آلودگي هوا نيز مزيد بر علت شده و خيابانها را خلوتتر كرده بود. ميدان انقلاب و حوالي دانشگاه تهران در روز دانشجو خلوت است. حاشيه دانشگاه تهران را از خيابان شانزده آذر ميروم بالا تا به تقاطع بلوار كشاورز برسم.به آن طرف خيابان ميروم. به جز محوطه بزرگي كه در ضلع جنوب غربي بوستان لاله سر و صداي عمليات مترو از آن به گوش ميرسد در بقيه بوستان چندان خبري نيست. حاشيه بوستان لاله را بالا ميروم تا به موزه هنرهاي معاصر تهران برسم؛ جايي كه بيش از يكماه است نمايشگاه مجسمهها و پيكرههاي توني كرگ مجمسهساز انگليسي با عنوان «ريشهها و سنگها» در آنجا برپاست.
داخل موزه برخلاف محوطه خلوت اطراف خيابان كارگر و بوستان لاله شلوغ است. آدمهاي بسياري آمدهاند تا كارهاي مجسمهساز بزرگ انگليسي را تماشا كنند. چند گروه از دانشجويان به شكل دستهجمعي به تماشاي مجسمهها مشغولند. بقيه بازديدكنندگان نيز در دستههاي دوسهتايي يا تنها دقايقي در مقابل هر كدام از مجسمهها ميايستند و مجمسهها را ورانداز ميكنند و بعد به سراغ مجسمه بعدي ميروند.
نخستين اثري كه بازديدكنندگان بسياري در مقابل آن ايستادهاند كار بزرگي است كه در گالري شماره يك روي يك ديوار اجرا شده است؛ اثري كه در حقيقت پيكرههايي است از آدمهايي در كنار هم كه با خردهريزها و ابزارهاي مختلف يك جعبهابزار و چيزهاي دور ريختني سرهم شده است اما از دور شبيه يك نقاشي ديواري بزرگ بهنظر ميرسد؛ يك نقاشي ديواري بزرگ رنگي كه روي ديواري با پس زمينه سفيد اجرا شده است.
همه تلاش توني كرگ براي رسيدن به يك فرم انتزاعي مخصوص بهخود در مجسمهسازي بوده است. توده درهمپيچيدهاي كه گاه مثل ماري روي زمين دور خود پيچيده و گاه مثل درختي بالا رفته است؛ ايدهاي كه توني كرگ در طول سالهاي مختلف مجسمهسازي به شكلهاي گوناگون آن را اجرا كرده است. در جايجاي نمايشگاه اجراهاي گوناگوني از اين ايده را در اندازههاي كوچك و بزرگ ميبينيم.
يكي ديگر از كارهاي بزرگي كه بازديدكنندگان بسياري را دور خود گرد آورده و متفاوتتر از كارهاي ديگر كرگ است قفسهاي بزرگ است كه با ليوانها و ظرفهاي شيشهاي گوناگون پر شده است؛ قفسهاي بزرگ كه شبيه يك كلبه كوچك بهنظر ميرسد.
كار ديگري كه جلب توجه ميكند كرهاي است كه از صورت آدمها سر هم شده است و اثر جالب توجه ديگر كره سبزرنگ بزرگي است كه شبيه همان ايده انتزاعي هميشگي توني كرگ است.
حسن ديگر اين نمايشگاه اين است كه در كنار بعضي از كارهاي توني كرگ اتودهاي گوناگون كارها روي كاغذ نيز در قاب بر ديوار نصب شده است و بازديدكنندگان ميتوانند ايدههاي اوليه كار را پيش از اجرا و تبديل آن به پيكرههاي كوچك و بزرگ ببينند.
نمايشگاه مروري است بر آثار توني كرگ براي همين منتخبي از آثار همه دورههاي مجسمهسازي او در اين نمايشگاه گرد آمده است. در گالريهاي مختلف سير تحول ذهني و اجرايي او را در مجسمهسازي در دورههاي گوناگون ميتوان مرور كرد؛ از دورهاي كه با شيشه كار ميكرده تا دورهاي كه با آلومينيوم كار كرد و دورههايي كه از مواد ديگري مثل پلاستيك براي كارهايش استفاده ميكرده است. در يكي از اتاقكهاي نمايش نيز فيلم كوتاهي درباره آثار توني كرگ پخش ميشود.
كمكم دارم به پايان گردشم در موزه نزديك ميشوم. از جلوي حوض روغن معروف موزه رد ميشوم؛حوضي كه چند روز پيش از آغاز اين نمايشگاه نوريوكي هاراگوچي هنرمند ژاپني صاحب اثر را به تهران آورد تا پس از40سال اثرش را ببيند و بر مرمت آن نظارت كند. «ماده و فكر» پس از مرمت حالا انگار جلوه و جلاي بيشتري پيدا كرده است.
نكته جالب توجه ديگر حضور چشمگير توريستهاي خارجي در موزه است؛ توريستهايي كه گروه گروه به موزه ميآيند. اينكه نمايشگاه توني كرگ سبب شده آنها موزه را بهعنوان يكي از مقاصد گردشگري خود انتخاب كنند هم اتفاق خوشايندي است.
نمايشگاه آثار توني كرگ از اول آذر آغاز شده و تا بيست و دوم ديماه در موزه هنرهاي معاصر برقرار است.
نظر شما