ما بيشتر، آنچه را كه ميبينيم مشكل به حساب ميآوريم؛ مثل آلودگي هوا كه وقتي آسمان اين ابرشهر تيره و تار ميشود، نگرانمان ميكند، در صورتي كه بسياري از مشكلات اين شهر بزرگ به چشم نميآيد و تنها بايد به كمك حس شنوايي ردپاي آنها را دنبال كرد. اگرتا ديروز آلودگي هوا دغدغه مديران شهري پايتخت بود، امروز آلودگي صوتي هم به فهرست دغدغههاي آنها اضافه شده و همه بهدنبال راهحلي براي اين مشكل ميگردند.
همان قدر كه آلودگي هوا ميتواند روي زندگي افراد تأثير بگذارد و باعث به خطر افتادن سلامتي شود، آلودگي صوتي هم زندگي را دچار اختلالاتي ميكند. تصور ما هميشه از اين نوع آلودگي، صداهاي گوشخراش و بلندي است كه زندگي آدم را تحتتأثير قرار ميدهد در حالي كه گاهي كامپيوترتان هم با آن صداي ظريف در اتاق شما آلودگي صوتي ايجاد ميكند. گاهي به صداي جارو برقي يا همزن برقي هم عادت ميكنيم. بله، عادت ميكنيم؛ اين اتفاقي است كه دقيقا براي ما پيش ميآيد. معمولا گوش آدمها در درازمدت نسبت به انواع آلودگي صوتي عادت ميكند اما عادتكردن دليل بر وجود نداشتن آن نيست. روايتهايي كه در ادامه ميخوانيد، حكايتهايي است از وجود همين معضل شهري كه ما هر روز با آن دست و پنجه نرم ميكنيم.
- روايت اول
در معرض انواع آلودگي
در خيابان منتظر ايستادهام تا تاكسي بگيرم. نسيم ملايمي هم در حال وزيدن است. خدا را شكر ميكنم كه همين نسيم وجود دارد و مقداري از آلودگي هواي تهران را جابهجا ميكند. صداي همهمه عابران و خودروها، فضا را پر كرده است. ديگر مثل رانندگاني كه تا توان دارند و دستشان ياري ميكند، بوق را فشار ميدهند به شنيدن صداي بوقهاي ممتد و كشدار عادت كردهام. در اين مدتي كه منتظر تاكسي هستم، ياد مصاحبهاي ميافتم كه با متخصصان مغز و اعصاب درباره آلودگي صوتي انجام دادهام.
ناخودآگاه بيماريهايي كه انسان بهخاطر آلودگي صوتي ممكن است گرفتارش شود را در ذهنم مرور ميكنم؛ ضعف اعصاب، استرس، اضطراب، انقباض عروق، ناشنوايي و... دكتر علي محبنيا، متخصص مغز و اعصاب در اين خصوص ميگويد: «يكي از بزرگترين عوامل ايجادكننده اضطراب در افراد سر و صداست. مواجهه زياد با تراز صداي بالا، باعث ايجاد عصبانيت و تحريك فرد ميشود. اعتقاد پزشكان بر اين است كه سرو صدا يكي از عوامل مستقيم بيماريهاي روحي است. درضمن شايد سرعت يا شدت پيشرفت يك ناهنجاري روحي را بيشتر كند». با خودم ميگويم كافي است فقط در تهران قدمي بزني تا خودت را در معرض انواع آلودگيقرار بدهي؛ چه آلودگيهايي كه با چشم ديده ميشوند و چه آنهايي كه پنهانند.
- روايت دوم
شورا؛پيگير آلودگي صوتي
گفتم كه آلودگي صوتي به چشم نميآيد. اين مهمترين دليل براي توجه كمتر به اين معضل جدي است. ما وقتي با مشكلي روبهرو ميشويم كه به چشم ميآيد و آزارمان ميدهد، به تكاپو ميافتيم تا هر طور شده، شرايط را براي زندگي بهبود بخشيم. براي نمونه، هيچ كدام از ما تاب ديدن كيسه زبالههاي تلنبار شده را سر كوچهمان نداريم يا اگر برف و باران معابر شهري را بند بياورد، زمين و زمان را به هم ميدوزيم كه هرطور شده و در كمترين زمان ممكن اين مشكل برطرف شود. اما مشكل جدي آلودگي صوتي پايتختنشينان برخلاف آلودگي هواي تهران به چشم نميآيد در صورتي كه در تراز بالايي ما را تهديد ميكند. اما از آنجا كه قابل ديدن نيست كمتر شخصي پيدا ميشود كه نسبت به آن اعتراض كند.
