بخش قابل توجهی از انرژی دنیا در خاورمیانه، آفریقای شمالی و منطقه دریای خزر تولید میشود.
این در حالی است که دریای اژه و مدیترانه غربی تنها برای انتقال انرژی مورد استفاده قرار میگیرند. کشور یونان یک تولیدکننده و مصرفکننده معمولی است که قطب توسعه انرژی بین غرب و شرق محسوب میشود.
در حال حاضر یونان بیش از 70 درصد نیاز انرژی خود را از طریق واردات تأمین میکند. تنها انرژی قابل اطمینان این کشور ذغال سنگ است که 85 درصد از تولیدات برق داخلی یونان را پوشش میدهد.
در چند سال گذشته دولت یونان از طرحهایی برای بهرهبرداری از منابع انرژی تجدید شدنی نظیر انرژی خورشیدی و انرژی بادی خبر داد.
طبق گزارشهای وزارت عمران و توسعه، طرحهای این کشور برای استفاده از انرژی خورشیدی با سرمایهگذاری معادل 5 میلیون یورو تا سال 2020 پیشبینی شده است. هم اکنون شرکتهای تخصصی خارجی (بهخصوص شرکتهای آلمان) آمادگی دارند که دفاتر خود را در این بازار جدید ایجاد کنند.
طبق برنامهریزیها، پس از 10 سال، 7 درصد از نیاز انرژی این کشور باید از طریق انرژی خورشیدی تأمین شود. این میزان در طول چند دهه آینده به بیش از 30 درصد خواهد رسید که این مقدار به فراوانی تابش خورشید در طول سال وابسته است. در جنوب یونان فراوانی تابش به بیش از 3 هزار ساعت در سال میرسد.
انرژی بادی نیز میتواند 15 درصد از نیاز این کشور را بر طرف سازد. ساخت نیروگاههای بادی در مکانهای مناسب مختلفی آغاز شده است.
درصورتیکه سوخت طبیعی، ژئو متریک و انرژی موجی نیز اضافه شود، کشور یونان قادر خواهد بود تا اواسط قرن 21 به تولیدکننده مستقل انرژی تبدیل شود. در این حالت دیگر نیازی به وارد کردن انرژی نبوده و همچنین میتواند در مقابل خطرات تجزیه زیستمحیطی و گسترش کویر مقاومت کند.
نفت نیز یکی از موضوعات مهم است. حدود 60 درصد از انرژی مصرفی سالانه یونان از نفت وارداتی تأمین میشود. یونان مقدار کمی تولیدات نفت نیز دارد که در میدان نفتی کاوالا در شمال این کشور تولید میشود. سهم یونان از گاز طبیعی بهعنوان یک منبع در حال گسترش، تنها 7 درصد است.
تولید نفت در یونان 6500 بشکه در روز است درحالیکه مصرف روزانه این کشور 450 هزار بشکه است. این مسئله تدوین راهبرد انرژی بر پایه تولید داخلی را برای یونان غیرممکن میسازد.
از این رو، این کشور ناچار است برای رفع نیازهای خود به مشارکت با شرکتها و کشورهایی که اراضی یونان را به جاده ترانزیتی برای ظهور شبکههای انرژی تبدیل میکنند، اعتماد داشته باشد.
توافقنامه خط لوله بورگز- الکساندروپلی با ظرفیت انتقال 30 میلیون تن در سال (که در آینده به 50 میلیون نیز خواهد رسید)، اولین گام مهم در دستیابی به این هدف بود.
این ویژگی خط لوله، نقش اقتصاد طبیعی یونان در منطقه وسیع اروپای جنوبی را تا حد زیادی ارتقا میدهد. این خط لوله به راحتی از تنگه بسفر عبور کرده و نفت را از اوراسیا به اروپای غربی صادر میکند.
بنابراین یونان به جایگاه ویژهای در امنیت انرژی اروپا دست خواهد یافت؛ عاملی که منجر به بازگشت قدرت سیاسی در دنیای مدرن میشود.
روسیه - که به همراه شرکت لوک اویل 51 درصد از سهام خط لوله را در اختیار دارد - علاقه مند به سرمایهگذاری در پالایشگاه یونان است.
در حال حاضر شرکت لوک اویل در تأسیسات بورگز فعالیت میکند و علاقه مند است طرحهای کلی خود را در مشارکت در طرح الکساندرپلی یا خرید سهام در موتور ایل، دومین پالایشگاه بزرگ یونان، ارائه دهد.
