چپق اول که تمام شد، متوجه میشوی که روی هم رفته برای خطای انجام شده مجازات سنگینی است و خود را راضی میکنی که تنها با چوب و چماق به جانش بیفتی.
آن وقت چپق دوم را چاق کن و تمامش کن. بعد به این فکر میافتی که به جای کتک زدن بهتر است به سختی دعوایش کنی. حالا چپق سوم را چاق کن. وقتی آن را تمام کردی، پیش برادرت میروی و به جای دعوا کردن او را در آغوش میگیری!