اما اين دليل نميشود كه مسئولان شهري هم نسبت به اين معضل بيتفاوت باشند. ناهيد خداكرمي، عضو شوراي شهر درخصوص وضعيت آلودگي صوتي در پايتخت ميگويد: «براي كميسيون سلامت شورا، ۶كارگروه تعريف كردهايم كه يكي از آنها آلودگيهاي ناشي از ترافيك است كه يكي از زيرمجموعههاي اين كميته آلودگي صوتي است. مسئله آلودگي صوتي موضوعي بسيار جدي است، به همين دليل در كميته بهعنوان سلامت روان نيز اين موضوع را پيگيري ميكنيم. بنابراين شورا، آلودگي صوتي پايتخت را در دو حوزه دنبال خواهد كرد».
- روايت سوم
تابلويي كه انگار ديده نميشود
مثل اينكه براي بعضيها هيچ چيزي در اين دنيا لذتبخشتر از بوقزدن جلوي بيمارستان نيست! به خصوص اينكه آن بيمارستان پر از بيماراني باشد كه بهشدت نيازمند آرامش و استراحت هستند! معمولا جلوي بسياري از بيمارستانها و مراكز درماني شلوغ است و گاه ترافيك روان نيست. بههمين دليل برخي از رانندگان بدون توجه به اينكه در نزديكي آنها بيمارستان قرار دارد و بدون توجه به تابلوي «بوقزدن ممنوع» بهخاطر يك اختلال كوچك ترافيكي دستشان را ميگذارند روي بوق و اين پيوند نامبارك گويا بايد نزديك به يكدقيقه طول بكشد. درست است كه حق با شماست اما نزديك بيمارستان بهخاطر آرامش بيماران از حقتان گذشت كنيد.
در كنار اين موضوع، نكته جالب ديگري هم وجود دارد. جعفر رمضانعليپور، يكي از رانندگان تاكسي تهران ميگويد: «متأسفانه برخي از همكاران من هم عادت به بوقزدن براي سواركردن مسافر دارند. آنها اين كار را نزديك بيمارستان و در محلهاي نصب تابلوي بوقزدن ممنوع هم انجام ميدهند. من خودم سعي ميكنم كه عادت كنم از چراغ نور بالا بهجاي بوق استفاده كنم. مطمئن باشيد اگر مسافر بخواهد سوار شود، با اين كار هم سوار تاكسي خواهد شد». به هر حال تابلوي بوقزدن ممنوع يكي از مظلومترين تابلوهاي راهنمايي و رانندگي است كه انگار ديده نميشود.
- روايت چهارم
مجلس همصداي آلودگي را شنيد
همين چند ماه پيش بود كه نمايندگان مجلس شوراي اسلامي هم در جريان بررسي لايحه هواي پاك، جريمه جديد ايجاد آلودگي صوتي را اعلام كردند. براساس ماده 29 اين لايحه، ايجاد هرگونه آلودگي صوتي توسط منابع ثابت و متحرك، ممنوع است و در مورد منابع ثابت، متخلف به پرداخت جريمه نقدي از 10 تا 20 ميليونريال محكوم ميشود. در تبصره يك اين ماده آمده است كه نيروي انتظامي مكلف است راننده وسايل نقليه موتوري را براي بار اول ملزم به جريمه نقدي معادل يك ميليونريال، براي بار دوم، دو برابر جريمه مذكور و در صورت تكرار بيش از دوبار به جريمه نقدي معادل 3ميليون ريال محكوم كند.
علي شريفي، رئيس مركز اطلاعرساني پليس راهور تهران بزرگ ميگويد: «بر اساس قانون، تمامي وسايل نقليه درصورت توليد صداي نامتعارف يا ناهنجار و ايجاد آلودگي صوتي، جريمه خواهند شد. بهعنوان مثال ايجاد صداي نامتعارف از لوله اگزوز و نصب سيستمهاي صوتي قوي با صداي بلند روي خودرو جزو اين مصاديق محسوب شده و پليس با آنها برخورد ميكند».
- روايت پنجم
چه كنيم با اين آلودگي صوتي؟
بهتر است بدانيد كه بعد از تهران، شهرهاي مشهد و اصفهان به ترتيب مقامهاي دوم و سوم را از نظر آلودگي صوتي به خود اختصاص دادهاند. اگر شهرنشينان از خطراتي كه آلودگي صوتي آنها را تهديد ميكند بيشتر باخبر شوند، شايد عطاي شهرنشيني را به لقايش ببخشند و شهرهاي كوچك را براي زندگي انتخاب كنند. اما آيا واقعا چارهاي به غير از اين وجود ندارد؟ ناهيد خداكرمي، عضو شوراي شهر در اين باره ميگويد: «از كارشناسان مختلف دعوت كردهايم تا بهطور دقيق تمامي ابعاد اين مسئله را بررسي كنند. متأسفانه برنامههاي توسعهاي تهران، خودرو محور بوده و اتومبيلها يكي از منابع اصلي توليد آلودگي صوتي هستند .