بهنظر میرسد که این خط لوله، منابع انرژی تجاری در بازار یونان را شدیدا تحتتأثیر قرار دهد و در نتیجه نقش یونان را از یک واردکننده مطلق به یک مرکز انرژی منطقهای تبدیل کند.
بر طبق توافقنامههای دو جانبه که بیش از 15 سال پیش امضا شده بود، یونان 80 درصد از گاز طبیعی خود را از روسیه و ما بقی را از الجزایر وارد میکند.
گاز از روسیه به وسیله شبکههای بلغارستان و از الجزایر به وسیله مخازن گاز طبیعی مایع تأمین میشود. تحول اخیر در این زمینه، افتتاح خط لوله یونان – ترکیه در اواخر ماه نوامبر بود.
این خط لوله، گاز ترکیه را با ظرفیت اولیه 124میلیون فوت مکعب انتقال میدهد که ظرفیت نهایی آن حدود 406 میلیون فوت مکعب است.
یک چهارم از این ظرفیت برای بازار یونان در نظر گرفته خواهد شد و بقیه آن از طریق خط لوله زیر زمینی دیگری به ایتالیا صادر میشود. شرکت بوتاس ترکیه، گاز ترکیبی آذربایجان، ایران و روسیه را از طریق خط لوله خریداری میکند.
به این ترتیب زمینه برای توسعه نفوذ غیرمستقیم اقتصاد طبیعی یونان در یک طیف وسیعتر جغرافیایی فراهم میشود.
توافقنامه مسیر جنوبی که در اواخر ماه ژوئن امضا شد حاکی از اوج همکاری اقتصادی و سیاسی ایتالیا و روسیه بود. شرکت انی ایتالیا و گازپروم روسیه توافق کردند که در طرح احداث خط لولهای که از روسیه از طریق بستر دریای سیاه به بلغارستان، یونان و در آخر به اتراندو ایتالیا میرسد، 15 میلیون دلار سرمایهگذاری کنند.
درصورتیکه خط لوله در سال 2012 تکمیل شود از کشورهایی مثل اکراین عبور خواهد کرد که این مسئله باعث ایجاد شکاف عمیق بین منافع ژئوپلتیکی آمریکا و روسیه خواهد شد.
از لحاظ مالی، این سرمایهگذاری یک نوع بلندپروازی محسوب میشود که رضایت سرمایهگذاران را به خود جلب کرده است.
این خط لوله که نیازهای اروپا و ایتالیا را برآورده میکند، توسعه و تحول پر منفعت دیگری برای کشور یونان خواهد بود که جریان گاز را در این کشور برای چند دهه تثبیت خواهد کرد.
طرحی که از همکاری و حمایتهای روسیه برخوردار است، ارتباط بین یونان وآلبانی است.
آلبانی بهخاطر سرمایهگذاری نکردن در این زمینه با کسری شدید انرژی مواجه است که به همین دلیل با پیوستن به شبکه گاز یونان در سالجاری موافقت خواهد کرد. کنسرسیوم چند ملیتی سوئیسی (ای جی ال) متقاضی اصلی این طرح است.
شرکتای دی اف فرانسه و آر دبلیو ای آلمان 2 شرکت بزرگ اروپایی هستند که با شرکت میتیلینوس یونان و شرکت برق دیای آی به منظور بررسی سرمایهگذاری در رومانی، صربستان و بلغارستان توافقنامههایی را امضا کردند.
آخرین اقدام، تمایل امیر قطر برای سرمایهگذاری در بازار انرژی یونان است که از طریق احداث تأسیسات گاز در شمال یونان با هدف صادرات به اروپای غربی یا کشورهای عرب انجام میشود.
درصورتیکه همه این اهداف و برنامهها اجرا شود، یونان به مازاد انرژی قابل توجهی دست خواهد یافت که میتواند آن را صادر کند. این مسئله یکی از موضوعات مهمی است که نخست وزیر یونان طی دیدار خود از قطر در ژانویه در مورد آن صحبت خواهد کرد.
2008، سال بسیار مهمی برای سرمایهگذاران بزرگ است که میتوانند وارد این بازار شوند و قادر خواهند بود از فرصت حضور در تکمیل خط لوله استفاده کنند.
www.worldpress.org
13دسامبر2007