به گزارش همشهري، عصر روز چهارم شهريورماه سال93 زن جواني با كلانتري170 كهريزك تماس گرفت و از حادثه هولناكي خبر داد. او گفت وقتي به خانه هوويش رفته با پيكر نيمهجان او مواجه شده است. همزمان با حضور مأموران پليس، امدادگران اورژانس نيز خود را به محل حادثه رساندند و زن جوان به بيمارستان منتقل شد. او بهدليل ضرباتي كه به سرش برخورد كرده بود در حالت كما بود. پزشكان تلاش زيادي براي نجات او انجام دادند اما بيفايده بود و چند ساعت بعد روي تخت بيمارستان جان خود را از دست داد.
- آغاز تحقيقات
مرگ اين زن در حالي بود كه هيچكس از شوهرش خبر نداشت و اطلاعات اوليه نشان ميداد او عامل اين جنايت است. مأموران در جريان تحقيقات پي بردند شوهر متوفي 2همسر داشت. متوفي همسر اول و دائمياش بود و يك همسر صيغهاي هم داشت. همسر صيغهاي كه اين ماجرا را به پليس گزارش كرده بود به مأموران گفت: حدود ساعت2 بعدازظهر به خانه هوويم رفتم. وقتي در زدم دختر هشتسالهاش در را باز كرد و گفت كه حال مادرش خوب نيست و در اتاق افتاده است. با عجله وارد شدم و ديدم او به سختي نفس ميكشد. ظاهرا شوهرم او را كتك زده و از خانه فرار كرده بود. بعد از اين حادثه هيچكس شوهرم را نديده است.
- پايان يك ماه فرار
تنها مظنون پرونده به مكان نامعلومي گريخته بود و هيچكس از مخفيگاه او اطلاعي نداشت. با وجود اين، تجسسها در اينباره ادامه داشت و كارآگاهان پليس بهدنبال كشف اطلاعات بيشتر در اينباره بودند. در شرايطي كه يكماه از اين جنايت خانوادگي ميگذشت كارآگاهان به اطلاعاتي درباره مخفيگاه متهم دست يافتند و در عملياتي ضربتي او را دستگير كردند.
متهم در اعترافات اوليهاش منكر قتل همسرش شد و گفت كه او را كتك زده اما وي را به قتل نرسانده است. وي ادامه داد: زماني كه همسرم فوت شد در خانه نبودم. ما 2، 3روز پيش از اين حادثه با يكديگر درگير شديم و با چوب چند ضربه به پايش زدم اما ضربهاي به سرش نزدم. اظهارات اين مرد در شرايطي بود كه گزارش پزشكي قانوني نشان ميداد كه زن جوان بهدليل اصابت ضربه جسم سخت به سرش و فشار بر عناصر حياتي گردن جان خود را از دست داده است. با اين حال او حاضر نبود اتهام قتل همسرش را برعهده بگيرد.
- اتهامزني به مقتول
با گذشت چند روز از آغاز بازجوييها از متهم، او ادعاي تازهاي را مطرح كرد و گفت: با اينكه 2همسر داشتم اما هر دوي آنها را دوست داشتم و با هيچ كدام مشكلي نداشتم. مدتي پيش به همسرم بدگمان شدم و فكر ميكردم او با مردي غريبه ارتباط دارد. به همين دليل چند مرتبه با يكديگر جر و بحث كرديم و روز حادثه هم درگير شديم اما من او را به قتل نرساندم.
ادعاي متهم سبب شد مرد غريبه به دادگاه احضار شود. او به مأموران گفت: من هيچ رابطهاي با زن جوان نداشتم و حرفهايي كه متهم ميزند دروغ است. او چندمرتبه براي انجام كار به محل كارم آمده بود و من هم كارش را مثل بقيه انجام دادم و هيچ رابطهاي ايجاد نشد. از اين گذشته اين زن و شوهر 2سالي ميشد كه با يكديگر اختلاف داشتند و همه از بدرفتاريهاي متهم با همسرش مطلع بودند. با اينكه متهم سعي در تبرئه كردن خودش داشت اما روزبهروز شواهد بيشتري عليه او بهدست ميآمد. در ادامه دختر متهم به مأموران گفت: بعد از حادثه پدرم به پشتبام رفت و از آنجا فرار كرد. او شاهد درگيري پدر و مادرش بود.
- تصميم دختر مقتول براي پدرش
اولياي دم در اين پرونده 2نفر هستند. نخستين نفر پدر مقتول است كه از همان ابتدا براي دامادش درخواست صدور حكم قصاص كرد اما دومين ولي دم، دختر هشتساله مقتول بود كه بهدليل سن كم نميتوانست درخواستي داشته باشد و معاون اول قوه قضاييه از طرف او درخواست دريافت ديه كرد.
در اين شرايط پرونده با صدور كيفرخواست به شعبه چهارم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد و در حالي كه دختر مقتول حالا 11ساله شده است بار ديگر از معاون اول قوه قضاييه درباره او استعلام شد و اينبار اعلام شد كه چون او به سن شرعي رسيده ميتواند خودش درباره قاتل مادرش تصميمگيري كند. در شرايطي كه ديروز مرد همسركش از زندان به دادگاه منتقل شده بود اما غيبت پدر مقتول در جلسه محاكمه باعث شد رسيدگي به اين پرونده به وقت ديگري موكول شود.
نظر شما