بايد بهطور تدريجي محدوده تهران را براي تردد خودروها محدودتر و فضا را براي عابران پياده آزاد كنيم. بايد بهدنبال توسعه حملونقل پاك از جمله دوچرخه يا وسايل حملونقل برقي، تراموا و... باشيم». او مقصر اصلي آلودگي صوتي پايتخت را خودروها معرفي ميكند و ميگويد: «بايد شهروندان نيز در كاهش اين نوع آلودگيها با مديريت شهري همراهي كنند و وسايل نقليه پرسر و صدا مانند موتورسيكلتها بهتدريج جاي خود را به موتورسيكلتهاي برقي دهند». فعلا بايد دل خوش كرد به همين كارهايي كه دارد انجام ميشود و كارهايي كه خود مردم ميتوانند درباره ترافيك و حاشيههاي پررنگي چون آلودگي صوتي، انجام بدهند.
- روايت ششم
صدايي كه پرندگان را فراري داده
كارشناسان ميگويند كه ميان وسايل نقليه، موتورها در بحث آلودگي صوتي مثل هميشه متهم رديف اول هستند. اصلا نميدانيم چرا هر كدام از مشكلات پايتخت را كه ريشهيابي ميكنيم، يك بخشآن به موتورها برميگردد. فكر ميكنيد اين بيش از 3 ميليون موتورسيكلت چه بلايي سر تهران آوردهاند؟ شايد شما هم وقتي نگاهتان به چنارهاي خيابانهاي پايتخت ميافتد با خودتان ميگوييد، پس اين كلاغهاي سمج چنارهاي تهران كجا رفتهاند و چرا ديگر قارقارشان در هياهوي ماشينها به گوشمان نميرسد؟
جواب سؤال شما را اسماعيل كهرم، يكي از مشهورترين كارشناسان محيطزيست بهتر از هر كسي ميدهد. او نخستين كسي بود كه زنگ هشدار را به صدا درآورد و در گفتوگو با خبرگزاريها به نكته جالبي اشاره كرد كه كمكم داشت در تهران به فراموشي سپرده ميشد. او خبر خوبي براي علاقهمندان محيطزيست نداشت؛ «با افزايش تعداد موتور در پايتخت، آلودگي صوتي افزايش يافته و بيش از 80 درصد پرندگان با افزايش آلودگي هوا و آلودگي صوتي، تهران را ترك كردهاند. بر اساس تحقيقات انجام شده در هيچ دورهاي از تاريخ تهران شمار پرندگان موجود در تهران به اين اندازه كم نبوده است». و اين همان بحراني است كه كارشناسان شهري هم اين روزها به آن اشاره ميكنند. انگار همه چيز حكايت از اين ميكند كه اگر مراقب صداهاي بالاي 55دسيبل نباشيم، بهزودي گوشهايمان به وزوز خواهد افتاد.
- تابلوهايي كه هشدار ميدهند
شايد تا به حال تابلوهاي سنجش آلودگي صوتي را در برخي از خيابانهاي پايتخت ديده باشيد. اين تابلوها حدود يك دهه است كه مهمان پايتخت شدهاند تا به ما هشدار دهند كه چقدر صدا در شهرمان توليد ميكنيم. در تابلوهاي آلودگي صوتي بر خلاف آلودگي هوا كه ميانگين هواي نقاط مختلف شهر را نشان ميدهند، صداي يك نقطه در يك لحظه بيان ميشود. ميانگين آلودگي صوتي شهر تهران در يك بازه طولاني مسئلهاي نيست كه به درد مردم بخورد؛ چون سر و صدا هميشه در منطقهاي بيشتر بوده و در منطقهاي كمتر. در اين حالت است كه ميانگين آن براي مردم اهميتي ندارد. اصلاً چه فرقي ميكند كه ميانگين آلودگي صوتي در كل تهران فلان مقدار باشد؟ در حال حاضر عامل سنجش آلودگي صوتي در داخل تابلوها قرار داده شده است و به صورت نقطهاي عمل ميكند. اينكه به صورت نقطهاي عمل ميكند، به اين معني است كه فقط يك نقطه از شهر را مورد بررسي قرار ميدهد.
