كه بايد شكايتم را پس بگيرم. تا اينكه شب بهدليل اينكه خسته بودند خوابشان برد و من از اين فرصت استفاده و دستانم را باز كردم. بعد هم دستهاي نامزدم را باز كردم و از آنجا فرار كرديم. اطراف ويلا جنگل بود و ما با سرعت ميدويديم تا اينكه چشممان به ايستگاه آتشنشاني افتاد و آنها به ما كمك كردند و نجات يافتيم. پس از اظهارات اين مرد پروندهاي در اين خصوص تشكيل شد و مأموران راهي ويلاي جنگلي شدند اما آدمربايان كه از فرار گروگانها باخبر شده بودند آنجا را تخليه و فرار كرده بودند.
در تحقيقات پليسي مشخص شد كه آنها براي يك هفته ويلا را از صاحبش اجاره كرده بودند و او هيچ اطلاعاتي از هويت آنها نداشت. در ادامه چون حادثه آدمربايي در تهران رخ داده بود پرونده به دادسراي جنايي تهران فرستاده شد. با دستور قاضي سيفي، بازرس جنايي تهران، تحقيقات براي دستگيري آدمربايان آغاز شده است.
نظر شما