برای کودکتان در کنار ژنهایی که از شما و همسرتان به ارث برده است، یک جو خانوادگی خوب هم نقش مهمی در شکل گیری سرنوشت او بازی میکند. دنیای خانواده شما باید چه خصوصیات و عناصری را در خود دارا باشد؟ و خانواده شما چگونه میتواند نیازهای فرزند کنجکاو شما را پاسخ بگوید؟ به رشد و نمو شخصیت و استعدادهای او کمک کند؟ و همچنان احتیاجات شما و همسرتان را، هم بهعنوان زن و شوهر، هم بهعنوان پدر و مادر برآورده نماید؟
شما باید بدانید ژنتیک و توارث، تأثیرات محیطی و نیروهای جسمی و رشد ذهنی، چگونه در شکل گیری شخصیت کودک با هم در تعامل هستند و چگونه کودک و حتی پدر و مادر با هم به بلوغ زندگی دست مییابند. شاید برای شما هم جالب باشد که با وجود تحولات شگرفی که در واحد خانواده طی دهههای گذشته پیش آمده، هنوز هم اصول پایه خانواده خوشبخت تغییری نکرده است. چرا؟زیرا نیاز کودکان به محبت، امنیت، حفظ علایق و خواستههای خود کودک، اجتماعی شدن و در نهایت عزت نفس هیچ تغییری نکرده و خانوادههایی که میتوانند این احتیاجات فرزندان خود را برطرف سازند، به اوج رسایی خانوادگی دست یافتهاند.
با گذشت زمان از تعداد خانوادههای سنتی کاسته و نیز در بین خانوادههای سنتی شمار فرزندان کمتر و کمتر میشود. امروزه در اکثر خانوادهها، مادر در خارج از منزل به شغلی میپردازد. بهطور معمول محل کار والدین به خانه نزدیک نیست و این قضیه از زمانی که آنها با کودکان و فرزندان خود سپری میکنند به شدت میکاهد. در عین حال، ساختارهای جدیدی هم خود را بهعنوان خانواده مطرح ساختهاند. متأسفانه تعداد خانوادههای تک والد رو به افزایش نهاده؛ از سوی دیگر در برخی خانهها نقش مادر شاغل را یک پرستار یا مستخدم به عهده گرفته است.
هر خانواده چارچوبی برای خود دارد، اگر چه این چارچوب ممکن است هرازگاهی تغییراتی داشته باشد. این چارچوب مشخص میکند که هر عضو خانواده در چه محدودهای میتواند بهعنوان یک فرد مستقل عمل کند و در عین حال همچنان عضوی مشترک المنافع با سایر اعضای خانواده هم به شمارآید و بدون قید و شرط محبت و مهر خانوادگی را دریافت کند.
این کار که بتوان ضمن ارضای حس خودمختاری فرد، ارتباط وی با خانواده را حفظ نمود کار دشواری است و این احساس دوگانه استقلال و وابستگی، در اعضای خانوادههای سالم به چشم میخورد. این 2 احساس کاملاً با هم در تضاد هستند و معمولاً هر گاه یکی از اعضای خانواده بخواهد به خواستهای خود برسد سایر اعضا مجبور میشوند برخی اوقات فداکاری کرده یا دست کم از تمایلات خودخواهانه خود چشم پوشی کنند.
خانواده یک نهاد پویاست و بهطور مداوم خود را با شرایط جدید اقتصادی و اجتماعی مطابقت میدهد. در دهههای اخیر، خانواده ایرانی بهطور واضحی به واسطه 3 عامل قدرتمند با تغییر ساختار روبهرو شده است. با کاهش شمار متولدین، خانوادهها کوچکتر شدهاند. هم اکنون بهطور متوسط هر خانواده 2 فرزند دارد.
در عین حال تعداد بیشتری از مادران ایرانی در خارج از منزل و در فواصل دور از خانه به حرفه خود اشتغال دارند و متأسفانه نکته سوم که دردناکترین بخش این 3 عامل به شمار میآید این است که با توجه به میزان بالای جدایی و طلاق والدین، شمار کودکانی که فقط با یکی از والدین زندگی میکنند رو به فزونی گذاشته است.
البته در میان عوامل به وجود آوردنده خانوادههای تک والد، نمیتوان از تولد فرزند نزد دختران نوجوان و ازدواج نکرده به سادگی گذشت. این حالت به ویژه در کشور ما به سبب پیامدهای فجیع خانوادگی و اجتماعی برای نزدیکان مادر نوجوان، باید با تامل و دور اندیشی و همکاری نزدیک مدارس و مسئولان ذی ربط به صفر نزدیک شود.
یکی از عواقب نکته سومی که در بالا به آن اشاره کردیم، تعداد بیشتری از کودکان هستند که در خانوادههای پیوندی زندگی میکنند؛ یعنی فرزندانی که با پدرخوانده، مادرخوانده و در کنار برادر خوانده و خواهر خوانده به زندگی مشغول هستند. از سایر مسائلی که کمتر از عوامل قبلی خانوادهها را تحتتأثیر قرار میدهند ولی شایان ذکر هستند باید به موارد زیر اشاره کرد:
- تعداد بیشتری از مادران، نخستین فرزند خود را در سن بیش از 30 سالگی به دنیا میآورند.
- شمار بالاتری از خانوادههای امروزی در فاصله دوری از نسل قبلی و اقوام نزدیک زندگی میکنند.
خانواده شما در کجای این تحولات قرار دارد؟ شما برای خوشبختی خانواده خود چقدر به این نکات توجه دارید؟ آیا در سازگاری خانواده خود با روزگار امروزی، خوشبختی خانواده را از صدمات نگهبانی کرده اید؟
خوب است همین الان چند دقیقه فکر کنید و ببینید برای دستیابی به اهداف زندگی امروزی، چه چیزهایی را هزینه کرده و چه موهباتی را از دست داده اید؟ بهنظر اکثریت روانشناسان، آنچه در سنین کهنسالی و از پا افتادگی، انسان را شاد و خوشبخت نگه میدارد، به یاد آوردن خوشبختی خانواده خود و دیدن خوشبختی خانوادههای نسل بعدی است: چیزی که به ثروت شما مربوط نمیشود!