بعد از اندازهگيري، اين اطلاعات به صورت هوشمند روي تابلو به نمايش درميآيند. در حال حاضر حدود ۴5ايستگاه براي سنجش آلودگي صوتي در سطح تهران داريم. در اندازهگيري آلودگي صوتي تراز صداي دو خيابان كه كاملا در مجاورت يكديگر قرار گرفتهاند، بهدليل نوع ترافيك و ساختمانها كاملا با هم متفاوت است. اين يكي از دلايل اصلي است كه باعث ميشود اين موضوع به صورت منطقهاي يا نقطهاي بررسي شود. چيزي كه در تابلوهاي آلودگي صوتي نشان داده ميشود، دو گزينه است؛ يكي آلودگي صوتي در همان لحظه كه با بوق زدن شما تغيير نمودار را در همان لحظه نشان ميدهد و ديگري ميانگين آلودگي صوتي در يك ساعت گذشته آن محل. وجود اين تابلوها هم مثل تابلوهاي آلودگي هوا صرفا جهت پيشگيري است. هرقدر كه به سلامتي اهميت ميدهيد به همان ميزان هم بايد كمتر سر و صدا ايجاد كنيد. اينها هر كدام ميتواند سبك زندگي شما را تغيير دهد كه با توليد كمترين ميزان آلودگي صوتي زندگي آرامي را براي خود رقم بزنيد.
- پر سر و صداترين شهرهاي جهان
ردهبندي پرسروصداترين شهرهاي جهان دائما در حال تغيير است. آمارهاي زيادي در اين خصوص منتشر شده است كه خيلي با هم تطابق ندارد. اما بسياري از آمارها نشان ميدهند كه بمبئي، بانكوك، توكيو و نيويورك بهعنوان پر سر و صداترين شهرهاي جهان شناخته ميشوند. اين شهرها همگي حدود ۱۰۰ دسيبل صدا دارند و بيشترين صداي توليديشان هم برميگردد به وسايل حملونقل گوناگون كه در معابر اين شهرها تردد ميكنند.
جمعيت بالا در اين شهرها و ازدياد خودروهاي شخصي و همچنين سامانههاي عمومي باعث شده كه آلودگي صوتي به حداكثر ممكن خود برسد. با اين حال برنامهها و طرحهاي بسياري براي مقابله با اين معضل وجود داشته و دارد. مسئولان اين شهرها تلاش ميكنند كه تا جاي ممكن اين بحران را مهار كنند.
- تاريخ تولد آلودگي صوتي
در دهه ۷۰ ميلادي مسئولان و كارشناسان در دنيا به پديده شومي به نام آلودگي صوتي پي بردند! تا آن زمان هيچكس به اين موضوع به ديد يك بحران و خطر نگاه نميكرد و هيچگاه آلودگي صوتي را در زمره آلودگيهاي زيستمحيطي بهحساب نميآورد. در كانادا و اروپا برخي مؤسسات و سازمانهاي مردمنهاد وجود داشتند كه نسبت به آلودگي صوتي موضع گرفتند و از آن بهعنوان يك معضل بزرگ نام بردند. در سال۱۹۷۵ در آمريكا كمكم به اين موضوع اهميت داده شد و تحقيقاتي بهعمل آمد. رفتهرفته قوانين و مقرراتي براي مبارزه با آلودگي صوتي وضع شد و خودروسازان به سمت ساخت موتورهايي با توليد صداي پايين رفتند. طبق آمارهاي ارائه شده، بيش از ۱۷۰ميليون نفر از شهروندان اروپايي در معرض آلودگي صوتي قرار دارند.
- راههاي مبارزه با صدا در دنيا
اين طور نيست كه همه مديران زيستمحيطي دنيا دست روي دست گذاشته باشند تا معضلي بهنام آلودگي صوتي تبديل به بحران شود. سازمان بهداشت جهاني (WHO) آلودگي صوتي را يك تهديد فوقالعاده جدي براي سلامت انسان ميداند. اين آلودگي خاص بهدليل تنوع و پراكندگياي كه دارد يكي از خطرناكترين آلودگيها شناخته شده است. در برخي از شهرهاي جهان راههاي مبارزه با آلودگيهاي صوتي ناشي از وسايل نقليه به كار گرفته شده است.
بهعنوان نمونه در شهر ملبورن استراليا در برخي نقاط از بزرگراهها سقفهايي وجود دارد كه بدنهاي فلزي مشبك دارد و نوعي طلق نيز در آن بهكار رفته است. البته اين كار پرهزينه است و فقط در قسمتهايي كه لازم بوده چنين سقفهايي كارگذاشته شده است.
نظر شما